پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد می شود، دستخوش بازنشستگی، پاداش پایان خدمت
golden handshake
پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد می شود، دستخوش بازنشستگی، پاداش پایان خدمت
انگلیسی به فارسی
پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود، دستخوش بازنشستگی، پاداش پایان خدمت
دستشویی طلایی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) an amount of money or other special incentive offered to an employee as an inducement to retire early.
• a golden handshake is a large sum of money that a company gives to an employee when he or she retires, as a reward for long service or good work.
مترادف و متضاد
retirement payout
Synonyms: emeritus status, golden handcuffs, golden parachute, pensioning off, putting out to pasture, superannuation
جملات نمونه
1. The directors will each get a large golden handshake and a pension.
[ترجمه جهانگیر پچکم] مدیران هر کدام پاداش بازنشستگی بزرگ و یک مستمری دریافت خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]مدیران هر کدام یک دست دادن طلایی بزرگ و یک مستمری دریافت خواهند کرد[ترجمه گوگل]هرکدام از کارگردانان یک دستاورد بزرگ طلایی و حقوق بازنشستگی دریافت خواهند کرد
2. He will walk away with a reported golden handshake of £400,000.
[ترجمه ترگمان]او با یک دست دادن طلایی گزارش شده بیش از ۴۰۰،۰۰۰ پوند فاصله خواهد داشت
[ترجمه گوگل]او با دستان طلایی گزارش شده از 400،000 پوند، به دوران رسیده است
[ترجمه گوگل]او با دستان طلایی گزارش شده از 400،000 پوند، به دوران رسیده است
3. And the reward for dismissal is a golden handshake of several years' pay.
[ترجمه ترگمان]و پاداش اخراج یک دست دادن طلایی چند سال است
[ترجمه گوگل]پاداش اخراج یک دست طلایی چند ساله است
[ترجمه گوگل]پاداش اخراج یک دست طلایی چند ساله است
4. Redundancy payment, or a golden handshake in lieu of notice, up to the value of £30,000.
[ترجمه ترگمان]پرداخت پول یا یک دست دادن طلایی به جای توجه به ارزش ۳۰۰۰۰ پوند
[ترجمه گوگل]پرداخت جبران خسارت، یا دستکاری طلایی به جای اطلاع، تا ارزش 30،000 پوند
[ترجمه گوگل]پرداخت جبران خسارت، یا دستکاری طلایی به جای اطلاع، تا ارزش 30،000 پوند
5. Good news about my golden handshake.
[ترجمه ترگمان]خبر خوش بین دست دادن طلایی من
[ترجمه گوگل]خبر خوب درباره دست طلایی من
[ترجمه گوگل]خبر خوب درباره دست طلایی من
6. I got the option to take a golden handshake.
[ترجمه ترگمان]من گزینه دست دادن طلایی را انتخاب کردم
[ترجمه گوگل]من گزینه ای برای دست زدن به طلایی کردم
[ترجمه گوگل]من گزینه ای برای دست زدن به طلایی کردم
7. The reward for dismissal is a golden handshake.
[ترجمه ترگمان]پاداش برای اخراج یک دست دادن طلایی است
[ترجمه گوگل]پاداش اخراج یک دست طلایی است
[ترجمه گوگل]پاداش اخراج یک دست طلایی است
8. I never negotiated a corporate prenuptial agreement and never received a golden handshake.
[ترجمه ترگمان]من هرگز با یک توافق نامه امضا کننده شرکت نکرده ام و هرگز یک دست دادن طلایی را دریافت نکرده ام
[ترجمه گوگل]من هیچ یک از توافق نامه های شرکت های بزرگ راجع به مذاکره نکردم و هرگز دست طلایی دست نیافتم
[ترجمه گوگل]من هیچ یک از توافق نامه های شرکت های بزرگ راجع به مذاکره نکردم و هرگز دست طلایی دست نیافتم
9. He should be able to spare £000 out of his golden handshake.
[ترجمه ترگمان]او باید بتواند هزار پوند از دست دادن طلایی خود را از دست بدهد
[ترجمه گوگل]او باید قادر به صرفه جویی در هزینه £ 000 از دست طلسم خود را
[ترجمه گوگل]او باید قادر به صرفه جویی در هزینه £ 000 از دست طلسم خود را
10. Usually, you will be more concerned with compensation for loss of office colloquially known as a golden handshake.
[ترجمه ترگمان]معمولا شما بیشتر نگران از دست دادن افکار عمومی به عنوان یک دست دادن طلائی خواهید بود
[ترجمه گوگل]معمولا، شما بیشتر از پرداخت جبران خسارت اداری که به طور رسمی به عنوان دستاورد طلایی شناخته می شود، مربوط می شود
[ترجمه گوگل]معمولا، شما بیشتر از پرداخت جبران خسارت اداری که به طور رسمی به عنوان دستاورد طلایی شناخته می شود، مربوط می شود
کلمات دیگر: