کلمه جو
صفحه اصلی

lindane

انگلیسی به فارسی

لیندان


انگلیسی به انگلیسی

• white crystalline powder which is mainly used as an agricultural pesticide (chemistry)

جملات نمونه

1. The paper describes the toxic effects of lindane to microbes and aquatic organisms, as well as the poisoning signs and the potential hazard.
[ترجمه ترگمان]این مقاله اثرات سمی of را به میکروب ها و ارگانیسم های آبزی و همچنین علائم مسمومیت و خطر بالقوه توصیف می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله اثرات سمی لیندان را به میکروب ها و موجودات آبزی، و همچنین علائم مسمومیت و خطر بالقوه را توصیف می کند

2. The paper summarizes the toxic effects of lindane on birds and mammals, as well as poisoning signs and some effect mechanism, on basis of tests in vitro and in vivo.
[ترجمه ترگمان]این مقاله اثرات سمی of بر روی پرندگان و پستانداران، همچنین علائم مسمومیت و برخی مکانیزم اثر، براساس آزمایش های in vitro و in vivo را خلاصه می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله خلاصه اثرات سمی لیندان بر روی پرندگان و پستانداران، و همچنین علائم مسمومیت و برخی از مکانیسم اثر، بر اساس آزمایش های in vitro و in vivo

3. Lindane is another type of insecticide although it is a lot stronger than other insecticides and has neurotoxin chemicals so it needs to be used carefully.
[ترجمه ترگمان]Lindane نوعی دیگر از حشرات است، اگرچه خیلی از حشره کش ها قوی تر است و مواد شیمیایی neurotoxin دارد بنابراین باید به دقت مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]لیندن نوع دیگری از حشره کش است اگر چه آن بسیار قوی تر از حشره کش ها است و دارای مواد شیمیایی نوروتوکسین است بنابراین باید با دقت مورد استفاده قرار گیرد

4. In 200 nine chemicals, including lindane, were added to a list of toxic substances that are to be eliminated under the Stockholm Convention, an international treaty.
[ترجمه ترگمان]در ۲۰۰ ماده شیمیایی، از جمله lindane، به لیستی از مواد سمی افزوده شدند که قرار است در کنوانسیون استکهلم، یک معاهده بین المللی حذف شوند
[ترجمه گوگل]در 200 نه ماده شیمیایی، از جمله لیندان، به لیستی از مواد سمی اضافه شد که باید تحت کنوانسیون استکهلم، معاهده بین المللی حذف شوند

5. Lindane reduced feeding rate, oxygen consumption, ammonia excretion, food absorption efficiency, and scope for growth.
[ترجمه ترگمان]Lindane میزان تغذیه، مصرف اکسیژن، دفع آمونیاک، بهره وری جذب غذا و دامنه رشد را کاهش داده است
[ترجمه گوگل]لیندان میزان تغذیه، مصرف اکسیژن، دفع آمونیاک، میزان جذب مواد غذایی و دامنه رشد را کاهش داد

6. Conclusion could be made that lindane had high persistent in environmental media and was apt to bioconcentration in food chain.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری را می توان به این نتیجه رساند که lindane در رسانه های اجتماعی دوام بالایی داشته است و مستعد bioconcentration در زنجیره غذایی است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری می شود که لیندان در محیط های محیطی پایدار زیادی دارد و در زنجیره غذایی مناسب است

7. After the competition ended, Lindane respected the military salute acknowledgment to the entire audience.
[ترجمه ترگمان]پس از پایان مسابقه، Lindane به احترام نظامی به تمام حضار احترام گذاشت
[ترجمه گوگل]پس از پایان رقابت، لیندان احترام متقابل ارتش را به تمام مخاطبان مورد احترام گذاشت

8. Among them are DDT, aldrin, dieldrin, heptachlor, chlordane, lindane, endrin, mirex, hexachloride, and toxaphene .
[ترجمه ترگمان]در میان آن ها DDT، aldrin، dieldrin، heptachlor، chlordane، lindane، endrin، mirex، hexachloride و toxaphene وجود دارد
[ترجمه گوگل]در میان آنها DDT، آلدرین، دیلرین، هپاتاکلر، کلردان، لیندن، اندری، مایرکس، هگزا کلرید و توکسافن هستند

9. It is recommended not to use Lindane whilst pregnant due to its strong affects on the body.
[ترجمه ترگمان]توصیه می شود که از Lindane استفاده نکنید در حالی که به خاطر تاثیر قوی آن بر بدن، باردار است
[ترجمه گوگل]توصیه می شود از لیندان در حین بارداری به دلیل تاثیر شدید آن در بدن استفاده نکنید

10. Do not use more often or longer than this as lindane has neurotoxicity potential.
[ترجمه ترگمان]بیشتر یا بیشتر از این استفاده نکنید چون lindane پتانسیل neurotoxicity دارد
[ترجمه گوگل]از بیشتر یا بیشتر از این استفاده نکنید زیرا لیندان پتانسیل عصبی دارد

11. Especially, the populations of predatory arthropod common species were mostly affected by the use of Lindane.
[ترجمه ترگمان]به خصوص، جمعیت های of predatory عمدتا تحت تاثیر استفاده از Lindane قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]به خصوص، جمعیت گونه های شایع نژاد پرورش دهنده شکارچی بیشتر تحت تأثیر استفاده از لیندان قرار گرفتند

12. The chemicals seeping out as temperatures rise include the pesticides DDT, lindane and chlordane as well as the industrial chemicals PCBs and the fungicide hexachlorobenzene (HCB).
[ترجمه ترگمان]مواد شیمیایی که از بالا به پایین سرازیر می شوند عبارتند از آفت کش ها، DDT، lindane و chlordane و همچنین مواد شیمیایی صنعتی و علف کش hexachlorobenzene (HCB)
[ترجمه گوگل]مواد شیمیایی که به دلیل افزایش درجه حرارت افزایش می یابد شامل آفت کش ها DDT، لیندان و کلردان و همچنین PCB های شیمیایی صنعتی و هگزاکلروبنزن قارچ کش (HCB) می باشد

13. Therefore, it can not cause a threat on ecological environment to use lindane in partial control of crop insect pest in China.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، نمی تواند باعث تهدید محیطی اکولوژیکی برای استفاده از lindane در کنترل جزئی آفت حشرات در چین شود
[ترجمه گوگل]بنابراین، نمیتواند درمورد محیط زیستی تهدیدی برای استفاده از لیندان در کنترل جزیی آفات حشراتی محصول در چین باشد


کلمات دیگر: