بجرات، جسورانه
daringly
بجرات، جسورانه
انگلیسی به فارسی
شجاعانه
انگلیسی به انگلیسی
• bravely, courageously, fearlessly
جملات نمونه
1. This house would have looked daringly modern when it was built.
[ترجمه ترگمان]این خانه در زمانی که ساخته شد به سبک daringly امروزی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]این خانه زمانی که ساخته شد، جور دیگری به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]این خانه زمانی که ساخته شد، جور دیگری به نظر می رسید
2. She was daringly decollete.
[ترجمه ترگمان] اون \"daringly decollete\" بود
[ترجمه گوگل]او جسورانه فریب خورده بود
[ترجمه گوگل]او جسورانه فریب خورده بود
3. A concert scheduled for April, more daringly, will offer a whole program of unfamiliar work.
[ترجمه ترگمان]کنسرتی که برای آوریل برنامه ریزی شده است، با daringly بیشتر، یک برنامه کامل از کار نا آشنا را ارائه خواهد کرد
[ترجمه گوگل]یک کنسرت که برای ماه آوریل برنامه ریزی شده، جسورانه تر، یک برنامه کامل از کار ناآشنا را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]یک کنسرت که برای ماه آوریل برنامه ریزی شده، جسورانه تر، یک برنامه کامل از کار ناآشنا را ارائه می دهد
4. It is still a thoughtful, finely acted and daringly all-encompassing film, suggesting that no-one has a fixed nature.
[ترجمه ترگمان]این فیلم هنوز یک فیلم encompassing، finely و جسورانه است و نشان می دهد که هیچ کس ماهیت ثابتی ندارد
[ترجمه گوگل]این هنوز یک فیلم متفکرانه، دقیق و جسورانه همه جانبه است که نشان می دهد هیچ کس ماهیت ثابت ندارد
[ترجمه گوگل]این هنوز یک فیلم متفکرانه، دقیق و جسورانه همه جانبه است که نشان می دهد هیچ کس ماهیت ثابت ندارد
5. Daringly he took the first step.
[ترجمه ترگمان]بعد قدم اول را برداشت
[ترجمه گوگل]به سختی او اولین گام را برداشت
[ترجمه گوگل]به سختی او اولین گام را برداشت
6. He sprayed all sorts of colors daringly, and they looked really fantastic on paper.
[ترجمه ترگمان]او تمام انواع رنگ های daringly را اسپری کرد، و آن ها واقعا در مورد کاغذ فوق العاده به نظر می رسیدند
[ترجمه گوگل]او انواع مختلف رنگ ها را به صورت شاد و سرزنده اسپری کرد، و آنها روی کاغذ واقعا فوق العاده بودند
[ترجمه گوگل]او انواع مختلف رنگ ها را به صورت شاد و سرزنده اسپری کرد، و آنها روی کاغذ واقعا فوق العاده بودند
7. Her daringly low-cut dress scandalised audiences.
[ترجمه ترگمان]لباس Her daringly - Her scandalised audiences scandalised audiences audiences audiences audiences audiences audiences audiences audiences audiences audiences audiences audiences audiences audiences audiences audiences audiences audiences audiences Her Her Her
[ترجمه گوگل]لباس های جنجالی و کم هزینه او را تماشا می کند
[ترجمه گوگل]لباس های جنجالی و کم هزینه او را تماشا می کند
8. Daringly, he set out on a camping trip in east Africa.
[ترجمه ترگمان]daringly، او در یک اردوی تفریحی در غرب آفریقا قرار گرفت
[ترجمه گوگل]به شدت، او در یک سفر کمپینگ در شرق آفریقا قرار گرفت
[ترجمه گوگل]به شدت، او در یک سفر کمپینگ در شرق آفریقا قرار گرفت
9. Einstein daringly kept both -- and by so doing he revolutionized physics.
[ترجمه ترگمان]انیشتین با این کار daringly هر دو را ادامه داد - - و با انجام این کار انقلابی در فیزیک به وجود آورد
[ترجمه گوگل]انیشتین از هر دو جسارت را حفظ کرد - و با این کار فیزیک را انقلابی کرد
[ترجمه گوگل]انیشتین از هر دو جسارت را حفظ کرد - و با این کار فیزیک را انقلابی کرد
10. "Cheers," he said and winked daringly at her.
[ترجمه ترگمان]وی با زیرکی به او چشمک زد و گفت: \" به سلامتی \"
[ترجمه گوگل]'سلام'، گفت: و او را به جرات
[ترجمه گوگل]'سلام'، گفت: و او را به جرات
11. Don't yield to misfortune. You should challenge it more daringly and vigorously.
[ترجمه ترگمان]تسلیم نشو تو باید با daringly و vigorously مبارزه کنی
[ترجمه گوگل]به بدبختی نیاور شما باید با جسارت و قدرتمندانه آن را به چالش بکشید
[ترجمه گوگل]به بدبختی نیاور شما باید با جسارت و قدرتمندانه آن را به چالش بکشید
12. Facing an enemy force nearly twice the size of his own, Lee daringly split his troops in two, confronting and surprising Union Gen. Joseph Hooker.
[ترجمه ترگمان]لی در مواجهه با یک نیروی دشمن تقریبا به اندازه دو برابر خود او نیروهای خود را در دو کشور تقسیم کرد و با ژنرال surprising هوکر مواجه شد
[ترجمه گوگل]لی با جسد دشمن تقریبا دو برابر اندازه خودش، لی با شادمانی نیروهایش را در دو ژنرال یوزف هوکر، جنرال متحد مقتول و شگفت انگیز، تقسیم کرد
[ترجمه گوگل]لی با جسد دشمن تقریبا دو برابر اندازه خودش، لی با شادمانی نیروهایش را در دو ژنرال یوزف هوکر، جنرال متحد مقتول و شگفت انگیز، تقسیم کرد
کلمات دیگر: