کلمه جو
صفحه اصلی

golden parachute


(عامیانه) چتر نجات طلایی (پاداش خاتمه خدمت که به برخی از مدیران شرکت هایی که توسط شرکت دیگری تصاحب شده اند داده می شود تا آنها را راضی روانه کنند)، باج سبیل مدیران ارشد، (پول) راضی کن

انگلیسی به فارسی

(عامیانه) چتر نجات طلایی (پاداش خاتمه خدمت که به برخی از مدیران شرکت‌هایی که توسط شرکت دیگری تصاحب شده‌اند داده می‌شود تا آنها را راضی روانه کنند)، باج سبیل مدیران ارشد، (پول) راضی کن


چتر نجات طلایی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a contract or agreement that guarantees top executives of a company severance pay or other compensation in the event that they lose their jobs as a result of an acquisition by or merger with another company, or the severance pay so offered.

• package of benefits and compensations guaranteed to be paid in case of job loss (usually included in job contracts of top executives)

جملات نمونه

1. Golden parachutes entitle them to a full year's salary if they get booted out of the company.
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها را با اردنگ از شرکت بیرون کنند، چترهای طلایی آن ها را به یک سال کامل اجاره می دهد
[ترجمه گوگل]پارکینگ طلایی آنها را به حقوق و دستمزد سال تمام می دهد اگر آنها از شرکت خارج می شوند

2. Golden parachute: Contractual benefits that assure a high-level employee of generous payments if a company is taken over and he or she is dismissed as a result.
[ترجمه ترگمان]چترنجات طلایی: مزایای قراردادی که اگر یک شرکت تمام شود، یک کارمند سطح بالا را تضمین می کند اگر یک شرکت تمام شود و او در نتیجه رد شود
[ترجمه گوگل]چتر نجات طلایی: مزایای قراردادی که کارمند سطح بالا پرداخت های سخاوتمندانه را تضمین می کند در صورتی که یک شرکت به تصویب رسیده و در نتیجه آن اخراج شود

3. Even by the standards of Wall Street "golden parachute" for departing executives, the Robinson package is substantial.
[ترجمه ترگمان]حتی با استانداردهای \"چترنجات طلایی\" برای مدیران اجرایی، بسته Robinson واقعا قابل توجه است
[ترجمه گوگل]حتی با توجه به استانداردهای چتر نجات طلایی وال استریت برای خروج مدیران، بسته بندی رابینسون قابل توجه است

4. CEOs typically receive a golden parachute when their companies are seized in a hostile takeover.
[ترجمه ترگمان]مدیران عامل نوعا وقتی که شرکت های آن ها در یک تصاحب خصمانه توقیف می شوند، یک چتر طلا دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]مدیران اجرائی معمولا وقتی که شرکت هایشان در یک غرق شدن خصمانه دستگیر می شوند، یک چتر نجات طلایی دریافت می کنند

5. Some elected to jump before the "golden parachute"—cash to help them in "adjusting to non-parliamentary life"—was removed.
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها برای پرش پیش از \"چتر طلایی\" برای کمک به آن ها در تنظیم \"تطبیق با زندگی غیر پارلمانی\" انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]بعضی از منتقدان قبل از 'چتر نجات طلایی' پرش را برای کمک به آنها در 'تنظیم مجدد زندگی غیر پارلمانی' حذف کردند

6. Chairmen were ejected, but not without a golden parachute.
[ترجمه ترگمان]chairmen از اینجا خارج شدند، اما نه بدون چترنجات طلایی
[ترجمه گوگل]رئیس ها اخراج شدند، اما نه یک چتر نجات طلایی

7. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

8. The high layoff packages, known as "golden parachute, " are increasingly common in the corporate world.
[ترجمه ترگمان]بسته های layoff که به عنوان \"چترنجات طلایی\" شناخته می شوند، در دنیای شرکت به طور فزاینده ای رایج هستند
[ترجمه گوگل]بسته های انفجاری بالا، که به نام 'چتر نجات طلایی' شناخته می شوند، در دنیای شرکت ها به طور فزاینده ای رایج هستند

9. I guess he was right -- the golden parachute he got for his exit from the company was worth about 30 million dollars -- and that doesn't include his accumulated Motorola stock.
[ترجمه ترگمان]من حدس می زنم که حق با او بود - - چتر طلایی که او برای خروج از شرکت دریافت کرده بود حدود ۳۰ میلیون دلار بود - - و این شامل سهام accumulated Motorola هم نمی شود
[ترجمه گوگل]من حدس می زنم او درست بود - چتر نجات طلایی او برای خروج از شرکت ارزشش حدود 30 میلیون دلار بود - و این شامل سهام انباشته شده موتورولا نیست

10. And if you fail, you will have a golden parachute and the taxpayer will bail you out.
[ترجمه ترگمان]و اگر شکست بخورید، یک چترنجات طلایی خواهید داشت و مالیات دهندگان شما را به قید وثیقه آزاد خواهند کرد
[ترجمه گوگل]و اگر شما شکست بخورید، شما یک چتر نجات طلایی خواهید داشت و مالیات دهندگان به شما از شما تسلیم خواهند شد

11. He bailed out at just the right time and floated the short distance to earth in a golden parachute.
[ترجمه ترگمان]او درست در زمان مناسب از خانه بیرون رفت و مسافت کوتاهی را با چترنجات طلایی در هوا شناور کرد
[ترجمه گوگل]او در زمان مناسب به سر می برد و فاصله کوتاهی را به زمین در یک چتر نجات طلایی فرو برد

12. Mr deVries says it was never clear the exact terms of Mr Homburg's golden parachute or his priority shares.
[ترجمه ترگمان]آقای deVries می گوید که هرگز واژه های مناسب برای چترنجات طلایی آقای هامبورگ و یا سهام اولویت او مشخص نشده است
[ترجمه گوگل]آقای deVries می گوید هیچ وقت واضح نیست که شرایط چتر نجات طلایی آقای هومبورگ و یا سهام اولویت های او چیست

13. He criticized the plan for doing nothing to prevent Wall Street executives from unloading troubled loans and "walking away with a bonus and a golden parachute. "
[ترجمه ترگمان]او از این طرح برای انجام هیچ کاری برای پیش گیری از executives استریت در تخلیه وام های مشکل دار و \"راه رفتن با یک پاداش و یک چتر طلایی\" انتقاد کرد
[ترجمه گوگل]او از این طرح برای انجام اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از از بین بردن وام های مشکل و اجتناب از پاداش و چتر نجات طلایی انتقاد کرد '

14. She fired 2 000 people before she herself was fired, departing with the 21 million dollar golden parachute that is financing her campaign.
[ترجمه ترگمان]او دو هزار نفر را قبل از اخراج خود اخراج کرد و با چترنجات ۲۱ میلیون دلاری که بودجه کمپین او را تامین می کند، عازم شد
[ترجمه گوگل]او قبل از اینکه او خود را اخراج کند، 2،000 نفر را اخراج کرد، و با چتر نجات طلایی 21 میلیون دلاری که از مبارزاتش حمایت می کرد، رها شد

15. "The party is over for this compensation for CEOs who take the golden parachute as they drive their companies into the ground," said House Speaker Nancy Pelosi.
[ترجمه ترگمان]سخنگوی مجلس، نانسی پلوسی، گفت: \" این حزب به خاطر این غرامت برای مدیر عاملان است که چتر طلا می گیرند و شرکت های خود را به درون زمین هدایت می کنند \"
[ترجمه گوگل]سخنگوی نانسی پلوسی، سخنگوی پارلمان گفت: حزب برای جبران این جبران مدیران اجرایی که چتر نجات طلای خود را می برند، شرکت می کنند

پیشنهاد کاربران

• پرداخت مبلغ زیادی به مدیر ارشدی که مجبور به ترک شغل و شرکت باشه ! ( مثلا شرکت توسط یه شرکت دیگه خریداری شده )


کلمات دیگر: