کلمه جو
صفحه اصلی

earner

انگلیسی به انگلیسی

• one who earns, one who gains through effort
an earner is someone or something that earns money or produces profit.

جملات نمونه

1. he is a wage earner
او مزد بگیر است.

2. she is the family's sole bread earner
او یگانه نان آور خانواده است.

3. The government exacts taxes from every wage earner above a certain level of income.
[ترجمه ترگمان]دولت مالیات ها را از هر درآمد سرانه بالاتر از سطح معینی از درآمد اعمال می کند
[ترجمه گوگل]دولت مالیات را از هر دستمزد بالاتر از سطح معینی از درآمد اجتناب می کند

4. He is the only wage earner in the family.
[ترجمه ترگمان]او تنها منبع درآمد خانواده است
[ترجمه گوگل]او تنها دستمزد خانواده است

5. Sugar is Fiji's second biggest export earner.
[ترجمه ترگمان]شکر دومین منبع درآمد صادراتی فیجی است
[ترجمه گوگل]شکر دومین بزرگترین درآمد صادرات فیجی است

6. Tourism is the country's single biggest earner.
[ترجمه ترگمان]گردشگری بزرگ ترین درآمد کشور است
[ترجمه گوگل]گردشگری تنها بزرگترین درآمد کشور است

7. Tourism is the country's biggest foreign currency earner.
[ترجمه ترگمان]گردشگری بزرگ ترین درآمد ارزی کشور است
[ترجمه گوگل]گردشگری بزرگترین درآمد ارز خارجی کشور است

8. That would be a nice little earner for us.
[ترجمه ترگمان]این پول خوبی برای ما خواهد بود
[ترجمه گوگل]این برای ما سود خوبی خواهد بود

9. Bethlehem will always be a nice little earner.
[ترجمه ترگمان] بیت لحم \"همیشه پول خوبی در راه خواهد بود\"
[ترجمه گوگل]بیت لحم همواره یک درآمد خوب است

10. For an average earner, that will be 16 years of collecting a monthly check worth about $ 24
[ترجمه ترگمان]برای درآمد متوسط، آن ۱۶ سال برای جمع آوری یک چک ماهانه حدود ۲۴ دلار خواهد بود
[ترجمه گوگل]برای یک درآمد متوسط، 16 سال سابقه چک کردن ماهیانه به ارزش 24 دلار خواهد بود

11. But the highest earner in 1995 was the Eagles with $ 63 million, according to Pollstar.
[ترجمه ترگمان]اما با توجه به گفته Pollstar، بالاترین درآمد در سال ۱۹۹۵، ایگلز با ۶۳ میلیون دلار بود
[ترجمه گوگل]اما طبق نظر Pollstar، بیشترین درآمد سال 1995، Eagles با 63 میلیون دلار بود

12. Doc on a night little earner!
[ترجمه ترگمان]دکی! یه کوچولو پول در میاره
[ترجمه گوگل]دکتر در یک شب کمی درآمد!

13. A very nice little earner for the buyer!
[ترجمه ترگمان]پول خوبی برای خریدار پیدا کردم!
[ترجمه گوگل]سود بسیار خوبی برای خریدار!

14. Traditionally the major revenue earner, it was adversely affected by difficult trading conditions, particularly in the retail sector.
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی، درآمد عمده درآمد، به طور معکوس تحت تاثیر شرایط سخت تجاری، به ویژه در بخش خرده فروشی، قرار گرفت
[ترجمه گوگل]به طور سنتی درآمد اصلی، تحت تاثیر شرایط سخت تجاری، به ویژه در بخش خرده فروشی، تحت تاثیر قرار گرفت

پیشنهاد کاربران

مزدبگیر
کار درامدزا

He made proposals to ease the tax burden on lower earners
. . . کاستن بار مالیات بر ( شونه ) مزدبگیران کم درآمد


کلمات دیگر: