کلمه جو
صفحه اصلی

ineptly


بطور مزخرف یا بیجا

انگلیسی به فارسی

بی صلاحانه


انگلیسی به انگلیسی

• incompetently, inadequately; inappropriately; clumsily; inanely

جملات نمونه

1. Unless the tests are ineptly designed, removing tests will just remove power.
[ترجمه ترگمان]اگر این آزمون ها طراحی نشده باشند، حذف تست ها تنها قدرت را از بین می برد
[ترجمه گوگل]به استثنای تست های بی پروا طراحی شده است، حذف تست ها تنها قدرت را حذف می کند

2. This function is ineptly left to a small voice.
[ترجمه ترگمان]این تابع ineptly برای یک صدای کوچک باقی می ماند
[ترجمه گوگل]این تابع به طور صحیح به صدای کوچک منتهی میشود

3. In the cockpit she found the droid fiddling ineptly at the controls. "Leave that alone, " she snapped. "I'll do it. "
[ترجمه ترگمان]او در کابین خلبان متوجه شد که droid در کنترل ها کار می کند و می گوید: \" این کار را به تنهایی انجام خواهم داد \"
[ترجمه گوگل]در کابین خلبان، او به طور ناخودآگاه در کنترل ها را پیدا کرد 'او را تنها گذاشت ' 'من انجامش میدهم '

4. It performed ineptly in the run up to the financial crisis and in refusing to bail out Lehman Brothers.
[ترجمه ترگمان]این شرکت ineptly را در زمان بحران مالی انجام داد و در امتناع از آزادی برادران لمان شکست خورد
[ترجمه گوگل]این اقدام بی رحمانه در مقابله با بحران مالی انجام شد و در نپذیرفتن از دستگیری Lehman Brothers

5. If they are ineptly designed, using coverage converts a big and lousy test suite to a small and lousy test suite.
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها ineptly طراحی شده باشند، استفاده از پوشش یک مجموعه تست بزرگ و بزرگ را به یک مجموعه تست lousy کوچک و کوچک تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]اگر آنها بطور نامناسب طراحی شده باشند، با استفاده از پوشش یک مجموعه آزمون بزرگ و تند را به یک مجموعه آزمایشی کوچک و مشتاق تبدیل می کند

6. To move ineptly or haltingly; stumble.
[ترجمه ترگمان]برای حرکت، بی هیچ تردید یا درنگ؛ سکندری خوردن
[ترجمه گوگل]برای حرکت ناپذیر یا بدبینانه؛ تلو تلو خوردن

7. He performed his functions ineptly.
[ترجمه ترگمان]او وظایف خود را به نحو احسن انجام داد
[ترجمه گوگل]او کارهای خود را بی وقفه انجام داد

8. For example, you might be convinced that government bureaucracies are inefficient because a specific agency handled your inquiries so ineptly.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، ممکن است متقاعد شوید که بروکراسی های دولت بی کفایت هستند چون یک سازمان خاص به تحقیقات شما از این دست رسیدگی می کند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، شما ممکن است متقاعد شوید که بوروکراسی دولتی ناکارآمد است، زیرا یک سازمان خاص به طرز ناخوشایندی سوالات خود را انجام داده است

9. They recall that they reacted very poorly then —about as ineptly as the U. S. government reacted to Hurricane Katrina in 200
[ترجمه ترگمان]آن ها به خاطر دارند که آن ها در آن زمان بسیار ضعیف واکنش نشان دادند - تقریبا به اندازه U اس واکنش دولت به طوفان کاترینا در سال ۲۰۰
[ترجمه گوگل]آنها به یاد می آورند که آنها پس از آن به شدت واکنش نشان دادند، همانطور که دولت ایالات متحده واکنش نشان داد به طوفان کاترینا در سال 200

10. My husband once had a problem like this and dealt with it so ineptly that he managed to offend the smeller without making him change his stinky habits.
[ترجمه ترگمان]شوهر من یک بار با این مساله مشکلی داشت و با آن به این نتیجه رسیده بود که او بدون اینکه او را مجبور کند عادات stinky را تغییر دهد با آن مقابله کند
[ترجمه گوگل]شوهر من یک بار این مشکل را داشت و با آن برخورد کرد که به سختی می توانست بوی بد را تحمل کند و عادت های بدخوابی او را عوض کند

11. Second, after the problem had emerged, officials took such a tough stance and dealt with objections so ineptly that the contradiction intensified.
[ترجمه ترگمان]دوم، بعد از اینکه مشکل بوجود آمد، مقامات چنین موضع محکمی اتخاذ کردند و با اعتراضاتی به شدت برخورد کردند که تناقض شدت گرفت
[ترجمه گوگل]دوم، پس از آن که مشکل بوجود آمد، مقامات چنین موضعی سختی گرفتند و با اعتراضات به طرز نامناسب مقابله کردند

12. Taxpayers bear many risks but credit risk is one best left to bankers, however ineptly they may have dealt with it in the recent past.
[ترجمه ترگمان]Taxpayers خطرات زیادی را متحمل می شوند اما ریسک اعتباری یکی از بهترین منابع باقی مانده برای بانکداران است، با این حال، ممکن است در گذشته با آن برخورد کرده باشند
[ترجمه گوگل]مالیات دهندگان خطرات زیادی را متحمل می شوند، اما خطر اعتباری یکی از بهترین راه حل ها برای بانکداران است، اما با این حال بی رحمانه آنها ممکن است در گذشته به آن پرداخته اند

13. First, some of the business restructuring of recent years may have been ineptly done.
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، برخی از بازسازی تجاری سال های اخیر ممکن است انجام شده باشد
[ترجمه گوگل]اولا، برخی از بازسازی های کسب و کار در سال های اخیر ممکن است بی وقفه انجام شود

14. She had drunk a quantity of champagne, and during the course of her song she had decided, ineptly, that everything was very, very sad—she was not only singing, she was weeping too.
[ترجمه ترگمان]او مقدار زیادی شامپاین نوشیده بود و در خلال آواز خواندن بی هیچ مناسبت به این نتیجه رسیده بود که همه چیز بسیار، بسیار غم انگیز است - او هم نه تنها آواز می خواند، بلکه گریه هم می کرد
[ترجمه گوگل]او مقدار کمی از شامپاین را نوشید و در طی آهنگ او تصمیم گرفت که همه چیز بسیار، خیلی غمگین بود - او نه تنها آواز خواند، بلکه گریه کرد


کلمات دیگر: