کلمه جو
صفحه اصلی

individuated

انگلیسی به فارسی

فردی، تک قرار دادن، فرد کردن، انفرادی کردن، جدا کردن، تمیز دادن، شخصیت دادن


انگلیسی به انگلیسی

• given an individual identity, made individual or separate, unique

پیشنهاد کاربران

متمایز شده از دیگران

distinguished; singled out
مجزا، جدا شده از سایرین


کلمات دیگر: