کلمه جو
صفحه اصلی

planetary


معنی : ستارهای، نجومی، جهانی، وابسته به سیاره، سیارهای شکل
معانی دیگر : وابسته به سیاره (یا سیارات)، ستارکی، چرخ اختری، زمینی، وابسته به کره ی زمین، خاکی، دنیوی، سرگردان، عیار، (ستاره بینی) تحت اثر یک ستاره

انگلیسی به فارسی

وابسته به سیاره، ستاره ای، نجومی، جهانی


سیاره ای، جهانی، نجومی، ستارهای، وابسته به سیاره، سیارهای شکل


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, concerning, or like a planet or planets.
مشابه: celestial

(2) تعریف: pertaining to the earth; terrestrial; ordinary.

(3) تعریف: proceeding randomly or without direction; erratic; wandering.

- a planetary lifestyle
[ترجمه ارتان] زندگی فرا زمینی
[ترجمه ترگمان] سبک زندگی سیاره ای
[ترجمه گوگل] یک شیوه زندگی سیاره ای

• of planets, pertaining to planets
planetary means relating to or belonging to planets.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] سیاره ای - الف) مربوط به سیارات منظومه شمسی. - ب) به طور کلی مربوط به زمین.
[ریاضیات] سیارات، سیاره ای، سیاره وار، نجومی

مترادف و متضاد

ستاره ای (صفت)
astral, asteroid, planetary, starry, sidereal

نجومی (صفت)
planetary, sidereal, astronomic, astronomical

جهانی (صفت)
universal, planetary, epidemic, ecumenical, global, worldwide

وابسته به سیاره (صفت)
planetary

سیاره ای شکل (صفت)
planetary

جملات نمونه

1. planetary orbit
مدار سیارات

2. a planetary charlatan
شیاد خانه به دوش

3. he did not believe in a nationalist view but rather in a planetary view
او به یک دیدجهانی اعتقاد داشت نه یک دید ملی.

4. Planetary scientists believe it is most likely the product of wind erosion.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان سیاره ای بر این باورند که به احتمال زیاد محصول فرسایش بادی است
[ترجمه گوگل]دانشمندان سیاره ای معتقدند که احتمالا محصول فرسایش باد است

5. He eventually discovered, however, that the planetary orbits are, in fact, elliptical.
[ترجمه ترگمان]با این حال او در نهایت کشف کرد که مدارهای سیاره ای در واقع بیضوی هستند
[ترجمه گوگل]در نهایت او کشف کرد که مدارهای سیاره ای در واقع بیضی هستند

6. Several theories of planetary formation include the possibility of disturbance to axial spins during the late stages of formation of a planet.
[ترجمه ترگمان]چندین نظریه تشکیل سیارات شامل احتمال اختلال در چرخش محوری در طول مراحل اولیه تشکیل یک سیاره می شود
[ترجمه گوگل]نظریه های متعددی از تشکیل سیاره ها شامل احتمال اختلال در چرخش محوری در مراحل پایانی تشکیل سیاره است

7. A capable mathematician and astronomer, he compiled detailed planetary tables for astrological use.
[ترجمه ترگمان]او ریاضیدان و ستاره شناس توانا بود و جداول detailed برای استفاده از طالع بینی نجومی جمع آوری می کرد
[ترجمه گوگل]یک ریاضیدان و ستاره شناس توانا، جداول سیاره ای دقیق برای استفاده از طالع بینی گردآوری کرد

8. But adverse planetary influences invariably serve a useful purpose - and never more so than right now.
[ترجمه ترگمان]اما تاثیرات معکوس سیاره ای به طور ثابت به یک هدف مفید عمل می کند - و هرگز این کار را نمی کند
[ترجمه گوگل]اما تأثیرات نامطلوب سیاره هرگز به یک هدف مفید خدمت نمی کنند - و هرگز بیشتر از آنچه که در حال حاضر نیست

9. He also branded the idea of planetary motion caused by invisible epicycles as equally erroneous.
[ترجمه ترگمان]او همچنین ایده حرکت سیاره ها ناشی از epicycles نامرئی را به همان اندازه نادرست خواند
[ترجمه گوگل]او همچنین ایده حرکت سیاره ای را که توسط epyclices نامرئی ایجاد شده است، به همان اندازه نامناسب نشان می دهد

10. Sense organs for lunar and planetary influences, for atmospheric pressure and cosmic rays are as yet purely hypothetical.
[ترجمه ترگمان]اندام های حسی برای تاثیرات ماه و سیاره ای، برای فشار اتمسفر و پرتوه ای کیهانی، هنوز کاملا فرضی هستند
[ترجمه گوگل]اندامهای ذهنی برای اثرات ماه و سیاره، برای فشار اتمسفر و اشعه کیهانی هنوز کاملا فرضی هستند

11. Before very long on a planetary time scale the surface temperatures would reach Cytherean values.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه در مقیاس زمانی سیاره ای، دمای سطح به مقادیر Cytherean برسد
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه در طول مقیاس زمانی سیاره ای، مدت زمان طولانی، دمای سطح به مقادیر Cytherean برسد

12. I compared the planetary patterns at the time of the abdication crisis in l936 with those that are around now.
[ترجمه ترگمان]من الگوهای سیاره ای را در زمان بحران استعفای در l۹۳۶ با آن هایی که در حال حاضر هستند مقایسه کردم
[ترجمه گوگل]من الگوهای الگوهای سیاره را در زمان بحران آبرویی در سال 1936 با آنهایی که در حال حاضر هستند، مقایسه کردم

13. Information from the planetary probes indicates that all the terrestrial planets have undergone differentiation, but they have followed different evolutionary paths.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات مربوط به probes سیاره ای نشان می دهد که تمام سیارات خاکی تفاوت زیادی دارند، اما مسیرهای تکاملی متفاوتی را دنبال کرده اند
[ترجمه گوگل]اطلاعاتی از پروب های سیاره ای نشان می دهد که تمام سیارات زمینی تحت تمایز قرار گرفته اند اما از مسیرهای تکاملی مختلف پیروی کرده اند

14. Planetary overload: global environmental change and the health of the human species.
[ترجمه ترگمان]اضافه بار سیاره ای: تغییر محیطی جهانی و سلامت گونه های انسانی
[ترجمه گوگل]تغییرات جهانی محیطی و سلامت گونه های انسانی سیاره ای

15. The planetary governor, Lord Voronov-Vaux, and his entourage were seeing the victorious Harq Obispal off with a fanfare.
[ترجمه ترگمان]فرماندار \"سیاره ای\"، لرد Voronov - Vaux، و همراهان او، \"harq\" را دیدند که با هیاهوی بسیار به راه افتاد
[ترجمه گوگل]فرماندار سیاره ای، لرد Voronov-Vaux و همراهانش هارکو اوبیزپال پیروز شد

planetary orbit

مدار سیارات


He did not believe in a nationalist view but rather in a planetary view.

او به یک دید جهانی اعتقاد داشت، نه یک دید ملی.


a planetary charlatan

شیاد خانه‌ به‌دوش


پیشنهاد کاربران

جهانی
در مقابل national مثلا

سیاره ای


کلمات دیگر: