کلمه جو
صفحه اصلی

industrial production

انگلیسی به انگلیسی

• manufacturing, large scale factory production

جملات نمونه

1. The latest figures show industrial production steaming ahead at an 8 per cent annual rate.
[ترجمه ترگمان]آخرین ارقام نشان می دهند که تولید صنعتی در نرخ سالانه ۸ درصد به پیش می رود
[ترجمه گوگل]آخرین آمارها نشان می دهد که تولید صنعتی با نرخ 8 درصدی در سال گذشته روبرو شده است

2. The application of new scientific discoveries to industrial production methods usually increases efficiency.
[ترجمه ترگمان]کاربرد کشفیات علمی جدید به روش های تولید صنعتی معمولا کارایی را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]استفاده از اکتشافات علمی جدید به روش های صنعتی صنعتی معمولا کارایی را افزایش می دهد

3. Industrial production has risen by 0. 5% since November.
[ترجمه ترگمان]تولید صنعتی ۰ ۵ % از نوامبر
[ترجمه گوگل]تولیدات صنعتی از ماه نوامبر تا 5٪ افزایش یافته است

4. The index of industrial production increased.
[ترجمه ترگمان]شاخص تولید صنعتی افزایش یافت
[ترجمه گوگل]شاخص تولید صنعتی افزایش یافت

5. Our industrial production has got behind in the last three months.
[ترجمه ترگمان]تولید صنعتی ما در سه ماه گذشته پشت سر گذاشته شده است
[ترجمه گوگل]تولید صنعتی ما طی سه ماه گذشته پشت کرده است

6. Industrial production is beginning to pick up.
[ترجمه ترگمان]تولید صنعتی آغاز شده است
[ترجمه گوگل]تولید صنعتی شروع به بلند شدن می کند

7. Swedish industrial production has fallen steadily this year.
[ترجمه ترگمان]تولید صنعتی سوئد در سال جاری به شدت کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]تولید صنعتی سوئد در سال جاری به طور پیوسته کاهش یافته است

8. Overall industrial production was up compared with last year.
[ترجمه ترگمان]در کل تولید صنعتی در مقایسه با سال گذشته افزایش یافت
[ترجمه گوگل]به طور کلی تولید صنعتی در مقایسه با سال گذشته افزایش یافته است

9. Employment in industrial production has itself declined in Britain and many other advanced countries during the postwar years.
[ترجمه ترگمان]اشتغال در تولید صنعتی در انگلستان و بسیاری از کشورهای پیشرفته دیگر در طی سال های پس از جنگ کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]اشتغال در تولید صنعتی در سالهای پس از جنگ خود در بریتانیا و بسیاری از کشورهای پیشرفته دیگر کاهش یافته است

10. Working Conditions Most industrial production managers divide their time between the shop floor and their office.
[ترجمه ترگمان]شرایط کاری اغلب مدیران تولید صنعتی زمان خود را بین طبقه فروشگاه و دفتر خود تقسیم می کنند
[ترجمه گوگل]شرایط کار بیشتر مدیران تولید صنعتی تقسیم زمان خود را از طبقه کارگاه و دفتر خود تقسیم می کنند

11. Industrial production and retail sales had both surged, at a rate of 7 percent and 13 percent respectively.
[ترجمه ترگمان]تولید صنعتی و خرده فروشی به ترتیب با نرخ ۷ درصد و ۱۳ درصد افزایش یافت
[ترجمه گوگل]تولید صنعتی و خرده فروشی به ترتیب با 7 درصد و 13 درصد افزایش داشته است

12. Industrial production, investment and export growth have been worse than expected.
[ترجمه ترگمان]تولید صنعتی، سرمایه گذاری و رشد صادرات از حد انتظار بدتر بوده است
[ترجمه گوگل]تولید صنعتی، سرمایه گذاری و رشد صادرات بدتر از حد انتظار است

13. Because of multinationals, industrial production means little improvement in levels of employment.
[ترجمه ترگمان]به دلیل شرکت های چندملیتی، تولید صنعتی به معنای بهبود کمی در سطح اشتغال است
[ترجمه گوگل]به دلیل شرکت های چند ملیتی، تولید صنعتی به معنای بهبود کمی در سطح اشتغال است

14. In the first two months of this year industrial production dropped by 29%.
[ترجمه ترگمان]در دو ماه اول امسال تولید صنعتی به میزان ۲۹ درصد کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]در دو ماه اول سال جاری تولید صنعتی 29 درصد کاهش یافت

15. Tomorrow, revised November industrial production and December money supply figures are released.
[ترجمه ترگمان]فردا، تولید صنعتی در نوامبر و ارقام تامین مالی دسامبر آزاد می شوند
[ترجمه گوگل]فردا، بازنشسته تولید صنعتی نوامبر و رقم عرضه پول در ماه دسامبر منتشر می شود

پیشنهاد کاربران

تولید صنعتی


کلمات دیگر: