کلمه جو
صفحه اصلی

oval office


اتاق کار رئیس جمهور امریکا (که بیضی شکل است)

انگلیسی به فارسی

اتاق کار رئیس جمهور آمریکا (که بیضی شکل است)


(مجازی) مقام و قدرت رئیس جمهور آمریکا


دفتر بیضی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the oval-shaped office in the White House that is used by the President of the United States.

(2) تعریف: the seat or symbol of authority and power in the executive branch of the U.S. Government.

• oval shaped office of the president of the united states of america located in the white house; united states presidency

جملات نمونه

1. The President delivered his speech from the Oval Office.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور سخنرانی خود را از دفتر بیضی شکل ایراد کرد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور سخنان خود را از دفتر بیضی ارائه داد

2. When Bush came to the Oval Office, the abortion pill had been approved for the market.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که بوش به دفتر اووال رسید، قرص سقط جنین برای بازار تایید شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که بوش به دفتر بیضی رسید، قرص سقط جنین برای بازار تأیید شد

3. Undecided House members have been summoned to the Oval Office for coveted one-on-one chats with the chief executive.
[ترجمه ترگمان]اعضای مجلس عوام به دفتر بیضی خود احضار شده اند که به مدت یک ساعت با مدیر اجرایی مباحثه کرده باشد
[ترجمه گوگل]اعضای محاکمه غیرقانونی به عنوان یکی از مدیران اجرایی به دفتر دفتر بیگانه احضار شده اند

4. He was in the Oval Office, on the second day of trying to sell his economic plan.
[ترجمه ترگمان]او در دومین روز تلاش برای فروش طرح اقتصادی خود در دفتر بیضی شکل بود
[ترجمه گوگل]او در روز دوم تلاش برای فروش طرح اقتصادی خود در دفتر بیضی بود

5. Without warning, the entire Oval Office began whirring and clicking and started to sink beneath the ground.
[ترجمه ترگمان]اتاق بیضی بدون اخطار شروع به غژغژ و تق تق کرد و شروع به غرق شدن در زیر زمین کرد
[ترجمه گوگل]بدون هشدار، کل دفتر بیضی شروع به چرخش و کج شدن کرد و شروع به فرو رفتن در زیر زمین کرد

6. The Oval Office still smells like fresh paint.
[ترجمه ترگمان]دفتر بیضی شکل هنوز هم بوی رنگ تازه می دهد
[ترجمه گوگل]دفتر بیضی همچنان رنگ تازه رنگی دارد

7. No, Obama hasn't taken over the Oval Office early. You're looking at a wax figure of the soon-to-be president that was unveiled in Germany.
[ترجمه ترگمان]نه، اوباما اوایل صبح در دفتر ریاست جمهوری شرکت نکرده است شما به چهره موم the که به زودی در آلمان رونمایی شد، نگاه می کنید
[ترجمه گوگل]نه، اوباما اوایل دفتر اووال را نگرفته است شما به دنبال یک چهره موم از رئیس جمهور که به زودی به عنوان رئیس جمهور که در آلمان معرفی شد

8. They rest on the bookshelves in the Oval Office and I see them every day.
[ترجمه ترگمان]آن ها روی قفسه های کتاب بیضی قرار می گیرند و هر روز آن ها را می بینم
[ترجمه گوگل]آنها بر روی قفسه های کتاب در دفتر بیضی استراحت می کنند و هر روز آنها را می بینم

9. And I invite her every morning into the Oval Office to stay for a while.
[ترجمه ترگمان]و هر روز صبح او را به دفتر بیضی شکل دعوت می کنم تا مدتی آنجا بماند
[ترجمه گوگل]و من هر روز صبح به دفتر اووال دعوت می کنم تا مدتی باقی بمانم

10. It came from the Oval Office.
[ترجمه ترگمان]از دفتر بیضی شکل بود
[ترجمه گوگل]این از دفتر بیضی آمده است

11. Our Urbanist in Chief may sit in the Oval Office, but Americans continue to vote with their feet for the adopted hometown of widely disdained former President George W. Bush.
[ترجمه ترگمان]رئیس ما ممکن است در دفتر بیضی بنشیند، اما آمریکایی ها همچنان با پای خود برای the که رئیس جمهور سابق، جورج دبلیو بوش را تحقیر می کنند، به رای خود ادامه می دهند بوش
[ترجمه گوگل]Urbanist رئیس جمهور ما ممکن است در دفتر بیضی نشسته، اما آمریکایی ها همچنان به رای دادن با پای خود را برای زادگاه اقتباس از به طور گسترده ای رژیم سابق رئیس جمهور جورج دبلیو بوش

12. A constitutionalist in the Oval Office would want to revise those regulations to make it as easy as possible for pilots to get approval to carry firearms on their planes.
[ترجمه ترگمان]یک constitutionalist در دفتر بیضی خواهان بازبینی آن مقررات خواهد بود تا آن را تا حد ممکن برای خلبان ها آسان سازد تا مجوز حمل سلاح گرم بر روی هواپیماهای خود را دریافت کنند
[ترجمه گوگل]یک قانون اساسی در دفتر بیضی می خواهد این قوانین را تجدید نظر کند تا برای خلبانان برای تایید گرفتن اسلحه گرم در هواپیماهای خود، آن را به آسانی امکان پذیر سازد

13. Congress is waiting to see how the Oval Office will react.
[ترجمه ترگمان]کنگره منتظر است تا ببیند دفتر بیضی شکل چگونه واکنش نشان می دهد
[ترجمه گوگل]کنگره منتظر است تا ببیند چگونه اداره بیضی واکنش نشان خواهد داد

14. But, he says, he could not swop places in his favourite bar for the White House Oval Office.
[ترجمه ترگمان]اما او می گوید که او نمی تواند در نوار مورد علاقه اش در دفتر ریاست جمهوری کاخ سفید جای خالی پیدا کند
[ترجمه گوگل]اما، او می گوید، او نمی توانست مکان هایی را در نوار مورد علاقه خود برای دفتر بیضی کاخ سفید بفروشد

15. Those are the personal standards of reference that Dole would bring to policy decisions in the Oval Office.
[ترجمه ترگمان]اینها استانداردهای شخصی مرجعی هستند که دول به تصمیمات سیاسی در دفتر بیضی می رسد
[ترجمه گوگل]این استانداردهای شخصی مرجع است که Dole به تصمیم گیری های سیاسی در دفتر بیضی می آورد

پیشنهاد کاربران

دفتر خاگدیس


کلمات دیگر: