کلمه جو
صفحه اصلی

bacon and eggs

انگلیسی به فارسی

بیکن و تخم مرغ


انگلیسی به انگلیسی

• legs (slang in london cockney)

جملات نمونه

1. We had bacon and eggs for breakfast.
[ترجمه ترگمان]برای صبحانه بیکن و تخم مرغ داشتیم
[ترجمه گوگل]ما برای صبحانه بیکن و تخم مرغ داشتیم

2. She tucked into a breakfast of bacon and eggs.
[ترجمه ترگمان]صبحانه را با گوشت خوک و تخم مرغ فرو کرد
[ترجمه گوگل]او به یک صبحانه از بیکن و تخم مرغ می خورد

3. We used to have bacon and eggs for breakfast.
[ترجمه ترگمان]ما قبلا برای صبحانه بیکن و تخم مرغ داشتیم
[ترجمه گوگل]ما برای صبحانه از تخم مرغ استفاده می کردیم

4. We fortified ourselves with a breakfast of bacon and eggs.
[ترجمه ترگمان]ما خود را با صبحانه ای مرکب از تخم مرغ و تخم مرغ تقویت کردیم
[ترجمه گوگل]ما خود را با صبحانه از بیکن و تخم مرغ تقویت کردیم

5. Len recited the breakfast menu - cereal, bacon and eggs, and toast.
[ترجمه ترگمان]لن صبحانه خوردن صبحانه و تخم مرغ و تخم مرغ و نان برشته را می خواند
[ترجمه گوگل]Len دستور غذا صبحانه - غلات، گوشت گاو و تخم مرغ و نان تست را خواند

6. Do you want bacon and eggs for breakfast?
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ و تخم مرغ برای صبحانه می خواهی؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید بیکن و تخم مرغ را برای صبحانه بپزید

7. I want bacon and eggs for breakfast.
[ترجمه ترگمان]من گوشت خوک و تخم مرغ رو برای صبحونه می خوام
[ترجمه گوگل]من بیکن و تخم مرغ را برای صبحانه می خواهم

8. But when Grover ordered bacon and eggs, Ralph did too.
[ترجمه ترگمان]اما وقتی تانکادو دستور پخت تخم مرغ و تخم مرغ داده بود، رالف هم همین کار را کرد
[ترجمه گوگل]اما هنگامی که گرور دستور داد که تخم مرغ و تخم مرغ را بپوشاند، رالف هم همین کار را کرد

9. They cooked bacon and eggs, made hotcakes in the kitchens, eating them with sugar and molasses.
[ترجمه ترگمان]آن ها ژامبون و تخم مرغ درست کردند و hotcakes را در آشپزخانه درست کردند و با شکر و ملاس آن ها را خوردند
[ترجمه گوگل]آنها بیکن و تخم مرغ را پخته می کردند، کیک ها را در آشپزخانه ساخته و با شکر و ملاس غذا می خورند

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

11. Standard fare is available: bacon and eggs, toast, fresh fruit ranging from kiwi to papaya and crusty croissants.
[ترجمه ترگمان]هزینه استاندارد در دسترس است: بیکن و تخم مرغ، نان تست، میوه تازه از کیوی گرفته تا عنبه هندی و تندخویی
[ترجمه گوگل]کرایه استاندارد در دسترس است: گوشت گاو و تخم مرغ، نان تست، میوه های تازه از کیوی تا پاپایا و کریستالهای خرد شده

12. A smell of bacon and eggs wafted up from the kitchen.
[ترجمه ترگمان]بوی بیکن و تخم مرغ از آشپزخانه به مشام می رسید
[ترجمه گوگل]بوی بیکن و تخم مرغ از آشپزخانه بیرون رفته بود

13. She began frying bacon and eggs, then filled the kettle and sliced bread for toast.
[ترجمه ترگمان]او مشغول پختن گوشت خوک و تخم مرغ شد، بعد ک تری را پر کرد و نان برشته را برای نان برشته کرد
[ترجمه گوگل]او شروع به سرخ کردن بیکن و تخم مرغ کرد، سپس کتری را پر کرد و نان را برای نان برشته کرد

14. The thought of bacon and eggs made her mouth water.
[ترجمه ترگمان]فکر ژامبون و تخم مرغ باعث شد دهانش آب شود
[ترجمه گوگل]فکر بیکن و تخم مرغ آب دهانش را به او داد

15. Yes, bacon and eggs with buttered toast.
[ترجمه ترگمان]بله، ژامبون و تخم مرغ با نان برشته کره مالیده
[ترجمه گوگل]بله، بیکن و تخم مرغ با کره کره ای


کلمات دیگر: