1. he tore away the veil of mystery that surrounded that robbery
او از اسراری که آن سرقت را احاطه کرده بود پرده برداری کرد.
2. he tore the log asunder with a single ax-blow
با یک ضربه ی تبر کنده را از هم شکافت.
3. i tore a page from the notebook
یک ورق از کتابچه کندم.
4. she tore his love letters up
نامه های عاشقانه ی او را پاره کرد.
5. she tore out of the house, shouting "fire!"
در حالی که فریاد می زد ((آتش !)) از خانه برون شتافت.
6. they tore the old house down and built a new one
خانه ی قدیمی را خراب کردند و یک خانه ی تازه ساختند.
7. the dog tore the rope with his teeth
سگ با دندان طناب را از هم گسست.
8. the nail tore the seat of his pants
میخ خشتک شلوارش را پاره کرد.
9. he crammed so many letters in the envelope that it tore
او آنقدر نامه در پاکت چپاند که پاکت پاره شد.
10. He tore off before we could say a word.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه بتونیم یه کلمه حرف بزنیم از هم جدا شد
[ترجمه گوگل]او قبل از اینکه می توانست یک کلمه بگوید خفه شد
11. She tore open the envelope and frantically read the letter.
[ترجمه ترگمان]او پاکت را باز کرد و دیوانه وار نامه را خواند
[ترجمه گوگل]او پاکت را باز کرد و نامه را فورا خواند
12. He tore himself away from Paris and returned home.
[ترجمه ترگمان]خود را از پاریس بیرون کشید و به خانه بازگشت
[ترجمه گوگل]او خود را از پاریس جدا کرد و به خانه برگشت
13. She tore up the letter and started afresh.
[ترجمه ترگمان]نامه را پاره کرد و از نو شروع کرد
[ترجمه گوگل]او نامه را پاره کرد و دوباره شروع کرد
14. He tore at the cover of the parcel.
[ترجمه ترگمان]بسته را پاره کرد
[ترجمه گوگل]او در پوشش بسته پاره شد
15. The ravenous lions tore at the carcass.
[ترجمه ترگمان]شیر گرسنه در لاشه پاره شد
[ترجمه گوگل]شیرهای کثیف در لاشه شکسته
16. The beggar tore the chicken apart and began to eat.
[ترجمه ترگمان]گدا مرغ را از هم جدا کرد و شروع به خوردن کرد
[ترجمه گوگل]گدایی مرغ را از هم جدا کرد و شروع به خوردن کرد