کلمه جو
صفحه اصلی

lion cub

انگلیسی به انگلیسی

• baby lion

جملات نمونه

1. When lion cubs are young, the mother stays with them while the father hunts for food.
[ترجمه ترگمان]وقتی توله شیر جوان است، مادر با آن ها می ماند در حالی که پدر برای غذا شکار می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که شیر مادر شیرین است جوان، مادر با آنها باقی می ماند در حالی که پدر برای غذا شکار می کند

2. Lion cubs depend on their mother to feed them.
[ترجمه ترگمان]شیر بچه به مادرشان برای غذا دادن به آن ها وابسته است
[ترجمه گوگل]توله شیر به مادر خود بستگی دارد

3. Lion cubs too play games that help them master the skills that will be essential for their success in later life.
[ترجمه ترگمان]شیر cubs نیز بازی هایی بازی می کنند که به آن ها کمک می کند تا مهارت هایی که برای موفقیت آن ها در زندگی بعدی ضروری است را مهار کنند
[ترجمه گوگل]توله های شیر همچنین بازی هایی را بازی می کنند که به آنها کمک می کند تا مهارت هایی را که برای موفقیت آنها در زندگی بعدی ضروری است، تسلط یابند

4. Two baby orang-utans and a lion cub have become the latest victims of China's contaminated milk crisis.
[ترجمه ترگمان]دو کودک به نام utans و یک بچه شیر به آخرین قربانیان بحران شیر آلوده چین تبدیل شده اند
[ترجمه گوگل]دو کودک وحشی و یک شیر مادر شیرین ترین قربانیان بحران شیر آلوده چین شده اند

5. A small lion cub yawns while resting with its pride in Savuti, Botswana.
[ترجمه ترگمان]بچه شیری کوچولو در حالی که با غرور خود در Savuti و Botswana استراحت می کند، خمیازه می کشد
[ترجمه گوگل]یک گربه شیرین کوچک در حالی که با افتخار خود در Savuti، بوتسوانا استراحت می کند

6. A young lion cub climbs on a fallen tree limb in Botswana. Scientists connect the drastic decreases in lion numbers in many cases to burgeoning human populations.
[ترجمه ترگمان]یک بچه شیر جوان در بوتسوانا عضو یک درخت سقوط کرده است دانشمندان کاهش شدید در عدد شیر در بسیاری از موارد برای شکوفایی جمعیت انسان را به هم متصل می کنند
[ترجمه گوگل]یک شیرین شیرین یخی بر روی یک اندام درخت افتاده در بوتسوانا صعود می کند دانشمندان در بسیاری از موارد کاهش شدید در تعداد شیرها را به افزایش جمعیت انسان متصل می کنند

7. A young lion cub tries to swim in the moat surrounding the lion habitat at the National Zoo.
[ترجمه ترگمان]یک بچه شیر جوان سعی می کند در خندق اطراف زیستگاه شیر در باغ وحش ملی شنا کند
[ترجمه گوگل]یک توله شیر شیرین تلاش می کند تا در گرمای اطراف زیستگاه شیر در باغ وحش ملی شنا کند

8. A lion named Stefani plays with her one-month-old lion cub in their enclosure at Sofia Zoo in Sofia, Bulgaria.
[ترجمه ترگمان]یک شیر به نام استفانی با یک بچه یک ماهه شیر در محوطه آن ها در باغ وحش سوفیا در صوفیه، بلغارستان بازی می کند
[ترجمه گوگل]یک شیر به نام استیفانی با یک شیرین یک ماهه خود در محوطه خود در باغ وحش Sofia در صوفیه بلغارستان بازی می کند

9. I crept up to my first victim in the same way as I imagine a lion cub stalks it first wildebeest - clumsily.
[ترجمه ترگمان]همان طور که تصور می کنم یک بچه شیر بار اول فرار می کند، من به اولین قربانی خود نزدیک شدم
[ترجمه گوگل]من به اولین قربانی خودم همانطور که تصور می کنم یک توله سگ شیری است که ابتدا وحشی است - به زحمت

10. I remember when she died and how I crawled into her hospital bed, and just laid next to her. I felt like the lion cub that had lost its mother.
[ترجمه ترگمان]به یاد دارم که وقتی مرد و چطور به تخت خوابش رفتم و کنار او دراز کشیدم احساس کردم مثل بچه شیری که مادرش را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]من به یاد می آورم زمانی که او درگذشت و چگونه به تخت بیمارستان او فرو ریخت و فقط کنار او گذاشت من مثل توله شیر که مادرش را از دست داده بود احساس کردم

11. The lioness on the east side has its front left paw on a lion cub, indicating a prosperously growing family and the never-ending secession of the imperial lineage.
[ترجمه ترگمان]شیر ماده در طرف شرقی پنجه خود را روی یک بچه شیر دارد که با اشاره به یک خانواده بزرگ در حال رشد است و هرگز جدایی از خاندان سلطنتی را به پایان نمی رسد
[ترجمه گوگل]شیری در سمت شرق، چپ جلو چپ خود را بر روی یک توله شیر قرار می دهد، که نشان می دهد خانواده ی پر رونق و جدایی بی پایان از نسل امپراتوری

12. "I once watched a young killer whale playing with a stick for a long time, and earlier this year I watched a lion cub playing with a stick in Ngorongoro Crater," Kahlenberg said.
[ترجمه ترگمان]من یک بار دیدم که وال یک قاتل جوان را که مدتی دراز با چوب بازی می کند تماشا کردم و در این سال یک بچه شیر را دیدم که با چماق در Ngorongoro Crater بازی می کرد
[ترجمه گوگل]Kahlenberg گفت: 'من یک بار یک نهنگ قاتل جوان را برای یک مدت طولانی تماشا کردم و با یک چوب به مدت طولانی تماشا کردم و در اوایل سال جاری، یک بازیگر شیری با یک چوب در Ngorongoro Crater تماشا کردم '

13. Tricked into thinking he killed his father, a guilt ridden lion cub flees into exile and abandons his identity as the future King.
[ترجمه ترگمان]حالا که به این فکر افتادیم که او پدرش را کشته، یک بچه شیر نر از تبعید به تبعید گریخت و هویتش را به عنوان پادشاه آینده رها کرد
[ترجمه گوگل]با فریب دادن به فکر کردن که پدرش را کشته است، یک توله شیر گاو ربانی گریه می کند و به عنوان پادشاه آینده رها می شود

14. Pumbaa and Timon carry Simba to a shady place, and wait until the lion cub comes to.
[ترجمه ترگمان]Pumbaa و Timon را باید به جای shady ببرند و صبر کنند تا بچه شیر بیاید
[ترجمه گوگل]Pumbaa و Timon سیمبا را به یک مکان سایه دار حمل می کنند و صبر کن تا توله شیر برود

پیشنهاد کاربران

توله شیر، بچه شیر


کلمات دیگر: