بطور نا معلوم
inconspicuously
بطور نا معلوم
انگلیسی به فارسی
ناخوشایند
انگلیسی به انگلیسی
• unnoticeably, unobtrusively, in an unimposing manner
جملات نمونه
1. I sat inconspicuously in a corner.
[ترجمه ترگمان]به آرامی در گوشه ای نشستم
[ترجمه گوگل]من در یک گوشه به طور غیرمجاز نشستم
[ترجمه گوگل]من در یک گوشه به طور غیرمجاز نشستم
2. He came back to his car, parked inconspicuously on the grass by the privet hedge, shortly before half past ten.
[ترجمه ترگمان]او به طرف اتومبیلش به راه افتاد، که کمی قبل از ساعت ده و نیم روی علف ها جابه جا شده بود
[ترجمه گوگل]او به ماشینش بازگشت و به مدت کوتاهی قبل از نیمی از ده سال، به طور غیرمعمول در حصار پارک شده بود
[ترجمه گوگل]او به ماشینش بازگشت و به مدت کوتاهی قبل از نیمی از ده سال، به طور غیرمعمول در حصار پارک شده بود
3. Folly tried to sink back inconspicuously into the soft leather seat and take stock.
[ترجمه ترگمان]حماقت سعی کرد که بی سر و صدا در صندلی چرمی نرم و نرم فرو برود و سهام را بگیرد
[ترجمه گوگل]به طور فزاینده سعی کرد غرق در صندلی چرم نرم و غیر قابل نفوذ باشد
[ترجمه گوگل]به طور فزاینده سعی کرد غرق در صندلی چرم نرم و غیر قابل نفوذ باشد
4. If they come looking for you, hide inconspicuously among ordinary internet users.
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها به دنبال شما بگردند، پنهانی بین کاربران معمولی اینترنت مخفی شوند
[ترجمه گوگل]اگر آنها به دنبال شما می آیند، در بین کاربران معمولی اینترنت پنهان می شوند
[ترجمه گوگل]اگر آنها به دنبال شما می آیند، در بین کاربران معمولی اینترنت پنهان می شوند
5. He had entered the room inconspicuously.
[ترجمه ترگمان]وارد اتاق بی سرو صدا شده بود
[ترجمه گوگل]او وارد اتاق شدید بی نظیر بود
[ترجمه گوگل]او وارد اتاق شدید بی نظیر بود
6. She left the room as inconspicuously as possible.
[ترجمه ترگمان]اتاق را تا آنجا که ممکن بود نادیده گرفت
[ترجمه گوگل]او اتاق را به عنوان غیر قابل چشم پوشی که ممکن بود را ترک کرد
[ترجمه گوگل]او اتاق را به عنوان غیر قابل چشم پوشی که ممکن بود را ترک کرد
7. Inconspicuously, I edged along the baseball field, then slipped into underbrush.
[ترجمه ترگمان]در امتداد زمین بیس بال به راه افتادم و بعد وارد بوته ها شدم
[ترجمه گوگل]بطور غیرمعمول، من در امتداد میدان بیس بال گام برداشتم، سپس به زیر گلدان افتادم
[ترجمه گوگل]بطور غیرمعمول، من در امتداد میدان بیس بال گام برداشتم، سپس به زیر گلدان افتادم
8. The greatest threat to humans comes from the stingrays, large flatfish that lie inconspicuously on the seabed in shallow waters.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین تهدید برای انسان ها ناشی از the، flatfish بزرگ است که به طور پراکنده در بس تر دریا در آب های کم عمق زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]بزرگترین تهدید برای انسان ها از صخره ها، صخره های بزرگ است که به طور غیرمعمول روی دره در آب های کم عمق قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]بزرگترین تهدید برای انسان ها از صخره ها، صخره های بزرگ است که به طور غیرمعمول روی دره در آب های کم عمق قرار می گیرند
9. Far better to send an unofficial person, who can reside inconspicuously at the Embassy, coming and going unremarked.
[ترجمه ترگمان]بهتر است یک فرد غیر رسمی را بفرستید که به طور پراکنده در سفارت اقامت داشته باشد، می آید و می رود
[ترجمه گوگل]بهتر است یک فرد غیر رسمی ارسال کنید که بتواند در سفارت به طور غیرمعمول ساکن نشود و بیرون بیاید
[ترجمه گوگل]بهتر است یک فرد غیر رسمی ارسال کنید که بتواند در سفارت به طور غیرمعمول ساکن نشود و بیرون بیاید
10. Global travelers now bring in a steady supply from around the world, inconspicuously undeclared in checked bags and carry-on luggage.
[ترجمه ترگمان]مسافران جهانی در حال حاضر یک منبع ثابت از سراسر جهان را به طور پراکنده در کیف های چک شده و حمل بار باخود می آورند
[ترجمه گوگل]مسافران جهانی در حال حاضر یک عرضه ثابت از سراسر جهان را ارائه می دهند، بدون ظرافت در کیسه های چک شده و چمدان حمل و نقل غیرقانونی اعلام شده است
[ترجمه گوگل]مسافران جهانی در حال حاضر یک عرضه ثابت از سراسر جهان را ارائه می دهند، بدون ظرافت در کیسه های چک شده و چمدان حمل و نقل غیرقانونی اعلام شده است
پیشنهاد کاربران
نامحسوس - مخفیانه
کلمات دیگر: