توجه کنید
call attention
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• arouse interest, attract attention, draw notice
جملات نمونه
1. Mary tried not to call attention to herself.
[ترجمه مهدیه سلطانی] مری تلاش کرد که توجه اون ها رو به خودش جلب نکنه
[ترجمه ترگمان]مری می کوشید توجه خود را به خود جلب نکند[ترجمه گوگل]مری سعی کرد توجه خود را به خود جلب نکند
2. It is now time to call attention to an incongruity in the conception of the rational man from which this chapter started.
[ترجمه ترگمان]اکنون زمان آن رسیده است که به یک ناهماهنگی در مفهوم مرد منطقی که این فصل از آن آغاز شده است توجه کنیم
[ترجمه گوگل]اکنون زمان آن است که توجهی به ناسازگاری در مفهوم انسان منطقی که از این فصل شروع شده است، توجه شود
[ترجمه گوگل]اکنون زمان آن است که توجهی به ناسازگاری در مفهوم انسان منطقی که از این فصل شروع شده است، توجه شود
3. This book is in-tended largely to call attention to this opportunity and to point to the consensus for action that already exists.
[ترجمه ترگمان]این کتاب تا حد زیادی تمایل به توجه به این فرصت و اشاره به اجماع برای عملی که در حال حاضر وجود دارد می باشد
[ترجمه گوگل]این کتاب عمدتا به توجه به این فرصت و اشاره به توافق برای اقدام که قبلا وجود دارد، عمدتا متمرکز است
[ترجمه گوگل]این کتاب عمدتا به توجه به این فرصت و اشاره به توافق برای اقدام که قبلا وجود دارد، عمدتا متمرکز است
4. We want to really call attention to the fact that hoarseness is not just a symptom.
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم واقعا به این واقعیت که hoarseness تنها یک نشانه نیست، توجه کنیم
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم واقعا به این واقعیت توجه کنیم که خشونت نه تنها نشانه ای است
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم واقعا به این واقعیت توجه کنیم که خشونت نه تنها نشانه ای است
5. I'm using mailing lists and village pumps to call attention to the interview questions.
[ترجمه ترگمان]من از لیست های پستی و پمپ های دهکده برای تماس با سوالات مصاحبه استفاده می کنم
[ترجمه گوگل]من از لیست های پستی و پمپ های روستایی برای جلب توجه به پرسش های مصاحبه استفاده می کنم
[ترجمه گوگل]من از لیست های پستی و پمپ های روستایی برای جلب توجه به پرسش های مصاحبه استفاده می کنم
6. The movie star likes to call attention to the crowd.
[ترجمه ترگمان]ستاره سینما دوست دارد توجه را به جمعیت جلب کند
[ترجمه گوگل]ستاره فیلم دوست دارد توجه مخاطب را جلب کند
[ترجمه گوگل]ستاره فیلم دوست دارد توجه مخاطب را جلب کند
7. A publicity campaign has been launched to call attention to the problem.
[ترجمه ترگمان]یک کمپین تبلیغاتی برای جلب توجه به این مشکل آغاز شده است
[ترجمه گوگل]یک کمپین تبلیغاتی برای جلب توجه به این مشکل راه اندازی شده است
[ترجمه گوگل]یک کمپین تبلیغاتی برای جلب توجه به این مشکل راه اندازی شده است
8. You hadn't to call attention to them had you ?
[ترجمه ترگمان]تو که به اونا توجه نکردی، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]شما تا به حال به آنها توجه نکردید؟
[ترجمه گوگل]شما تا به حال به آنها توجه نکردید؟
9. Good advertising is vital to call attention to a product and introduce new products.
[ترجمه ترگمان]تبلیغ خوب برای جلب توجه به محصول و معرفی محصولات جدید حیاتی است
[ترجمه گوگل]تبلیغات خوب برای توجه به یک محصول و معرفی محصولات جدید حیاتی است
[ترجمه گوگل]تبلیغات خوب برای توجه به یک محصول و معرفی محصولات جدید حیاتی است
10. And in this report, we call attention to where we see the problem areas.
[ترجمه ترگمان]و در این گزارش، ما به جایی که حوزه مشکل را می بینیم، توجه می کنیم
[ترجمه گوگل]و در این گزارش، ما توجه به جایی که ما مسائل منطقه را ببینید
[ترجمه گوگل]و در این گزارش، ما توجه به جایی که ما مسائل منطقه را ببینید
11. Obama can and should call attention to certain key initiatives his administration has already launched.
[ترجمه ترگمان]اوباما می تواند و باید به ابتکارات کلیدی خاصی که دولتش قبلا راه اندازی کرده است، توجه کند
[ترجمه گوگل]اوباما می تواند و باید به برخی از طرح های کلیدی که دولت او در حال حاضر راه اندازی کرده است، توجه کند
[ترجمه گوگل]اوباما می تواند و باید به برخی از طرح های کلیدی که دولت او در حال حاضر راه اندازی کرده است، توجه کند
12. We to really call attention to the fact the that hoarseness is not just a symptom.
[ترجمه ترگمان]ما واقعا به این حقیقت توجه می کنیم که hoarseness فقط یه علامت نیست
[ترجمه گوگل]ما واقعا به این واقعیت توجه می کنیم که خشونت فقط علامت نیست
[ترجمه گوگل]ما واقعا به این واقعیت توجه می کنیم که خشونت فقط علامت نیست
13. I the misfortune to call attention, that's all, when the boss man was looking for someone.
[ترجمه ترگمان]وقتی رئیس دنبال کسی می گشت، بدبختی را به خودم جلب کردم
[ترجمه گوگل]من بدبختی را به توجه، این همه، زمانی که رئیس مرد به دنبال کسی بود
[ترجمه گوگل]من بدبختی را به توجه، این همه، زمانی که رئیس مرد به دنبال کسی بود
14. I wanted to shout out to Ken, but I didn't want to call attention to myself.
[ترجمه ترگمان]می خواستم فریاد بزنم، اما نمی خواستم به خودم توجه کنم
[ترجمه گوگل]من می خواستم به کن به فریاد بزنم، اما نمی خواستم به خودم توجه کنم
[ترجمه گوگل]من می خواستم به کن به فریاد بزنم، اما نمی خواستم به خودم توجه کنم
15. The students had, however, taken a fairly bold action to call attention to their grievance.
[ترجمه ترگمان]با این حال، دانش آموزان اقدام شجاعانه ای انجام دادند تا توجه خود را به شکایات خود جلب کنند
[ترجمه گوگل]دانشجویان، با این حال، اقدامات نسبتا جسورانه ای برای توجه به شکایات خود کردند
[ترجمه گوگل]دانشجویان، با این حال، اقدامات نسبتا جسورانه ای برای توجه به شکایات خود کردند
پیشنهاد کاربران
جلب توجه کردن
توجه کردن به چیزی
دیگران را وادار به توجه کردن به چیزی یا کسی
دیگران را وادار به توجه کردن به چیزی یا کسی
توجه جلب کردن کلمه attract attention نیز همان معنی را دارد.
کلمات دیگر: