کلمه جو
صفحه اصلی

north korea

انگلیسی به فارسی

کره شمالی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: North Korean (adj.), North Korean (n.)
• : تعریف: a country on the eastern coast of Asia, south of Russia; Democratic People's Republic of Korea.

• country located in the far east
the democratic people's republic of korea is a country which occupies the northern portion of the korean peninsula in east asia. the korean peninsula was occupied by japan from 1905 until 1945, when northern korea was occupied by soviet troops and southern korea was occupied by us troops. in 1948 the two areas were formally divided into north korea and south korea. north korean forces crossed the 38th parallel in 1950, beginning the korean war, which ended in 1953. marshal kim il sung, who led the korean people's revolutionary army against japan and commanded the north korean army during the korean war, founded the korean workers' party (kwp) in 1945. he led north korea from 1946 until his death in 1994. his son, kim jong il, became an important government leader in the 1980s and was appointed supreme commander of the armed forces in 1991. kang song san became premier in 1992. the kwp is the sole legal party. north korea exports coal, minerals, and metals. in the early 1990s north korea's refusal to allow international inspection of its nuclear facilities became a source of tension.

جملات نمونه

1. North Korea is one of China's staunchest allies.
[ترجمه ترگمان]کره شمالی یکی از متحدان ثابت قدم چین است
[ترجمه گوگل]کره شمالی یکی از متحدین قوی چین است

2. Canada and Britain have established diplomatic relations with North Korea.
[ترجمه ترگمان]کانادا و بریتانیا روابط دیپلماتیک خود با کره شمالی را برقرار کرده اند
[ترجمه گوگل]کانادا و بریتانیا روابط دیپلماتیک را با کره شمالی برقرار کرده اند

3. He confessed to spying for North Korea.
[ترجمه ترگمان]او به جاسوسی برای کره شمالی اعتراف کرد
[ترجمه گوگل]او به جاسوسی برای کره شمالی اعتراف کرد

4. North Korea is said to be the world's most heavily militarized country, with over 1 million men in the armed forces.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود کره شمالی با بیش از ۱ میلیون نفر در نیروهای مسلح، به شدت militarized کشور است
[ترجمه گوگل]گفته می شود که کره شمالی، کشور بسیار شدید نظامی است که بیش از 1 میلیون نفر در نیروهای مسلح حضور دارند

5. There was increased pressure on North Korea to abandon nuclear arms development.
[ترجمه ترگمان]فشار بیشتری بر کره شمالی برای رها کردن توسعه سلاح های هسته ای وجود داشت
[ترجمه گوگل]افزایش فشار بر کره شمالی برای از بین بردن توسعه سلاح های هسته ای

6. North Korea is a secretive nation.
[ترجمه ترگمان]کره شمالی یک ملت مرموز است
[ترجمه گوگل]کره شمالی یک کشور مخفی است

7. North Korea faces severe food shortages.
[ترجمه ترگمان]کره شمالی با کمبود شدید مواد غذایی مواجه است
[ترجمه گوگل]کره شمالی با کمبود مواد غذایی مواجه است

8. North Korea agreed to abandon its nuclear program in exchange for economic aid and security guarantees.
[ترجمه ترگمان]کره شمالی موافقت کرد تا برنامه هسته ای خود را در قبال کمک های اقتصادی و تضمین امنیتی رها کند
[ترجمه گوگل]کره شمالی موافقت کرد که برنامه هسته ای خود را در ازای کمک های اقتصادی و تضمین های امنیتی رها کند

9. North Korea walked out of the talks, accusing the Japanese of insincerity.
[ترجمه ترگمان]کره شمالی از مذاکرات خارج شد و ژاپن را به عدم خلوص نیت متهم کرد
[ترجمه گوگل]کره شمالی از مذاکرات خارج شد و ژاپن را از عدم صداقت متهم کرد

10. North Korea operates various versions of the Soviet Styx missile including the Chinese HY-2 version.
[ترجمه ترگمان]کره شمالی نسخه های مختلفی از موشک Styx شوروی از جمله نسخه HY - ۲ چینی را اداره می کند
[ترجمه گوگل]کره شمالی نسخه های مختلف موشک های شوروی Styx را شامل نسخه HY-2 چینی می کند

11. North Korea says its leader Kim Jong Il has received a personal letter from President Bush.
[ترجمه ترگمان]کره شمالی می گوید کیم جونگ ایل، رهبر این کشور، نامه ای شخصی را از رئیس جمهور بوش دریافت کرده است
[ترجمه گوگل]کره شمالی می گوید کیم جونگ ایل رهبرش نامه ای شخصی از رئیس جمهور بوش دریافت کرده است

12. North Korea is taking the same approach to its unsanctioned markets.
[ترجمه ترگمان]کره شمالی در حال اتخاذ همان رویکرد به بازارهای غیر مجاز خود است
[ترجمه گوگل]کره شمالی با رویکرد مشابهی به بازارهای غیرقانونی آن است

13. "There is a mystery story about North Korea so no one knows what to expect," Wang said.
[ترجمه ترگمان]وانگ گفت: \" یک داستان مرموز در مورد کره شمالی وجود دارد که هیچ کس نمی داند باید انتظار چه چیزی را داشته باشد \"
[ترجمه گوگل]وانگ گفت: 'داستان کلاسیک در مورد کره شمالی وجود دارد، بنابراین هیچ کس نمی داند چه چیزی انتظار دارد '

14. The record is clear North Korea has previously committed abandoning its nuclear program.
[ترجمه ترگمان]این پرونده نشان می دهد که کره شمالی قبلا متعهد به ترک برنامه هسته ای خود بوده است
[ترجمه گوگل]کره شمالی قبلا متعهد شده است که برنامه هسته ای خود را رها کند

15. Xinhua said China was now communicating with North Korea about the crash.
[ترجمه ترگمان]شین هوا گفته است که چین در حال حاضر در حال برقراری ارتباط با کره شمالی در مورد سقوط هواپیما بوده است
[ترجمه گوگل]چین، چین در حال حاضر با کره شمالی در مورد سقوط ارتباط برقرار کرده است


کلمات دیگر: