کلمه جو
صفحه اصلی

calabash


(گیاه شناسی - شاید از ریشه ی عربی) درخت کالاباسا (crescentia cujete از خانواده ی bignonia - بومی نواحی حاره ای امریکا)، میوه ی کدو مانند این گیاه، نوعی کدوی قلیانی یا کشکوکی، کدوی گرزی، سراحی (lagenaria siceraria از خانواده ی gourd)، کدوی بطری مانند این گیاه، چپق درازی که از گردن این کدو می سازند، کدوی قلیانی یاکشکولی

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی - شاید از ریشه‌ی عربی) درخت کالاباسا (Crescentia cujete از خانواده‌ی bignonia - بومی نواحی حاره‌ای آمریکا)


میوه‌ی کدو‌مانند این گیاه


نوعی کدوی قلیانی یا کشکوکی، کدوی گرزی، سراحی (Lagenaria siceraria از خانواده‌ی gourd)، کدوی بطری مانند این گیاه، چپق درازی که از گردن این کدو می‌سازند


هرنوع کدوی خشک که به عنوان ظرف به کار رود


کباب کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of various hard-shelled gourds, or the vine that bears such a gourd.

(2) تعریف: an implement, such as a drum, rattle, or bottle, made from the calabash gourd.

• gourd

جملات نمونه

1. He removed the small stopper from the calabash, and as the sweet water gurgled into it.
[ترجمه ترگمان]او بطری کوچک را از the برداشت و چون آب شیرین در آن به صدا درامد
[ترجمه گوگل]او پروب کوچک را از کلابش برداشت و به عنوان آب شیرین به آن زد

2. The Ancients viewed the calabash as the symbol of the male genitals.
[ترجمه ترگمان]شورای قدما the را به عنوان نماد اندام تناسلی مرد نگاه کرد
[ترجمه گوگل]عاقبت کباب را به عنوان نماد جنابت های مردی مشاهده کرد

3. Made from: calabash, twine, wire, and so on.
[ترجمه ترگمان]که از: کدوی بزرگ، طناب و سیم و غیره
[ترجمه گوگل]ساخته شده از calabash، twine، wire، و غیره

4. He removed the small stopper from the calabash sweet water gurgled into it.
[ترجمه ترگمان]آب دهانش را باز کرد و آب دهانش را باز کرد
[ترجمه گوگل]او پروب کوچک را از آب شیرین آب شیرین به داخل آن برداشت

5. Sweet calabash pickle was fermented by using Direct Vat Set starter. The optimal fermentation conditions were obtained through single factors and orthogonal experiments.
[ترجمه ترگمان]ترشی کدو شیرین با استفاده از vat Set Direct Direct تخمیر شد شرایط تخمیر بهینه از طریق عوامل منفرد و آزمایش ها متعامد به دست آمد
[ترجمه گوگل]ترشی شیرین کالاباش با استفاده از Starter Set Vat Set تهیه شد شرایط تخمیر مطلوب از طریق عوامل واحد و آزمایش های متعامد به دست آمد

6. The movable hands operate calabash are equipped with the top of mould which can save the time and energy .
[ترجمه ترگمان]دست های متحرک در کدو قلیانی به سر می برند و به بالای هر قالبی که می تواند زمان و انرژی را ذخیره کند مجهز هستند
[ترجمه گوگل]دست های متحرک calabash عمل می کنند و در بالای قالب قرار می گیرند که می تواند زمان و انرژی را ذخیره کند

7. The calabash looked like round and big.
[ترجمه ترگمان]The شبیه به گرد و خاک بود
[ترجمه گوگل]کلاباس مثل دور و بزرگ بود

8. Seeds of corn, wheat, hot pepper, calabash and balsam pear were soaked in water treated by gradient magnetic field and different velocity before sowing.
[ترجمه ترگمان]بذر ذرت، گندم، فلفل تند، کدو و گلابی balsam در آب آغشته به میدان مغناطیسی شیب و سرعت متفاوت قبل از کاشت بود
[ترجمه گوگل]دانه های ذرت، گندم، فلفل، کلمبیا و گلابی گلابی در آب تحت درمان با میدان مغناطیسی گراد و سرعت متفاوت قبل از کاشت خیس می شوند

9. Dignitary sees say, put the calabash in the hand toward the bank, helping fool be felt together.
[ترجمه ترگمان]dignitary می گوید: calabash را در دست بانک بگذارید و با هم دست و پنجه نرم کنید
[ترجمه گوگل]سرپرست می بیند می گوید، کعبه را در دست به سمت بانک می اندازد، کمک می کند تا احمق با هم احساس شود

10. The calabash, or melting pot of African cultures, sits on a raised podium, on top of which is located a pit of fire.
[ترجمه ترگمان]در یک سکوی بزرگ که در بالای آن گودالی از آتش قرار دارد، در یک سکوی بزرگ در حال ذوب شدن است
[ترجمه گوگل]کلاباش یا گلدانهای ذوب شده از فرهنگ آفریقایی، در یک مزرعه بالغ نشسته است، که در بالای آن یک گودال قرار گرفته است

11. Tatenda Majiri, 2 hoists a calabash of home-brewed beer with some authority while discussing news of the day.
[ترجمه ترگمان]Tatenda Majiri ۲، یک کدوی brewed خانگی را نشان می دهد و در عین حال در حال بحث درباره اخبار روز است
[ترجمه گوگل]Tatenda Majiri، 2 در حالی که بحث در مورد اخبار از روز، یک کباب از آبجو آبجو خانه با برخی از قدرت است

12. It takes the belly of the small calabash as its body and the pommel as its mouth.
[ترجمه ترگمان]شکم و ترکه کوچکی را که از دهانش بیرون زده است، از هم جدا می کند
[ترجمه گوگل]شکم کباب کوچک را به عنوان بدن و شکم به دهانش می برد

13. The crane is the bridge type and uses the electronic calabash and the type hoist.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه از نوع پل است و از کدوی الکترونیکی و the نوع استفاده می کند
[ترجمه گوگل]جرثقیل نوع پل است و از کالباس الکترونیکی و نوع بالابر استفاده می کند

14. The invention relates to a new processing technique which can transfer and print any pattern needed by a user on a calabash by utilizing the water transfer printing technology.
[ترجمه ترگمان]اختراع مربوط به تکنیک پردازش جدید است که می تواند هر الگوی مورد نیاز برای یک کاربر در a را با استفاده از تکنولوژی چاپ انتقال آب به چاپ و چاپ برساند
[ترجمه گوگل]اختراع مربوط به یک تکنیک پردازش جدید است که می تواند با استفاده از تکنولوژی چاپ انتقال آب، الگوی مورد نیاز یک کاربر را بر روی کلاب بافت انتقال و چاپ کند


کلمات دیگر: