کلمه جو
صفحه اصلی

earnestness


جدیت، حرارت، شوق

انگلیسی به فارسی

صمیمیت


انگلیسی به انگلیسی

• seriousness, sincereness

جملات نمونه

1. The speaker's earnestness enchained the attention of his audience.
[ترجمه ترگمان]لحن صحبت کننده، توجه حضار را به خود جلب کرد
[ترجمه گوگل]صداقت سخنران توجه مخاطبان خود را جلب کرد

2. He was admired by many for his earnestness.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از earnestness او را تحسین می کرد
[ترجمه گوگل]او برای بسیاری از ستیزه جویان او را تحسین کرد

3. As for little Pearl, the earnestness soon passed out of her face.
[ترجمه ترگمان]اما در مورد مروارید کوچولو، خیلی زود از صورتش بیرون آمد
[ترجمه گوگل]همانطور که برای مروارید کوچک، صمیمیت به زودی از چهره اش گذشت

4. Ralph resented this charge with more apparent earnestness than he commonly used.
[ترجمه ترگمان]رالف از این اتهام با جدیت بیشتری نسبت به عادت معمول نفرت داشت
[ترجمه گوگل]رالف با اتهام ظاهری بیشتر از این که به طور معمول استفاده می شود، این اتهام را تحمل کرد

5. His diligence, earnestness, carefulness and brilliance, made him praised all.
[ترجمه ترگمان]کوشش و جدیت و جدیت و دقت و دقت او را از همه تعریف و تمجید کرد
[ترجمه گوگل]سعی و کوشش، محبت، مراقبت و درخشندگی او باعث شد همه را ستایش کند

6. He spoke with a pleading earnestness, taking Alan by the breast of the coat.
[ترجمه ترگمان]او با شور و شوق حرف می زد و الن را در آغوش گرفت
[ترجمه گوگل]او با صدایی محکم صحبت کرد، آلن را با سینه کتش گرفت

7. This proclamation is hereby issued in allsincerity and earnestness.
[ترجمه ترگمان]بدین وسیله این بیانیه در allsincerity و earnestness منتشر می شود
[ترجمه گوگل]این اعلامیه به این ترتیب در تمام احترام و صمیمیت صادر می شود

8. Atapi. Without earnestness you can't realize the whole sitting rupa.
[ترجمه ترگمان]Atapi بدون این که جدی باشید شما نمی توانید همه چیز را درک کنید
[ترجمه گوگل]اتپی بدون اعتماد به نفس شما نمی توانید کل روپیه نشسته را تحقق بخشید

9. We would admire both his earnestness and his self-aware irony.
[ترجمه ترگمان]ما شور و هیجان او و self را تحسین می کردیم
[ترجمه گوگل]ما هر دو جدیت او و افسون خودخواهانه خود را تحسین می کنیم

10. He looked with inquiring earnestness at his two daughters and Edmund, dwelling particularly on the latter.
[ترجمه ترگمان]با شور و شوق به دو دخترش و ادموند نگاه کرد، و به خصوص به آن زن نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او با پرسش جدی در دو دخترش و ادموند نگاه کرد و به خصوص در مورد دوم زندگی کرد

11. New England's history made for earnestness.
[ترجمه ترگمان]تاریخ نیوانگلند برای جدیت حکایت می کرد
[ترجمه گوگل]تاریخ جدید نیویورک برای صمیمیت ساخته شده است

12. His diligence earnestness, carefulness and brilliance make him praised by all.
[ترجمه ترگمان]دقت و دقت او، دقت و درخشندگی او را از همه تعریف و تمجید می کرد
[ترجمه گوگل]عزت نفس، مراقبت و درخشندگی او باعث می شود او همه را تحسین کند

13. He spoke with an earnestness that carried conviction to his students.
[ترجمه ترگمان]او با لحنی جدی و جدی صحبت می کرد که به دانش آموزان خود اعتقاد داشت
[ترجمه گوگل]او با صدایی که به دانشجویان خود اعتقاد داشت صحبت کرد

14. Victoria was not much of a Victorian, with her mistrust of the church and distaste for earnestness in general.
[ترجمه ترگمان]ویکتوریا با بی اعتمادی و عدم اعتماد به کلیسا نسبت به کلیسا زیاد از دوره ویکتوریا برخوردار نبود
[ترجمه گوگل]ویکتوریا خیلی از ویکتوریا بود، با اعتماد به نفس او از کلیسا و نادان بودن به طور جدی

پیشنهاد کاربران

خلوص نیت


کلمات دیگر: