کلمه جو
صفحه اصلی

lineaments

انگلیسی به فارسی

خطوط، طرح، نشان ویژه، سیما، طرح بندی، خطوط چهره، صفات مشخصه


انگلیسی به انگلیسی

• facial details; characteristics, features, traits

جملات نمونه

1. the lineaments of christian life
ویژگی های زندگانی طبق آیین مسیح

2. i could read sorrow in their lineaments
می توانستم غم را در چهره ی آنان بخوانم.


کلمات دیگر: