کلمه جو
صفحه اصلی

calcific


آهک ساز، در حال آهکی شدن، در نتیجه ی آهکی شدن

انگلیسی به فارسی

آهک‌ساز، درحال آهکی شدن، در نتیجه‌ی آهکی شدن


انگلیسی به انگلیسی

• containing calcium

جملات نمونه

1. Methods:The data of 90 cases with senile calcific valvular disease, aged 55 and over 5 were analysed including echocardiography and clinical manifestation.
[ترجمه ترگمان]روش ها: داده های مربوط به ۹۰ مورد مبتلا به بیماری valvular calcific، ۵۵ ساله و بیش از ۵ مورد آنالیز شدند از جمله echocardiography و manifestation بالینی
[ترجمه گوگل]روش ها: داده ها از 90 بیمار مبتلا به بیماری کلوفیو سنی 55 ساله و بالاتر از 5 مورد از جمله اکوکاردیوگرافی و تظاهرات بالینی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند

2. The other involving calcific metamorphosis of canal space was treated by surgical endodontic therapy(retrograde filling).
[ترجمه ترگمان]دیگری که شامل دگردیسی در فضای کانال بود، تحت درمان endodontic درمانی (filling retrograde)قرار گرفت
[ترجمه گوگل]دیگران در مورد دگرگونی کلسیم فضای کانال توسط درمان جراحی اندودنتیتیک (پر کردن رتروگراد) درمان شدند

3. Objective To analyse the histopathological features of degenerative calcific aortic valvular disease (DCAVD) .
[ترجمه ترگمان]هدف از تجزیه و تحلیل ویژگی های histopathological ناشی از تجزیه و تحلیل سلول های اپی valvular آئورت (DCAVD)
[ترجمه گوگل]هدف: برای تجزیه و تحلیل ویژگی های هیستوپاتولوژیک بیماری های دریچه آئورت کلسیفیک دژنراتیو (DCAVD)

4. With the decline of acute rheumatic fever, calcific aortic stenosis has become the most common indication for surgical valve replacement in the USA.
[ترجمه ترگمان]با کاهش تب شدید روماتیسمی، calcific دریچه آئورتی به رایج ترین علایم برای جایگزینی سوپاپ جراحی در آمریکا تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]با کاهش تب روماتیسمی حاد، تنگی آئورت کلسفیک به عنوان شایعترین نشانه برای جایگزینی جراحی در ایالات متحده آمریکا تبدیل شده است

5. Reference segments contained less fibrotic and calcific plaque and proportionately more soft plaque elements.
[ترجمه ترگمان]بخش های مرجع حاوی پلاک کم تر و calcific پلاک و نسبت به آلمان های قابل توجه پلاک بودند
[ترجمه گوگل]محدوده های مرجع شامل پلاک کم فیبروتیک و کلسفیک و عناصر نرم افزاری نرم بیشتر بود

6. X ray shows characteristic calcific shadow.
[ترجمه ترگمان]اشعه ایکس یک سایه مشخصه یابی مشخصه را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]اشعه X نشان دهنده سایه های کلسیفی است

7. The humic process and calcific process are obvious in wild walnut forest soils, but it is weak in argillic process.
[ترجمه ترگمان]فرآیند humic و فرآیند calcific در زمین های جنگلی چوب گردوی سخت واضح است، اما در فرآیند argillic ضعیف است
[ترجمه گوگل]فرایند هومیک و فرایند کلسیفیک در خاک های جنگل وحشی مشهود است، اما در فرایند آرگیلیک ضعیف است

8. Cells in the calcification group were cultured in the calcific conditioned medium, while those in the control group were cultured in the standard medium.
[ترجمه ترگمان]سلول ها در گروه calcification در محیط شرطی calcific کشت شدند، در حالی که افراد گروه کنترل در محیط استاندارد پرورده شدند
[ترجمه گوگل]سلولهای گروه کلسیفیکشن در محیط مرکب کلسیفیک کشت داده شدند، در حالی که گروه کنترل در محیط استاندارد کشت شدند

9. This paper reported the study of degenerative calcific valvular disease (DCVD) by color Doppler echocardiography on 1-407 cases, aged 50-9
[ترجمه ترگمان]این مقاله به مطالعه اثر بیماری valvular calcific (DCVD)با اثر داپلر رنگی بر ۱ - ۴۰۷ مورد در سن ۵۰ - ۹ سال گزارش داد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، مطالعه بیماری تخلیه کالکوسیال Valvular (DCVD) با استفاده از Doppler echocardiography رنگی در مورد 1-407 مورد در سن 50-9 سالگی

10. If aortic valve disease has an active biology is there medical therapy for calcific aortic stenosis?
[ترجمه ترگمان]اگر بیماری دریچه آئورتی یک زیست شناسی فعال داشته باشد، درمان پزشکی برای calcific دریچه آئورتی انجام می شود؟
[ترجمه گوگل]اگر بیماری دریچه آئورت دارای زیست شناسی فعال باشد، آیا درمان پزشکی برای تنگی آئورت کلسفیک وجود دارد؟

11. Results Initial evaluation revealed the presence of an area of scleral melt and epithelial defect with an underlying calcific plaque over the necrotic area in the nasal conjunctiva.
[ترجمه ترگمان]نتایج ارزیابی اولیه نشان داد که حضور یک ناحیه of scleral و اپی تلیال با یک پلاک calcific در ناحیه necrotic بینی در the بینی نشان داده می شود
[ترجمه گوگل]نتایج ارزیابی اولیه نشان دهنده حضور ناحیه ای از ذرات اسکلرال و نقص اپیتلیال با پلاک کلسیفی زیر پوستی در ناحیه نکروتیک در ملتحمه بینی بود

12. The demineralization was less and no collagen fibers and bacteria were found in the inner layer. A transparent layer with calcific. . .
[ترجمه ترگمان]The کم تر بود و هیچ گونه فیبرها و باکتری در لایه درونی یافت نشد یک لایه شفاف با calcific
[ترجمه گوگل]دمیمرالیزاسیون کمتر بود و هیچ فیبر کلاژن و باکتری در لایه داخلی یافت نشد یک لایه شفاف با کلسیفیک

13. It will not help the later, chronic changes in the ear carschfick such as scar tissue or calcific.
[ترجمه ترگمان]این کار به تغییرات مزمن در گوش مانند زخم یا بافت زخم کمک نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]این تغییرات بعد و بعد مزمن در دستگاه های گوش شنوایی مثل بافت اسکار یا کلسفیک کمک نمی کند

14. Conclusion: The malignant tumors of alimentary system are easy to have calcific metastases, the CT scanning plays an important role in diagnosing the calcific metastases. sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: تومورهای بدخیم (alimentary to)باعث متاستاز شوند، اسکن CT نقش مهمی در تشخیص سلول های سرطانی ایفا می کند فرهنگ لغت
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تومورهای بدخیم سیستم عصبی، متاستاز کلسیم را آسان می کنند، CT اسکن نقش مهمی در تشخیص متاستاز کلسیم دارد فرهنگ لغت جمله

15. The blood level of sPLA2 and hs-CRP is highest in the patients with soft plaque, and middler in the patients with fibrous plaque, least in the patients with calcific plaque.
[ترجمه ترگمان]سطح خون of و hs - CPR در بیماران دارای پلاک نرم و middler در بیماران با پلاک فیبری، حداقل در بیماران با پلاک calcific، بالاترین است
[ترجمه گوگل]سطح خون sPLA2 و hs-CRP در بیماران مبتلا به پلاک نرم و متوسط ​​در بیمارانی که دارای پلاک فیبری هستند، بیشترین میزان را در بیماران مبتلا به پلاک کلسفی دارند


کلمات دیگر: