hid - معنی "hid" | کلمه جو

انگلیسی به فارسی

زمان گذشته ساده فعل Hide

مخفی شده، مخفی کردن، پنهان کردن، نهفتن، پنهان شدن، مخفی نگاه داشتن، پوشیدن، پوست کندن، ابشتن، خود را پنهان ساختن

( verb )

• : تعریف: past tense and a past participle of

• hid is the past tense of hide.

Infinitive: hide, Past Participle: hidden

1. he hid in the closet

او در صندوق خانه قایم شد.

2. he hid under the table and eavesdropped on his sister and her fiance

او زیر میز پنهان شد و به (حرف های) خواهرش و نامزد او گوش داد.

3. i hid behind the curtain but my heart was thumping

پشت پرده پنهان شدم ولی قلبم تاپ تاپ می کرد.

4. she hid the key under the doormat

او کلید را زیر پادری پنهان کرد.

5. they hid behind the embankment

آن سوی پشته پنهان شدند.

6. trees hid the hut from view

درختان کلبه را از نظر پنهان می کردند.

7. we hid the teacher's glasses for a lark

به شوخی عینک معلم را قایم کردیم.

8. the rabbit hid in its burrow

خرگوش در سوراخ خود پنهان شد.

9. he cocked his gun and hid behind the tree

چخماق هفت تیر را کشید و پشت درخت پنهان شد.

10. his smile was the gilding that hid his evil heart

لبخند او ظاهر فریبنده ای بود که باطن خبیث او را پنهان می کرد.

11. Marcia hid the pictures in her desk drawer.

[ترجمه ترگمان]مارشا، عکس ها رو تو کشوی میزش قایم کرده بود
[ترجمه گوگل]مارسیا تصاویر را در کشوۀ میز خود قفل کرد

12. Jeremy hid the letter beneath a pile of papers.

[ترجمه ترگمان]جرمی نامه رو زیر یه عالمه کاغذ قایم کرد
[ترجمه گوگل]جرمی نامه ای را در زیر مقبره ها پنهان کرد

13. She hid her true feelings behind a shield of cold indifference.

[ترجمه ترگمان]او احساس واقعی خود را در پشت سپر پوششی سرد پنهان کرد
[ترجمه گوگل]او احساسات واقعی خود را در پشت سپر سردرگمی سرد مخفی کرد

14. love and a cough cannot be hid.

[ترجمه ترگمان]عشق و سرفه را نمی توان پنهان کرد
[ترجمه گوگل]عشق و سرفه را نمی توان پنهان کرد

15. He climbed up the tree and hid among the branches.

[ترجمه ترگمان]از درخت بالا رفت و بین شاخه ها پنهان شد
[ترجمه گوگل]او درخت را بالا برد و در میان شاخه ها پنهان شد

HID در صنعت برق در مورد لامپ های گازی بکار می رود
high intensity discharge
تخلیه با گار پر فشار