کلمه جو
صفحه اصلی

call it quits


دست از کار کشیدن (و به فردا موکول کردن بقیه ی کار)، (امریکا - عامیانه) 1- (بازی یا کار و غیره) خاتمه دادن، ول کردن، متوقف کردن 2- ترک دوستی (یا همکاری و غیره) کردن

انگلیسی به فارسی

آن را ترک کنید


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: to stop an activity for the time being.

- It's time to call it quits.
[ترجمه ترگمان] وقتش است که اسمش را بگذاریم کنار
[ترجمه گوگل] زمان آن فرا رسیده است که تماس بگیرد

(2) تعریف: to give up and admit defeat.

• stop working; make peace with -

جملات نمونه

1. Just give me $20 and we'll call it quits.
[ترجمه ترگمان]فقط ۲۰ دلار بهم بده و اسمش رو تموم می کنیم
[ترجمه گوگل]فقط 20 دلار بپردازم و آن را به کار خواهیم بست

2. It would be easy to call it quits.
[ترجمه ترگمان]این کار آسان خواهد بود که آن را تسلیم کنیم
[ترجمه گوگل]آن را به راحتی می توان آن را ترک کرد

3. Fortunately, the timeless musical genius knew when to call it quits, though his stunning creations live on.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، نابغه موسیقی timeless می دانست که چه موقع آن را ترک می کند، هر چند که خلاقیت های خیره کننده او ادامه دارند
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، نابغه موسیقی بی انتها زمانی می دانست که آن را ترک کند، گرچه خلق های خیره کننده اش در آن زندگی می کنند

4. He thought it was time to call it quits.
[ترجمه ترگمان]فکر می کرد وقتش است که اسمش را بگذاریم کنار
[ترجمه گوگل]او تصور می کرد زمان آن فرا رسیده است که آن را ترک کند

5. Still, Elgaen is not ready to call it quits.
[ترجمه ترگمان]با این حال، هنوز آمادگی این کار را ندارم
[ترجمه گوگل]با این حال، Elgaen آماده نیست که آن را ترک کند

6. Nobody wants fights, Let's call it quits.
[ترجمه ترگمان]، کسی نمیخواد دعوا کنه بذار دوباره تمومش کنیم
[ترجمه گوگل]هیچکس مبارزه نمی کند، بیایید آن را ترک کنیم

7. Now he has decided to call it quits.
[ترجمه ترگمان] حالا تصمیم گرفته که بهش زنگ بزنه
[ترجمه گوگل]حالا تصمیم گرفته است آن را ترک کند

8. Let's call it quits. What do you say?
[ترجمه ترگمان]بیا تمومش کنیم تو چی میگی؟
[ترجمه گوگل]بیایید آن را صدا بزنیم چه می گویید؟

9. Lulu: I think we need to call it quits.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم باید آن را کنار بگذاریم
[ترجمه گوگل]Lulu من فکر می کنم ما نیاز به تماس آن را ترک کرد

10. Give him £1 and call it quits.
[ترجمه ترگمان]۱ پوند به او بدهید و آن را کنار بگذارید
[ترجمه گوگل]به او 1 پوند بدهید و آن را ترک کنید

11. Founders often call it quits when they just aren't passionate about an idea anymore.
[ترجمه ترگمان]وقتی که آن ها دیگر در مورد یک ایده احساساتی نیستند، موسسان اغلب آن را رها می کنند
[ترجمه گوگل]بنیانگذاران اغلب آن را ترک می کنند زمانی که آنها فقط در مورد یک ایده پرشور دیگر

12. Hit him back and call it quits.
[ترجمه ترگمان]بزن به چاک و باه اش تماس بگیر
[ترجمه گوگل]او را عقب بیاورید و آن را ترک کنید

13. Pay me five shillings and we'll call it quits.
[ترجمه ترگمان]به من پنج شیلینگ پول بدهید، و ما آن را تسلیم خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]پنج شیلینگ را به من بده و ما آن را ترک خواهیم کرد

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

15. It's getting late. Let's call it quits. We'll finish the project tomorrow.
[ترجمه ترگمان]داره دیر می شه بیا تمومش کنیم فردا پروژه رو تموم می کنیم
[ترجمه گوگل]داره دیر میشه بیایید آن را صدا بزنیم ما فردا پروژه را به پایان خواهیم رساند

پیشنهاد کاربران

برای همیشه دست از کاری کشیدن
کاری رو دیگه انجام ندادن

دست از کار کشیدن ، معنی دوم تسویه کردن ، مثلا شما سنگ براذباغ من آوردی منم همون ارزش کار برات کردم . let's call it quits خب باهم تسویه هستیم


کلمات دیگر: