کلمه جو
صفحه اصلی

industrialized

انگلیسی به فارسی

صنعتی، صنعتی کردن، بنگاههای صنعتی تاسیس کردن


انگلیسی به انگلیسی

• made industrial; changed to industrialism; based on manufacturing and technology (also industrialised)
an industrialized society or place is one in which society depends heavily on industry.

جملات نمونه

1. an industrialized country
یک کشور صنعتی

2. the convergence of industrialized western societies
همسانی جوامع صنعتی غرب

3. Their economy was the Cinderella of the industrialized world.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد آن ها سیندرلا دنیای صنعتی بود
[ترجمه گوگل]اقتصاد آنها سیندرلا از دنیای صنعتی بود

4. Stalin's methods had industrialized the Russian economy.
[ترجمه ترگمان]روش های استالین اقتصاد روسیه را صنعتی کرده بود
[ترجمه گوگل]روش های استالین اقتصاد روسیه را صنعتی کرد

5. The governments of the industrialized world had failed to get the measure of the crisis.
[ترجمه ترگمان]دولت های کشورهای صنعتی برای رسیدن به این بحران شکست خورده بودند
[ترجمه گوگل]دولت های جهان صنعتی موفق به اندازه گیری بحران نشدند

6. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

7. Industrialized countries continue to export their waste.
[ترجمه ترگمان]کشورهای صنعتی همچنان زباله های خود را صادر می کنند
[ترجمه گوگل]کشور های صنعتی شده همچنان ضایعات خود را صادر می کنند

8. Britain, in common with many other industrialized countries, has experienced major changes over the last 100 years.
[ترجمه ترگمان]بریتانیا که با بسیاری از کشورهای صنعتی دیگر مشترک است، در طول ۱۰۰ سال گذشته تغییرات عمده ای را تجربه کرده است
[ترجمه گوگل]بریتانیا، که مشترک با بسیاری از کشورهای صنعتی دیگر است، طی 100 سال گذشته تغییرات بزرگی را تجربه کرده است

9. These industrialized countries have people with the time and money to travel.
[ترجمه ترگمان]این کشورهای صنعتی افرادی با زمان و پول برای سفر دارند
[ترجمه گوگل]این کشور های صنعتی دارای افرادی هستند که زمان و پول برای سفر دارند

10. Trade between developing countries and industrialized countries is beginning to expand.
[ترجمه ترگمان]تجارت میان کشورهای در حال توسعه و کشورهای صنعتی شروع به توسعه کرده است
[ترجمه گوگل]تجارت میان کشورهای در حال توسعه و کشورهای صنعتی شروع به گسترش می کند

11. Industrialized countries consume natural resources in huge quantities.
[ترجمه ترگمان]کشورهای صنعتی منابع طبیعی را در مقادیر بسیار زیاد مصرف می کنند
[ترجمه گوگل]کشورهای صنعتی صنعتی منابع طبیعی را در مقادیر زیادی مصرف می کنند

12. Growth rates of 3 percent perannum for industrialized countries, and 1 percent for industrializing countries, were forecast for the 1990s.
[ترجمه ترگمان]نرخ رشد ۳ درصد برای کشورهای صنعتی و ۱ درصد برای کشورهای توسعه یافته برای دهه ۱۹۹۰ پیش بینی شده بود
[ترجمه گوگل]نرخ رشد 3 درصد برای کشورهای صنعتی و 1 درصد برای کشورهای صنعتی صنعتی پیش بینی شده است

13. They agreed a 30-point plan calling for industrialized countries to agree to a new fund to support environmental security in the South.
[ترجمه ترگمان]آن ها توافق کردند که یک برنامه ۳۰ امتیازی برای کشورهای صنعتی درخواست کند تا با یک صندوق جدید برای حمایت از امنیت محیطی در جنوب موافقت کنند
[ترجمه گوگل]آنها موافقت کردند که یک طرح 30 نقطه ای که کشورهای صنعتی را مجبور به پذیرش یک صندوق جدید برای حمایت از امنیت محیطی در جنوب باشد، توافق کردند

14. Fertility in the vast majority of industrialized nations has now dipped to below replacement level.
[ترجمه ترگمان]باروری در اکثریت قریب به اتفاق کشورهای صنعتی در حال حاضر به زیر سطح جایگزینی رسیده است
[ترجمه گوگل]باروری در اکثریت قریب به اتفاق کشورهای صنعتی در حال حاضر زیر سطح جایگزینی کاهش یافته است

15. Will the pressure applied by environmentalists be enough to goad the industrialized nations into using less fossil fuels?
[ترجمه ترگمان]آیا فشار اعمال شده توسط متخصصان محیط زیست کافی است تا کشورهای صنعتی را به استفاده از سوخت های فسیلی کم تر تحریک کند؟
[ترجمه گوگل]آیا فشار اعمال شده توسط محیط زیست به اندازه کافی برای رهایی از کشورهای صنعتی به استفاده از سوخت های فسیلی کم خواهد بود؟

پیشنهاد کاربران

صنعتی

صنعتی شدن/کردن

صنعتی شده

پیشرفته

مدرن

منظور همان غیر از روستا


کلمات دیگر: