کلمه جو
صفحه اصلی

outlawed

انگلیسی به فارسی

غیر قانونی، غیرقانونی اعلام کردن، یاغی شمردن


انگلیسی به انگلیسی

• deprived of lawful rights; outside the law; banned

جملات نمونه

1. legislations which outlawed dueling
لوایحی که جنگ تن به تن را غیرقانونی کرد

2. handguns ought to be outlawed
اسلحه ی کمری باید ممنوع اعلام شود.

3. the sale of alcoholic beverages has been outlawed
فروش نوشابه های الکلی غیرقانونی شده است.

4. The bill would have outlawed several types of guns.
[ترجمه ترگمان]این لایحه چندین نوع سلاح را غیرقانونی اعلام می کرد
[ترجمه گوگل]این لایحه چندین نوع اسلحه را ممنوع کرده است

5. Most states have outlawed the use of marijuana.
[ترجمه ترگمان]اغلب کشورها استفاده از ماری جوانا را غیرقانونی اعلام کرده اند
[ترجمه گوگل]اکثر ایالت ها استفاده از ماری جوانا را ممنوع کرده اند

6. With bonfires outlawed in urban areas, gardeners must cart their refuse to a dump.
[ترجمه ترگمان]با ممنوع شدن bonfires در مناطق شهری، باغبانان باید از تخلیه زباله خودداری کنند
[ترجمه گوگل]باغداران با آتش سوزی های غیرقانونی در مناطق شهری مجبور به رد شدن از تخلیه می شوند

7. Congress approved legislation which outlawed the sale of the drug.
[ترجمه ترگمان]کنگره قانونی را تصویب کرد که فروش مواد مخدر را غیرقانونی اعلام کرد
[ترجمه گوگل]کنگره قانون را تصویب کرد که فروش مواد مخدر را ممنوع اعلام کرد

8. The German government has outlawed some fascist groups.
[ترجمه ترگمان]دولت آلمان برخی گروه های فاشیست را غیرقانونی اعلام کرده است
[ترجمه گوگل]دولت آلمان برخی از گروه های فاشیستی را ممنوع کرده است

9. Congress finally outlawed speaking honoraria in the early nineties.
[ترجمه ترگمان]سرانجام کنگره honoraria در اوایل دهه نود را غیرقانونی اعلام کرد
[ترجمه گوگل]در نهایت کنگره در اوائل دهه نود، مجاز به صدور قطعنامه بود

10. Legal racial segregation has been outlawed; blacks have the vote; votes are pretty much equal in value.
[ترجمه ترگمان]تبعیض نژادی قانونی غیرقانونی اعلام شده است؛ سیاهان حق رای دارند؛ آرا تقریبا برابر با ارزش است
[ترجمه گوگل]جداسازی نژاد قانونی غیرقانونی است؛ سیاه پوستان رای دارند؛ رای تقریبا برابر با ارزش است

11. In a unanimous decision, it outlawed segregation altogether.
[ترجمه ترگمان]به اتفاق آرا، این امر تبعیض نژادی را به طور کامل غیرقانونی اعلام کرد
[ترجمه گوگل]در یک تصمیم واحدفراهم، بخشش را به طور کامل ممنوع اعلام کرد

12. Nine states have outlawed homosexual marriages.
[ترجمه ترگمان]نه ایالت ازدواج همجنس گرایان را غیرقانونی اعلام کرده اند
[ترجمه گوگل]نه ایالت ها ازدواج های همجنسگرا را ممنوع کرده اند

13. Racial segregation was outlawed by the Supreme Court in 195
[ترجمه ترگمان]تبعیض نژادی در سال ۱۹۵ میلادی توسط دیوان عالی غیر قانونی شد
[ترجمه گوگل]جدایی نژادی از سوی دادگاه عالی در سال 195 غیرقانونی شد

14. Outlawed technology, too dangerous to human life.
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی غیر قانونی برای زندگی انسانی بسیار خطرناک بود
[ترجمه گوگل]تکنولوژی غیرقانونی، برای زندگی انسان بیش از حد خطرناک است

15. SHe'd heard about how gender meddling had been outlawed because of the high suicide rate among the successfully mutated.
[ترجمه ترگمان]SHe د)در مورد این که چگونه دخالت جنسیت به دلیل نرخ بالای خودکشی در بین تغییر موفق تغییر جنسیت، غیر قانونی بود، شنیده بود
[ترجمه گوگل]در مورد اینکه چگونه دخالت جنسیتی غیرقانونی بود چرا که میزان خودکشی در میان تغییرات موفقیت آمیز بود، شنیده می شود

پیشنهاد کاربران

ممنوع و غیر قانونی


کلمات دیگر: