ناجورریخت، ناجور شکل، جور بجور شونده، دارای شکل های گوناگون، جانوران دگردیس
heteromorphic
ناجورریخت، ناجور شکل، جور بجور شونده، دارای شکل های گوناگون، جانوران دگردیس
انگلیسی به فارسی
(جانورشناسی) جور بجور شونده، دارای شکل های گوناگون، جانوران دگردیس
هترو مورفیک، دارای شکل های گوناگون، جور بجور شونده، جانوران دگردیس
انگلیسی به انگلیسی
• having different forms (biology)
جملات نمونه
1. In addition, the invention also discloses an offline heteromorphic display system, a generating method of the heteromorphic display data and a simulator of the heteromorphic display screen.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، اختراع همچنین از یک سیستم نمایش heteromorphic آفلاین پشتیبانی می کند که یک روش تولید کننده داده نمایش heteromorphic و شبیه ساز صفحه نمایش heteromorphic است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، اختراع همچنین نمایش یک سیستم نمایشگر هترو مورفیک، یک روش تولید از داده های نمایش هتروومورفیک و یک شبیه ساز صفحه نمایش هتروومورفیک است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، اختراع همچنین نمایش یک سیستم نمایشگر هترو مورفیک، یک روش تولید از داده های نمایش هتروومورفیک و یک شبیه ساز صفحه نمایش هتروومورفیک است
2. Heteromorphic systems involve two or three different forms of flower with differences in pollen and stigma structure and usually differences in style and stamen length.
[ترجمه ترگمان]سیستم های Heteromorphic شامل دو یا سه شکل مختلف گل با تفاوت هایی در ساختار گل و stigma و معمولا تفاوت در سبک و طول پرچم هستند
[ترجمه گوگل]سیستم های هترومورفیک شامل دو یا سه شکل مختلف گل با تفاوت در ساختار گرده و ساختار و معمولا تفاوت در سبک و طول خلط
[ترجمه گوگل]سیستم های هترومورفیک شامل دو یا سه شکل مختلف گل با تفاوت در ساختار گرده و ساختار و معمولا تفاوت در سبک و طول خلط
3. Heteromorphic data integrity contains three steps: data preparation, data mapping and data combination.
[ترجمه ترگمان]یکپارچگی داده های Heteromorphic شامل سه مرحله است: آماده سازی داده ها، نقشه برداری داده ها و ترکیب داده ها
[ترجمه گوگل]یکپارچگی اطلاعات هترومورفیک شامل سه مرحله است: تهیه داده ها، نقشه برداری داده ها و ترکیب داده ها
[ترجمه گوگل]یکپارچگی اطلاعات هترومورفیک شامل سه مرحله است: تهیه داده ها، نقشه برداری داده ها و ترکیب داده ها
4. Heteromorphic systems mainly have sporophytic recognition and the system occurs in widely scattered plant families.
[ترجمه ترگمان]سیستم های Heteromorphic عمدتا به رسمیت شناخته شده اند و این سیستم در خانواده های پراکنده گیاهی پراکنده رخ می دهد
[ترجمه گوگل]سیستم های هترومورفیک به طور عمده شناخت اسپوروفیتی دارند و سیستم در خانواده های گیاه پراکنده وجود دارد
[ترجمه گوگل]سیستم های هترومورفیک به طور عمده شناخت اسپوروفیتی دارند و سیستم در خانواده های گیاه پراکنده وجود دارد
5. Most heteromorphic plants studied are annuals, often species in Asteraceae and Chenopodiaceae faced with stochastic environments such as arid, semiarid, desert and saline soil.
[ترجمه ترگمان]اکثر گیاهان heteromorphic مورد مطالعه are هستند که اغلب در Asteraceae و chenopodiaceae با محیط های اتفاقی مانند خشک، نیمه خشک، بیابانی و saline مواجه می شوند
[ترجمه گوگل]بیشتر گیاهان هتروومورفیک سالم هستند، اغلب گونه های Asteraceae و Chenopodiaceae که با محیط های تصادفی مانند خاک خشک، نیمه خشک، کویر و شور قرار دارند
[ترجمه گوگل]بیشتر گیاهان هتروومورفیک سالم هستند، اغلب گونه های Asteraceae و Chenopodiaceae که با محیط های تصادفی مانند خاک خشک، نیمه خشک، کویر و شور قرار دارند
6. In most heteromorphic plants the stigmas of the different morphs have different surface textures and the pollen may be of different size or sculpturing or both.
[ترجمه ترگمان]در بیشتر گیاهان heteromorphic، stigmas of های مختلف دارای بافت سطحی متفاوتی هستند و گرده ممکن است از اندازه های مختلف یا sculpturing یا هر دو باشد
[ترجمه گوگل]در بسیاری از گیاهان هتروومورفیک، گیاهان مختلف مورف ها دارای بافت های مختلف سطحی هستند و گرده ممکن است از اندازه های مختلف یا مجسمه سازی یا هر دو باشد
[ترجمه گوگل]در بسیاری از گیاهان هتروومورفیک، گیاهان مختلف مورف ها دارای بافت های مختلف سطحی هستند و گرده ممکن است از اندازه های مختلف یا مجسمه سازی یا هر دو باشد
7. Conclusion: The heteromorphic enhanced vessel sign is a valuable CT characteristic for diagnosis and distinguishing diagnosis for small lung carcinoma.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: علامت vessel ارتقا یافته یک ویژگی CT با ارزش برای تشخیص و تشخیص تشخیص سرطان ریه کوچک است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: علامت علامت تجاری بهبودی هترومورفیک، یک ویژگی CT با ارزش برای تشخیص و تشخیص تشخیص کارسینوم کوچک ریه است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: علامت علامت تجاری بهبودی هترومورفیک، یک ویژگی CT با ارزش برای تشخیص و تشخیص تشخیص کارسینوم کوچک ریه است
8. The broken heteromorphic cells were found in the part of longitudinal split.
[ترجمه ترگمان]سلول های شکسته heteromorphic در بخشی از شکاف طولی یافت شدند
[ترجمه گوگل]سلول های هترومورفیک شکسته در قسمت تقسیم طولی یافت شد
[ترجمه گوگل]سلول های هترومورفیک شکسته در قسمت تقسیم طولی یافت شد
9. There were 24 pairs of chromosomes in somatic cell, including one pair of heteromorphic chromosomes which lengths were different from corresponding chromosomes in other karyotypes reported.
[ترجمه ترگمان]۲۴ جفت کروموزوم در سلول بدنی شامل یک جفت کروموزوم های heteromorphic وجود داشت که طول آن ها با کروموزوم های متناظر تفاوت داشت
[ترجمه گوگل]24 جفت کروموزوم در سلول سوماتیکی وجود دارد که شامل یک جفت کروموزوم های هترومورفیک است که طول آنها از کروموزوم های متفاوتی در سایر کریوتایپ ها گزارش شده است
[ترجمه گوگل]24 جفت کروموزوم در سلول سوماتیکی وجود دارد که شامل یک جفت کروموزوم های هترومورفیک است که طول آنها از کروموزوم های متفاوتی در سایر کریوتایپ ها گزارش شده است
10. The induction heating oil-free ignition burner can quickly heat heteromorphic metallic passage to meet the requirement for stable combustion of pulverized coal air flow.
[ترجمه ترگمان]اجاق القایی بدون حرارت، می تواند به سرعت به منظور برآورده کردن نیاز به احتراق پایدار جریان هوای زغال سنگ، به سرعت به محفظه فلزی تبدیل شود
[ترجمه گوگل]گرمایش القایی بدون مشعل احتراق بدون روغن، می تواند به سرعت گرمایش هترو مورفیک فلزی را برای رعایت احتیاج برای احتراق پایدار جریان هوا ذغالسنگ، حرارت دهد
[ترجمه گوگل]گرمایش القایی بدون مشعل احتراق بدون روغن، می تواند به سرعت گرمایش هترو مورفیک فلزی را برای رعایت احتیاج برای احتراق پایدار جریان هوا ذغالسنگ، حرارت دهد
کلمات دیگر: