کلمه جو
صفحه اصلی

overactive


فوق العاده فعال

انگلیسی به فارسی

فوق العاده فعال


انگلیسی به انگلیسی

• too active, extremely active; activity that is exaggerated

جملات نمونه

1. When a surgeon destroys overactive cells in the globus pallidum, he restores balance to the system, said Grossman.
[ترجمه ترگمان]گراسمن گفت که وقتی یک جراح سلول های فعال را در ناحیه globus تخریب می کند، تعادل را به سیستم باز می گرداند
[ترجمه گوگل]گراسمن گفت: هنگامی که یک جراح سلول های بیش از حد فعال را در گلوبین گلبول قرمز از بین می برد، سیستم را به سیستم باز می کند

2. Are they products of an overactive imagination, or the just aftermath of a plate full of funny mushrooms?
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها محصولات تخیل بیش فعال و یا تنها بعد از یک بشقاب پر از قارچ خنده دار هستند؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها محصولات تخیل بیش از حد، و یا فقط پس از یک صفحه پر از قارچ خنده دار؟

3. She was very overactive and had not slept for three nights.
[ترجمه ترگمان]او بسیار عالی بود و سه شب نخوابیده بود
[ترجمه گوگل]او بسیار فعال بود و برای سه شب خوابید

4. Other medical conditions, such as an overactive thyroid gland, occasionally cause similar symptoms.
[ترجمه ترگمان]سایر شرایط پزشکی مانند غده تیروئید فعال، گاهی علائم مشابهی را ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]سایر شرایط پزشکی، مانند غده تیروئید بیش از حد، بعضی اوقات علائم مشابهی را ایجاد می کنند

5. They may be sleepless from an overactive mind and sensitivity to slight noises which disturb them.
[ترجمه ترگمان]ممکن است از نظر ذهنی زیاد و حساسیت به صداهایی که آن ها را آزار می دهد، بیخوابی بکشند
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است از یک ذهن بیش از حد و حساسیت نسبت به صداهای کوچک که باعث برهم زدن آنها می شود بیخطر باشد

6. Urge incontinence, also known as overactive bladder, is when you feel a sudden urge to urinate, and sometimes accidentally leak urine.
[ترجمه ترگمان]بی اختیاری فوری که مثانه بیش فعال دارد، زمانی است که احساس نیاز ناگهانی به ادرار را احساس می کنید و گاهی اوقات به طور تصادفی ادرار پخش می شود
[ترجمه گوگل]بی اختیاری استناد، همچنین به عنوان مثانه بیش از حد شناخته شده است، زمانی است که احساس فشار ناگهانی برای ادرار کردن، و گاهی اوقات به طور تصادفی ادرار نشت

7. If your thyroid gland is overactive or underactive, your hair may fall out.
[ترجمه ترگمان]، اگه غده your overactive یا underactive ممکنه موهات از بین بره
[ترجمه گوگل]اگر غده تیروئید شما بیش از حد فعال یا غیر فعال باشد، موهایتان ممکن است از بین بروند

8. The overactive spastic type of constipation is probably much more common than the atonic lazy kind.
[ترجمه ترگمان]نوع spastic بیش فعال of احتمالا بسیار رایج تر از نوع تنبلی atonic است
[ترجمه گوگل]نوع اسپاستیک بیش از حد فعال یبوست احتمالا بسیار شایعتر از نوع تنفسی اتونیک است

9. The tests show you have an overactive grumpy gene.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها نشان می دهند که شما یک ژن فاسد فعال دارید
[ترجمه گوگل]این آزمایش ها نشان می دهد که شما یک ژن خفیف بیش فعال دارید

10. Urinary tract problems, such as an overactive bladder, can be helped with Kegel exercises.
[ترجمه ترگمان]مشکلات دستگاه ادراری مانند مثانه بیش فعال می تواند به تمرینات ورزشی کمک کند
[ترجمه گوگل]مشکلات دستگاه ادراری، مانند مثانه بیش از حد فعال، می تواند با تمرینات Kegel کمک کند

11. Objective To describe the prevalence of overactive bladder(OAB)with urge incontinence and its impact on quality of life in female adult population in China.
[ترجمه ترگمان]هدف توصیف شیوع مثانه بیش فعال (OAB)با بی اختیاری فوری و تاثیر آن بر کیفیت زندگی در جمعیت زنان بزرگ سال در چین
[ترجمه گوگل]هدف: توصیف شیوع مثانه های بیش فعالی (OAB) با بی اختیاری ادرار و تاثیر آن بر کیفیت زندگی در جمعیت بزرگسال زنان در چین

12. If decrepitude is driven by an overactive immune system, then it is treatable.
[ترجمه ترگمان]اگر decrepitude توسط یک سیستم ایمنی بیش فعال هدایت شود، آن قابل درمان است
[ترجمه گوگل]اگر فراموشی توسط سیستم ایمنی بیش از حد فعال شود، آن را قابل درمان است

13. These tests are very important because both an overactive and an underactive thyroid can be the main or a contributing cause of heart failure.
[ترجمه ترگمان]این تست ها بسیار مهم هستند زیرا هم بیش فعال و هم thyroid underactive می تواند عامل اصلی و یا عامل اصلی شکست قلبی باشد
[ترجمه گوگل]این تستها بسیار مهم هستند، زیرا تریروئید غیرفعال و غیرقابل پیشگیری میتواند عامل اصلی یا علت نارسایی قلبی باشد

14. Some people are genetically predisposed to symptoms of overactive bladder, the American Urology Association says.
[ترجمه ترگمان]انجمن Urology آمریکا می گوید که برخی از مردم از لحاظ ژنتیکی مستعد علائم مثانه بیش فعال هستند
[ترجمه گوگل]انجمن متخصصین ارولوژی می گوید، برخی از افراد به علت ژنتیکی بودن علائم مثانه بسیار فعال هستند

پیشنهاد کاربران

overactive ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: پُرفعالیت
تعریف: ویژگی فرد دچار پرفعالیتی


کلمات دیگر: