1. the physics of living cells
ویژگی های فیزیکی یاخته های زنده
2. nuclear physics
فیزیک اتمی
3. quantum physics
فیزیک کوانتوم
4. armin learned physics through the use of a good text
با استفاده از یک متن خوب آرمین فیزیک را آموخت.
5. teaching atomic physics to a bunch of primitves
آموختن فیزیک اتمی به یک دسته انسان بی تمدن
6. she left her physics on the bench
کتاب فیزیک خود را روی نیمکت گذاشت.
7. the principles of physics
اصول علم فیزیک
8. the rudiments of physics
اصول علم فیزیک
9. the science of physics
علم فیزیک
10. i read in my physics text
آن را در کتاب فیزیک خود خواندم.
11. she tested high in physics
در امتحان فیزیک نمره اش در سطح بالا بود.
12. the rudimentary principles of physics
اصول بنیادی علم فیزیک
13. the study of marine physics
مطالعه ی ویژگی های فیزیکی دریا (فیزیک دریایی)
14. amenable to the laws of physics
تحت تاثیر قوانین فیزیک،آزمون پذیر توسط قوانین فیزیک
15. the compartmentalization of science into physics and chemestry, etc. is sometimes misleading
تقسیم بندی علم به فیزیک و شیمی و غیره گاهی گمراه کننده است.
16. his brilliant achievements in the field of physics
دستیابی های چشمگیر او در رشته ی فیزیک
17. a gathering of luminaries in the field of physics
گردهمایی (همایش) چهره های درخشان در رشته ی فیزیک
18. a sage who penetrates the underlying principles of physics
حکیمی که اصول بنیادی فیزیک را درک می کند
19. i have to bone up on history and physics
باید حسابی تاریخ و فیزیک را بخوانم.
20. the atomic bomb is an offspring of modern physics
بمب اتمی دستاورد فیزیک نوین است.
21. the demonstration of one of the laws of physics
اثبات یکی از قوانین فیزیک
22. cosmic laws are the foundations of the science of physics
قوانین کیهانی پایه های علم فیزیک را تشکیل می دهند.
23. he has written a useful broad outline of atomic physics
او خلاصه ی مفیدی در باب فیزیک اتمی نگاشته است.
24. a discovery that was very important in the hemisphere of physics
کشفی که در زمینه ی فیزیک اهمیت زیادی داشت
25. The course will encompass physics, chemistry and biology.
[ترجمه ترگمان]این دوره شامل فیزیک، شیمی و زیست شناسی خواهد بود
[ترجمه گوگل]این دوره شامل فیزیک، شیمی و زیست شناسی خواهد شد
26. She studied chemistry and physics at college.
[ترجمه ترگمان]او شیمی و فیزیک را در کالج مطالعه کرد
[ترجمه گوگل]او شیمی و فیزیک در کالج را مطالعه کرد
27. The chief sciences are chemistry, physics and biology.
[ترجمه ترگمان]علوم اصلی شیمی، فیزیک و زیست شناسی هستند
[ترجمه گوگل]علوم اصلی شیمی، فیزیک و زیست شناسی است
28. It was reassembled in the physics lab.
[ترجمه ترگمان] توی آزمایشگاه فیزیک دوباره جمع شدن
[ترجمه گوگل]این آزمایشگاه در آزمایشگاه فیزیک دوباره انجام شد
29. Physics isn't just about pure science with no immediate applications.
[ترجمه ترگمان]فیزیک فقط در مورد علم خالص با هیچ کاربرد آنی نیست
[ترجمه گوگل]فیزیک فقط درباره علم خالص است و بدون برنامه فوری نیست
30. He was a Nobel laureate in physics.
[ترجمه ترگمان]او برنده جایزه نوبل فیزیک بود
[ترجمه گوگل]او جایزه نوبل فیزیک بود