(عامیانه) مهمانی زنانه، مهمانی زنانه، مجلس رقص زنانه
hen party
(عامیانه) مهمانی زنانه، مهمانی زنانه، مجلس رقص زنانه
انگلیسی به فارسی
مهمانی زنانه، مجلس رقص زنانه
انگلیسی به انگلیسی
• bachelorette party, stagette party
a hen party is a party or gathering at which only women are present; they are usually held shortly before a woman gets married.
a hen party is a party or gathering at which only women are present; they are usually held shortly before a woman gets married.
مترادف و متضاد
women's celebration
Synonyms: girls night out, hen night
جملات نمونه
1. No point in inviting a rooster to a hen party, especially if he has a valid point to make.
[ترجمه ترگمان]هیچ سودی در دعوت خروس به یک مرغ خانگی ندارد، به خصوص اگر یک امتیاز معتبر داشته باشد
[ترجمه گوگل]هیچ نقطه ای در دعوت یک خروس به یک مهمانی مرغ وجود ندارد، به خصوص اگر او یک نقطه معتبر دارد
[ترجمه گوگل]هیچ نقطه ای در دعوت یک خروس به یک مهمانی مرغ وجود ندارد، به خصوص اگر او یک نقطه معتبر دارد
2. They'd had a hen party on the strength of Muriel's coming wedding.
[ترجمه ترگمان]ان ها یک مهمانی رقص داشتند که در زمان عروسی موریل شروع شده بود
[ترجمه گوگل]آنها یک مهمانی مرطوب را در قبال عروسی آینده موریل داشتند
[ترجمه گوگل]آنها یک مهمانی مرطوب را در قبال عروسی آینده موریل داشتند
3. I have a hen party every few weeks. We love to get together.
[ترجمه ترگمان] من هر چند هفته یه مهمونی رقص دارم ما دوست داریم که با هم باشیم
[ترجمه گوگل]من چند هفته است که یک مهمانی دارد ما دوست داریم که با هم باشیم
[ترجمه گوگل]من چند هفته است که یک مهمانی دارد ما دوست داریم که با هم باشیم
4. My wife had a hen party at our house yesterday, so I escaped to the movies.
[ترجمه ترگمان]دیروز زنم یه مهمونی رقص تو خونه ما داشت واسه همین رفتم سینما
[ترجمه گوگل]همسر من در روز خانه ما یک مهمانی مرغ داشت، بنابراین من به فیلم ها فرار کردم
[ترجمه گوگل]همسر من در روز خانه ما یک مهمانی مرغ داشت، بنابراین من به فیلم ها فرار کردم
5. I have a hen party every few weeks.
[ترجمه فاما] من هر چند هفته یکبار یه مهمونی زنانه دارم.
[ترجمه ترگمان] من هر چند هفته یه مهمونی رقص دارم[ترجمه گوگل]من چند هفته است که یک مهمانی دارد
6. Sunday lunch will be a hen party.
[ترجمه ترگمان]ناهار روز یکشنبه یک مرغ خواهد بود
[ترجمه گوگل]ناهار یکشنبه یک مهمانی می باشد
[ترجمه گوگل]ناهار یکشنبه یک مهمانی می باشد
7. It's going to be a total hen party.
[ترجمه ترگمان]قراره یه مهمونی کاملا مرغی وجود داشته باشه
[ترجمه گوگل]این یک مهمانی کامل خواهد بود
[ترجمه گوگل]این یک مهمانی کامل خواهد بود
8. Colin: No way. It's going to be a hen party.
[ترجمه ترگمان] امکان نداره قراره یه مهمونی مرغی وجود داشته باشه
[ترجمه گوگل]کالین: هیچ راه این یک مهمانی مرغ است
[ترجمه گوگل]کالین: هیچ راه این یک مهمانی مرغ است
9. While to most of us the idea of wearing a pair of rabbit ears on our heads may scream "hen party", it's a trend that's gathering momentum.
[ترجمه ترگمان]در حالی که بیشتر ماها ایده پوشیدن یک جفت گوش خرگوش در سر ما ممکن است فریاد \"حزب مرغ\" را فریاد بزند، این روندی است که شتاب می گیرد
[ترجمه گوگل]در حالی که برای بسیاری از ما ایده پوشیدن یک جفت گوش خرگوش بر روی سرمان ممکن است 'مهمانی' را جیغ بزنیم، این یک روند است که در حال جمع آوری حرکت است
[ترجمه گوگل]در حالی که برای بسیاری از ما ایده پوشیدن یک جفت گوش خرگوش بر روی سرمان ممکن است 'مهمانی' را جیغ بزنیم، این یک روند است که در حال جمع آوری حرکت است
10. I have hen party every few weeks. We love to get together.
[ترجمه ترگمان]من هر چند هفته یه مهمونی دارم ما دوست داریم که با هم باشیم
[ترجمه گوگل]هر چند هفته یک بار میز مرغ میزنم ما دوست داریم که با هم باشیم
[ترجمه گوگل]هر چند هفته یک بار میز مرغ میزنم ما دوست داریم که با هم باشیم
11. The sorority had a hen party for its members.
[ترجمه ترگمان]انجمن های خواهری یه مهمونی رقص برای اعضای اون داشتن
[ترجمه گوگل]اعضای هیئت مدیره حزب مادری داشتند
[ترجمه گوگل]اعضای هیئت مدیره حزب مادری داشتند
12. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
13. Colin: No way. It's going to be a total hen party.
[ترجمه ترگمان] امکان نداره قراره یه مهمونی کاملا مرغی وجود داشته باشه
[ترجمه گوگل]کالین: هیچ راه این یک مهمانی کامل خواهد بود
[ترجمه گوگل]کالین: هیچ راه این یک مهمانی کامل خواهد بود
14. Aunty hadn't been chatted up in seven months. Then a guy in a Prague bar complimented her "beautiful, cat-like" eyes while she was on a hen party.
[ترجمه ترگمان]چند ماه بود که خاله حرف نزده بود بعد یه نفر تو یه بار پراگ بهش تعریف کرد وقتی که تو یه مهمونی رقص بود
[ترجمه گوگل]عمه در هفت ماه با او صحبت نکرد سپس یک مرد در یک پراگ، او را چشم های زیبا، گربه مانند خود را در حالی که او در یک حزب مرغ است
[ترجمه گوگل]عمه در هفت ماه با او صحبت نکرد سپس یک مرد در یک پراگ، او را چشم های زیبا، گربه مانند خود را در حالی که او در یک حزب مرغ است
پیشنهاد کاربران
🔴a party for a woman who is going to get married soon, to which only her female friends are invited:
◀️Are you going to Michelle's hen party ?
🔴a group of women at a party for a woman who is going to get married soon:
◀️And then the hen party arrived and invaded the dance floor.
◀️Are you going to Michelle's hen party ?
🔴a group of women at a party for a woman who is going to get married soon:
◀️And then the hen party arrived and invaded the dance floor.
کلمات دیگر: