کلمه جو
صفحه اصلی

reheating

انگلیسی به فارسی

گرم شدن


انگلیسی به انگلیسی

• act of heating again, act of rewarming

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] حرارت دادن مجدد

جملات نمونه

1. Let us reheat the cold boiled water.
[ترجمه ترگمان]آب جوشیده را گرم کنیم
[ترجمه گوگل]اجازه دهید آب پخته شده سرد را گرم کنیم

2. Reheat the soup in the microwave.
[ترجمه ترگمان] سوپ رو توی مایکروویو متمرکز کن
[ترجمه گوگل]سوپ را در مایکروویو بخورید

3. Thaw it out completely before reheating in a saucepan.
[ترجمه ترگمان]تا قبل از reheating در ماهی تابه با هم آشتی کنید
[ترجمه گوگل]آن را کاملا خالی کنید قبل از گرم کردن در یک ظرف بخورید

4. I reheated some soup for lunch.
[ترجمه ترگمان]برای ناهار مقداری سوپ گرم کردم
[ترجمه گوگل]من بعضی از سوپ را برای ناهار گرم کردم

5. Food that is being offered hot must be reheated thoroughly.
[ترجمه ترگمان]غذایی که به آن پیشنهاد می شود، باید به طور کامل گرم شود
[ترجمه گوگل]غذای داغ شده باید کاملا گرم شود

6. Reheat foods to 165 degrees F, or until hot and steaming; bring gravy to a boil.
[ترجمه ترگمان]غذاهای reheat به ۱۶۵ درجه فارنهایت، و یا تا زمانی که داغ و داغ شود، سس را به یک جوش بیاورید
[ترجمه گوگل]مواد غذایی را تا دمای 165 درجه فارنهایت یا تا گرم و بخار گرم کنید سبزیجات را به جوش آوردن

7. Bits of food left on the grill will scorch, burn, and become bitter when they are reheated.
[ترجمه ترگمان]تکه های غذا مانده بر روی گریل، سوختن، سوختن، و تلخ می شوند وقتی که دوباره گرم می شوند
[ترجمه گوگل]بیت های غذا بر روی کوره سوزانده می شوند، سوختن، و هنگامی که گرم می شوند، تلخ می شوند

8. Reheat, pour over duck legs, and serve immediately.
[ترجمه ترگمان]روی پاهای اردک خود بریزید و سریعا سرو کار کنید
[ترجمه گوگل]دوباره شستن، پاهای اردک را بشویید و بلافاصله خدمت کنید

9. And the coffee is terrible, always being reheated from the bottom of a tin can.
[ترجمه ترگمان]و قهوه وحشتناک است، همیشه آن را از ته قوطی پر می کنند
[ترجمه گوگل]و قهوه وحشتناک است، همیشه از پایین یک قلع دوباره گرم می شود

10. The dish can of course be reheated without coming to any harm.
[ترجمه ترگمان]ظرف غذا می تواند بدون انکه به هیچ اسیبی برساند، دوباره گرم شود
[ترجمه گوگل]البته می توانید ظرف را بدون هیچ زحمتی دوباره گرم کنید

11. When ready to serve, reheat the soup to boiling point and pour into a heated tureen.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آماده خدمت است سوپ را به نقطه جوش بیاورید و یک قدح داغ بریزید
[ترجمه گوگل]هنگامی که آماده خدمت می شوید، سوپ را به نقطه جوش بریزید و به یک کاسه گرم بریزید

12. Add the mascarpone Reheat, adding the mascarpone and correcting the seasoning with salt and freshly ground black pepper.
[ترجمه ترگمان]the reheat را اضافه کنید، the را اضافه کنید و چاشنی را با نمک و فلفل سیاه تازه اصلاح کنید
[ترجمه گوگل]اضافه کردن Mascarpone Reheat، اضافه کردن mascarpone و اصلاح چاشنی با نمک و تازه فلفل سیاه

13. Add water during reheating to prevent scorching.
[ترجمه ترگمان]آب را در طول reheating به اضافه کردن آب اضافه کنید تا از تب جلوگیری شود
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از سوزاندن، آب را در جریان حرارت دوباره اضافه کنید

14. We strongly advise you against reheating your meal at a later time.
[ترجمه ترگمان]ما قویا به شما توصیه می کنیم که وعده غذایی خود را در زمان بعدی به مصرف برسانید
[ترجمه گوگل]ما به شدت به شما توصیه می کنیم در برابر گرم کردن وعده های غذایی خود در زمان بعد


کلمات دیگر: