ایالت داکوتای شمالی (در مرکز و شمال ایالات متحده - مرکز: bismarck - مخفف: nd یا .n.d یا 183022 - n dak کیلومتر مربع)
north dakota
ایالت داکوتای شمالی (در مرکز و شمال ایالات متحده - مرکز: bismarck - مخفف: nd یا .n.d یا 183022 - n dak کیلومتر مربع)
انگلیسی به فارسی
ایالت داکوتای شمالی (در مرکز و شمال ایالاتمتحده - مرکز: Bismarck - مخفف: ND یا .N.D یا 183022 - N Dak کیلومتر مربع)
داکوتای شمالی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: North Dakotan (n.)
مشتقات: North Dakotan (n.)
• : تعریف: a north central U.S. state on the Canadian border between Minnesota and Montana. (abbr.: ND)
• state in the northern united states
جملات نمونه
1. Echo Sten-Tel's primary service area includes North Dakota and Minnesota.
[ترجمه ترگمان]منطقه خدمات اولیه اکو Sten - تل شامل داکوتای شمالی و مینه سوتا است
[ترجمه گوگل]منطقه خدمات اصلی اکو استن تلک شامل داکوتای شمالی و مینه سوتا است
[ترجمه گوگل]منطقه خدمات اصلی اکو استن تلک شامل داکوتای شمالی و مینه سوتا است
2. When she makes campaign appearances, the taxpayers of North Dakota pay for it.
[ترجمه ترگمان]وقتی که او رقابت انتخاباتی می کند، مالیات دهندگان داکوتای شمالی هزینه آن را پرداخت می کنند
[ترجمه گوگل]هنگامی که او ظاهر برنامه را تشکیل می دهد، مالیات دهندگان داکوتای شمالی برای آن هزینه می کنند
[ترجمه گوگل]هنگامی که او ظاهر برنامه را تشکیل می دهد، مالیات دهندگان داکوتای شمالی برای آن هزینه می کنند
3. North Dakota State Highway 22-a road so straight and empty I set a book on the steering wheel and read.
[ترجمه ترگمان]بزرگراه ایالتی داکوتای شمالی ۲۲ - یک جاده چنان صاف و خالی که من کتابی را روی فرمان تنظیم کردم و خواندم
[ترجمه گوگل]بزرگراه دولتی داکوتای شمالی 22-جاده ای بسیار مستقیم و خالی یک کتاب را روی فرمان قرار داده و آن را خوانده ام
[ترجمه گوگل]بزرگراه دولتی داکوتای شمالی 22-جاده ای بسیار مستقیم و خالی یک کتاب را روی فرمان قرار داده و آن را خوانده ام
4. Aanderud is a 198graduate of North Dakota State University with a bachelor's degree in agricultural education.
[ترجمه ترگمان]Aanderud فارغ التحصیل دانشگاه ایالتی داکوتای شمالی است که مدرک کارشناسی در آموزش کشاورزی دارد
[ترجمه گوگل]Aanderud 198 فارغ التحصیل از دانشگاه ایالتی داکوتای شمالی با مدرک لیسانس در آموزش کشاورزی است
[ترجمه گوگل]Aanderud 198 فارغ التحصیل از دانشگاه ایالتی داکوتای شمالی با مدرک لیسانس در آموزش کشاورزی است
5. Uecker-Rust is a 1983 graduate of North Dakota State University with a bachelor of science degree in industrial engineering.
[ترجمه ترگمان]Uecker (راست)فارغ التحصیل سال ۱۹۸۳ از دانشگاه ایالتی داکوتای شمالی با مدرک کارشناسی مهندسی صنایع است
[ترجمه گوگل]Uecker-Rust فارغ التحصیل سال 1983 دانشگاه ایالتی داکوتای شمالی با مدرک لیسانس در رشته مهندسی صنایع است
[ترجمه گوگل]Uecker-Rust فارغ التحصیل سال 1983 دانشگاه ایالتی داکوتای شمالی با مدرک لیسانس در رشته مهندسی صنایع است
6. Up ahead, in North Dakota, storm clouds came all the way down to the ground like an overhead garage door.
[ترجمه ترگمان]در جلو، در داکوتای شمالی، ابره ای طوفانی مثل یک در گاراژ بالای سرشان به زمین فرود آمدند
[ترجمه گوگل]پیش از آن، در داکوتای شمالی، ابرهای طوفان، مانند یک گاراژ سربار، به زمین رسید
[ترجمه گوگل]پیش از آن، در داکوتای شمالی، ابرهای طوفان، مانند یک گاراژ سربار، به زمین رسید
7. He graduated from North Dakota State University in 1993 with a bachelor's degree in civil engineering.
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۹۳ با مدرک لیسانس مهندسی عمران از دانشگاه ایالتی داکوتای شمالی فارغ التحصیل شد
[ترجمه گوگل]او در سال 1993 با مدرک لیسانس در مهندسی عمران از دانشگاه دولتی داکوتای شمالی فارغ التحصیل شد
[ترجمه گوگل]او در سال 1993 با مدرک لیسانس در مهندسی عمران از دانشگاه دولتی داکوتای شمالی فارغ التحصیل شد
8. Do the people of North Dakota disagree whether justice requires compensation for product defects that manufacturers could not reasonably have prevented?
[ترجمه ترگمان]آیا مردم داکوتای شمالی با این نظر موافق نیستند که آیا عدالت نیاز به غرامت برای نقص های محصول دارد که تولید کنندگان نتوانند به طور منطقی از آن جلوگیری کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا مردم داکوتای شمالی اختلاف نظر دارند آیا عدالت نیازمند جبران نقص های محصول است که تولید کنندگان نمی توانند به طور منطقی مانع از آن شوند؟
[ترجمه گوگل]آیا مردم داکوتای شمالی اختلاف نظر دارند آیا عدالت نیازمند جبران نقص های محصول است که تولید کنندگان نمی توانند به طور منطقی مانع از آن شوند؟
9. He said federal agriculture agencies in North Dakota handle those assessments, which don't require a state disaster declaration first.
[ترجمه ترگمان]او گفت که ادارات کشاورزی فدرال در داکوتای شمالی این ارزیابی ها را اداره می کنند که ابتدا نیازی به اعلام وضعیت اضطراری ندارد
[ترجمه گوگل]وی گفت که سازمان های کشاورزی فدرال در داکوتای شمالی این ارزیابی ها را انجام می دهند، که برای اولین بار در این باره مورد نیاز نیست
[ترجمه گوگل]وی گفت که سازمان های کشاورزی فدرال در داکوتای شمالی این ارزیابی ها را انجام می دهند، که برای اولین بار در این باره مورد نیاز نیست
10. They are among hundreds of northeastern North Dakota farmers with crops damaged by the worst rain and rural flooding in living memory.
[ترجمه ترگمان]آن ها در میان صدها کشاورز شمال شرقی داکوتای شمالی با محصولاتی آسیب دیده از بدترین باران و سیل روستایی در حافظه زنده، قرار دارند
[ترجمه گوگل]آنها در میان صدها کشاورز شمال خاوری داکوتای شمالی هستند که محصولاتی را که از بدترین باران و سیلاب روستایی در حافظه زندگی آسیب دیده است آسیب دیده است
[ترجمه گوگل]آنها در میان صدها کشاورز شمال خاوری داکوتای شمالی هستند که محصولاتی را که از بدترین باران و سیلاب روستایی در حافظه زندگی آسیب دیده است آسیب دیده است
11. South Dakota and North Dakota hold primaries the same day, with a combined total of 36 delegates at stake.
[ترجمه ترگمان]داکوتای جنوبی و داکوتای شمالی، در همان روز، نشسته ای مقدماتی مجموع ۳۶ نماینده را برگزار کردند
[ترجمه گوگل]روز داوطلبان داکوتای جنوبی و داکوتای شمالی در همان روز برگزار می شود که مجموع 36 نماینده را در معرض خطر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]روز داوطلبان داکوتای جنوبی و داکوتای شمالی در همان روز برگزار می شود که مجموع 36 نماینده را در معرض خطر قرار می دهد
12. They farmed in northeastern North Dakota.
[ترجمه ترگمان]آن ها در شمال شرقی داکوتای شمالی پرورش داده می شوند
[ترجمه گوگل]آنها در شمال شرق داکوتای شمال شرقی کار می کردند
[ترجمه گوگل]آنها در شمال شرق داکوتای شمال شرقی کار می کردند
13. A city of eastern North Dakota on the Red River east of Bismarck.
[ترجمه ترگمان]شهری در شرق داکوتای شمالی در کنار رود سرخ در شرق بیسمارک
[ترجمه گوگل]یک شهر از شرق داکوتای شمالی در رودخانه سرخ شرق بیسمارک
[ترجمه گوگل]یک شهر از شرق داکوتای شمالی در رودخانه سرخ شرق بیسمارک
14. North Dakota : We Really Are One Of The 50 States!
[ترجمه ترگمان]داکوتای شمالی: ما واقعا یکی از ۵۰ ایالت هستیم!
[ترجمه گوگل]داکوتای شمالی: ما واقعا یکی از 50 ایالت است!
[ترجمه گوگل]داکوتای شمالی: ما واقعا یکی از 50 ایالت است!
15. a hockey player. [ I'm from ] North Dakota, so'm big on hockey.
[ترجمه ترگمان]یک بازیکن هاکی [ من اهل داکوتای شمالی هستم، پس در هاکی بزرگ هستم
[ترجمه گوگل]یک بازیکن هاکی [من از] داکوتای شمالی هستم، خیلی زیاد در هاکی
[ترجمه گوگل]یک بازیکن هاکی [من از] داکوتای شمالی هستم، خیلی زیاد در هاکی
کلمات دیگر: