بهتر تیراندازی کردن، بیرون زدن، بیرون جستن، قلمبه شدن، بهتر تیراندازی کردن بیرون زدن، قلمبه شدن هرچیز بیرون زده
outshoot
بهتر تیراندازی کردن، بیرون زدن، بیرون جستن، قلمبه شدن، بهتر تیراندازی کردن بیرون زدن، قلمبه شدن هرچیز بیرون زده
انگلیسی به فارسی
بهتر تیراندازی کردن
بیرون زدن، بیرون جستن، قلمبه شدن
هرچیز بیرون زده، قلمبه
بیرون آمدن
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: outshoots, outshooting, outshot
حالات: outshoots, outshooting, outshot
• : تعریف: to shoot better or farther than.
اسم ( noun )
• (1) تعریف: that which protrudes; projection; outgrowth.
• (2) تعریف: that which shoots out or forth.
• that which shoots out, projection
shoot better than
shoot better than
جملات نمونه
1. This change also allowed a more harmonious treatment to be adopted for the roof of this outshot.
[ترجمه ترگمان]این تغییر همچنین باعث شد که یک درمان هماهنگ تری برای سقف این outshot پذیرفته شود
[ترجمه گوگل]این تغییر همچنین اجازه داد که درمان با هماهنگی بیشتری برای سقف این فرایند اتخاذ شود
[ترجمه گوگل]این تغییر همچنین اجازه داد که درمان با هماهنگی بیشتری برای سقف این فرایند اتخاذ شود
2. The woods outshoot their shadows dim.
[ترجمه ترگمان]جنگل تاریک شده بود
[ترجمه گوگل]جنگل ها سایه هایشان را کم رنگ می کنند
[ترجمه گوگل]جنگل ها سایه هایشان را کم رنگ می کنند
3. In building structures, the quality and stiffness of outshoot are very small compared with the main structure.
[ترجمه ترگمان]در سازه های ساختمانی، کیفیت و سختی of در مقایسه با ساختار اصلی بسیار کوچک هستند
[ترجمه گوگل]در ساختار سازه، کیفیت و سختی خروجی در مقایسه با ساختار اصلی بسیار کوچک است
[ترجمه گوگل]در ساختار سازه، کیفیت و سختی خروجی در مقایسه با ساختار اصلی بسیار کوچک است
4. To be fair, Spain did outshoot Switzerland 24-8 in its loss.
[ترجمه ترگمان]منصفانه بودن، اسپانیا در شکست خود با نتیجه ۲۴ - ۲۴ سوئیس را شکست داد
[ترجمه گوگل]برای اینکه عادلانه باشد، اسپانیا سوئیس 24-8 را از دست داد
[ترجمه گوگل]برای اینکه عادلانه باشد، اسپانیا سوئیس 24-8 را از دست داد
5. Various types of alliances are simply an outshoot of such efforts.
[ترجمه ترگمان]انواع مختلفی از اتحادیه ها به سادگی بخشی از چنین تلاش هایی هستند
[ترجمه گوگل]انواع مختلف اتحاد ها به سادگی از این تلاش ها بیرون می آیند
[ترجمه گوگل]انواع مختلف اتحاد ها به سادگی از این تلاش ها بیرون می آیند
6. The rotary balance wind test for the aircraft with nose outshoot is completed, and it fills the gap of the rotary balance wind test in domestic aviation.
[ترجمه ترگمان]تست باد بالانس چرخشی برای هواپیما با outshoot بینی انجام می شود و فاصله تست باد بالانس چرخشی در هوانوردی داخلی را پر می کند
[ترجمه گوگل]آزمایش باد تعادل دوار برای هواپیما با خروجی بینی کامل شده است و شکاف آزمون تعادل باد چرخان در هواپیما داخلی را پر می کند
[ترجمه گوگل]آزمایش باد تعادل دوار برای هواپیما با خروجی بینی کامل شده است و شکاف آزمون تعادل باد چرخان در هواپیما داخلی را پر می کند
7. They looked like lonely benthos, some were integrated with corals, some had lots of sharp outshoot, others became monsters just like a fish.
[ترجمه ترگمان]آن ها شبیه benthos تنها به نظر می رسیدند، بعضی از آن ها با مرجانی محاصره شده بودند و بعضی از آن ها هم مثل یک ماهی هیولا تبدیل به هیولاها شده بودند
[ترجمه گوگل]آنها مانند بنتوس تنهایی بودند، بعضی از آنها با مرجانها یکپارچه شده بودند، بعضی از آنها بسیار زیاد بود، بعضی دیگر مانند ماهی به هیولاها تبدیل شدند
[ترجمه گوگل]آنها مانند بنتوس تنهایی بودند، بعضی از آنها با مرجانها یکپارچه شده بودند، بعضی از آنها بسیار زیاد بود، بعضی دیگر مانند ماهی به هیولاها تبدیل شدند
کلمات دیگر: