مکانیسم
mechanise
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• make mechanical or automatic; make monotonous; equip with machinery; (military) motorize, equip with armored motor-driven vehicles (also mechanize)
جملات نمونه
1. Most are ill-adapted to the demands of modern, mechanised agriculture and, unless converted to new uses, may well disappear.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها با نیازهای کشاورزی مدرن، مکانیزه، سازگار شده اند و اگر به کاربردهای جدید تبدیل شوند، ممکن است ناپدید شوند
[ترجمه گوگل]اکثر آنها به خواسته های کشاورزی مدرن و مکانیسمی سازگار نیستند، و شاید اگر به استفاده های جدید تبدیل شوند، ممکن است ناپدید شوند
[ترجمه گوگل]اکثر آنها به خواسته های کشاورزی مدرن و مکانیسمی سازگار نیستند، و شاید اگر به استفاده های جدید تبدیل شوند، ممکن است ناپدید شوند
2. This is sometimes used in mechanised cleaning where a cold water rinse can facilitate the removal of detergent from a system.
[ترجمه ترگمان]این کار گاهی در تمیز کردن مکانیزه استفاده می شود که در آن یک شستشوی آب سرد می تواند جداسازی مواد شوینده از یک سیستم را تسهیل کند
[ترجمه گوگل]این گاهی اوقات در تمیز کردن مکانیزه استفاده می شود که در آن آب شستشوی آب سرد می تواند باعث تمیز کردن مواد شوینده از یک سیستم شود
[ترجمه گوگل]این گاهی اوقات در تمیز کردن مکانیزه استفاده می شود که در آن آب شستشوی آب سرد می تواند باعث تمیز کردن مواد شوینده از یک سیستم شود
3. The move follows reports that a new mechanised suction dredge is breaking up river banks, blocking rivers and killing fish.
[ترجمه ترگمان]این اقدام به دنبال گزارش هایی مبنی بر این است که یک ماشین مکش مکانیزه جدید، بانک های رودخانه را درهم می شکند، رودخانه ها را مسدود می کند و ماهی را می کشد
[ترجمه گوگل]این حرکت نشان می دهد که یک حفاری مکانیکی مکانیکی جدید، شکستن رودخانه ها، مسدود کردن رودخانه ها و کشتن ماهی است
[ترجمه گوگل]این حرکت نشان می دهد که یک حفاری مکانیکی مکانیکی جدید، شکستن رودخانه ها، مسدود کردن رودخانه ها و کشتن ماهی است
4. The best set of mechanise is put out, named as "922111", with the present equipment for shaft construction. The mixing work style of cutting and building in short section.
[ترجمه ترگمان]بهترین مجموعه از mechanise، با نام \"۹۲۲۱۱۱\"، با تجهیزات کنونی برای ساخت شفت مشخص می شود سبک کار مخلوط کردن و ساختن ساختمان در بخش کوتاهی
[ترجمه گوگل]بهترین تجهیزات مکانیکی به نام 922111 نامیده می شود، با تجهیزات موجود برای ساخت شفت سبک کار مخلوط برش و ساخت در بخش کوتاه
[ترجمه گوگل]بهترین تجهیزات مکانیکی به نام 922111 نامیده می شود، با تجهیزات موجود برای ساخت شفت سبک کار مخلوط برش و ساخت در بخش کوتاه
5. The second type of rural landscape is the traditional mixed farm . . . but mechanised and often enlarged.
[ترجمه ترگمان]نوع دوم چشم انداز روستایی، مزرعه ترکیبی سنتی است، اما مکانیزه و اغلب توسعه یافته است
[ترجمه گوگل]نوع دوم چشم انداز روستایی مزرعه مخلوط سنتی است اما مکانیزه شده و اغلب بزرگ شده است
[ترجمه گوگل]نوع دوم چشم انداز روستایی مزرعه مخلوط سنتی است اما مکانیزه شده و اغلب بزرگ شده است
6. The fact that L ger's paintings look as if they have been assembled from standard mechanised parts is important.
[ترجمه ترگمان]این حقیقت که نقاشی های سمت چپ به نظر می رسد که از قطعات مکانیزه استاندارد مونتاژ شده اند، مهم است
[ترجمه گوگل]این واقعیت است که نقاشی های لگو به نظر می رسد که از قطعات مکانیکی استاندارد ساخته شده اند بسیار مهم است
[ترجمه گوگل]این واقعیت است که نقاشی های لگو به نظر می رسد که از قطعات مکانیکی استاندارد ساخته شده اند بسیار مهم است
7. By 1800 the combination of science and the Atlantic economy created incentives and opportunities for entrepreneurs to mechanise production and tap into the power of fossil fuels.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۰۰ ترکیب علم و اقتصاد اقیانوس اطلس انگیزه ها و فرصت هایی برای کارآفرینان ایجاد کرد تا تولید و بهره برداری از سوخت فسیلی را تامین کنند
[ترجمه گوگل]تا سال 1800، ترکیبی از علم و اقتصاد اقیانوس اطلس، انگیزه ها و فرصت هایی برای کارآفرینان برای تولید مکانیزه کردن و بهره برداری از قدرت سوخت های فسیلی ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]تا سال 1800، ترکیبی از علم و اقتصاد اقیانوس اطلس، انگیزه ها و فرصت هایی برای کارآفرینان برای تولید مکانیزه کردن و بهره برداری از قدرت سوخت های فسیلی ایجاد کرد
8. I could see that any moment now they'll probably sell the water-buffalo and mechanise . . .
[ترجمه ترگمان]من می تونم ببینم که حالا هر لحظه ممکنه آب بوفالو و mechanise بفروشن …
[ترجمه گوگل]من می توانستم ببینم که هر لحظه در حال حاضر آنها احتمالا آب بوفالو و مکانیسم را به فروش می رسانند
[ترجمه گوگل]من می توانستم ببینم که هر لحظه در حال حاضر آنها احتمالا آب بوفالو و مکانیسم را به فروش می رسانند
9. By 1800, science and the market economy were creating incentives and opportunities for western entrepreneurs to mechanise production and tap the huge power of fossil fuels.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۰۰، علم و اقتصاد بازار انگیزه ها و فرصت هایی را برای کارآفرینان غربی ایجاد کردند تا تولید خود را کاهش داده و از قدرت عظیم سوخت های فسیلی بهره برداری کنند
[ترجمه گوگل]تا سال 1800، علم و اقتصاد بازار، انگیزه ها و فرصت هایی برای کارآفرینان غربی برای تولید مکانیزه کردن و قدرت عظیمی از سوخت های فسیلی ایجاد کردند
[ترجمه گوگل]تا سال 1800، علم و اقتصاد بازار، انگیزه ها و فرصت هایی برای کارآفرینان غربی برای تولید مکانیزه کردن و قدرت عظیمی از سوخت های فسیلی ایجاد کردند
کلمات دیگر: