کلمه جو
صفحه اصلی

echolocation


(جهت یابی از راه ارسال صدا و سنجش پژواک آن که در مورد خفاش و غیره صادق است) سویابی پژواکی، پژواک جایابی

انگلیسی به فارسی

(جهت‌یابی از راه ارسال صدا و سنجش پژواک آن که درمورد خفاش و غیره صادق است) سویابی پژواکی، پژواک جایابی


گوش دادن به موسیقی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the process by which animals such as bats locate objects by emitting sounds and hearing them echoed.

(2) تعریف: the electronic process of determining the distance and direction of unseen objects by reflected waves, as in radar and sonar.

• method of locating objects by calculating the amount of time it takes for an echo to return (as in sonar or radar)

جملات نمونه

1. Another sensor, a sonar-like apparatus, uses echolocation to detect both distant pressure disturbances and changes of flow patterns nearby.
[ترجمه ترگمان]یک سنسور دیگر، یک دستگاه ردیاب صوتی - مانند، از مکانیابی صوتی برای تشخیص اختلال فشار دور و تغییرات الگوهای جریان در آن نزدیکی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از سنسور، یک دستگاه سونار مانند، استفاده از echolocation برای تشخیص هر دو اختلالات فشار از راه دور و تغییرات الگوهای جریان در نزدیکی

2. Most bats navigate by echolocation.
[ترجمه ترگمان]بیشتر خفاش ها توسط مکانیابی صوتی هدایت می شوند
[ترجمه گوگل]اکثر موش های خفا ناحیه حرکت می کنند

3. Echolocation, too, plays an important role in food hunting for dolphins and toothed whales.
[ترجمه ترگمان]Echolocation نیز نقش مهمی در شکار غذا برای دلفین ها و نهنگ دندان دار بازی می کند
[ترجمه گوگل]تماشای مکان نیز نقش مهمی در شکار غذاهای دلفین ها و نهنگ های دندانی ایفا می کند

4. And to interfere with the echolocation of marine animals, while driving them mad.
[ترجمه ترگمان]و برای دخالت در مکانیابی صوتی حیوانات دریایی، در عین حال که آن ها را دیوانه می کند
[ترجمه گوگل]و برای تداخل با اصلاح حیوانات دریایی، در حالی که آنها را رانندگی دیوانه است

5. Echolocation is the use of ultra-high frequency sounds for navigation.
[ترجمه ترگمان]Echolocation استفاده از صداهای بسیار فرکانس بالا برای راهبری است
[ترجمه گوگل]اکولاسیون استفاده از صداهای فوق العاده بالا برای ناوبری است

6. The answer is that they use echolocation or sonar.
[ترجمه ترگمان]پاسخ این است که آن ها از مکانیابی صوتی یا ردیاب صوتی استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]پاسخ این است که آنها از echolocation یا سونار استفاده می کنند

7. Echolocation is a highly technical and interesting tactic.
[ترجمه ترگمان]Echolocation یک تاکتیک بسیار تکنیکی و جالب است
[ترجمه گوگل]موقعیت جغرافیایی یک تاکتیک بسیار فنی و جالب است

8. Most bats produce echolocation sounds by contracting their larynx.
[ترجمه ترگمان]بیشتر خفاش ها، echolocation صوتی را با بستن حنجره خود تولید می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر خفاش ها با صدای بلند آواز خویش را صدا می کنند

9. Some bats have specialized structures for emitting echolocation calls.
[ترجمه ترگمان]برخی خفاش ها ساختارهای خاصی برای انتشار تماس های echolocation دارند
[ترجمه گوگل]برخی از خفاش ها دارای سازه های تخصصی برای انتشار تماس های محلی هستند

10. Physical structure and characteristic of river habitats affect echolocation design in part degree. The echolocation call of M. macrodactylus had phenotypic flexibility and eco-adaptability.
[ترجمه ترگمان]ساختار فیزیکی و مشخصه زیستگاه های رودخانه بر طراحی echolocation اثر می گذارد The call M macrodactylus قابلیت phenotypic phenotypic و سازگاری با اکولوژی را داشت
[ترجمه گوگل]ساختار فیزیکی و ویژگی زیستگاه های رودخانه بر درجه بندی اشکال زدایی تأثیر می گذارد فراخوانی echolocation M macrodactylus دارای انعطاف پذیری فنوتیپی و سازگاری زیست محیطی بود

11. Even so, we can hear echolocation clicks from some bats, such as the spotted bats.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، ما می توانیم صدای echolocation از یک خفاش مانند خفاش ها را بشنویم
[ترجمه گوگل]با این حال، ما می توانیم از برخی از خفاش ها، مانند خفاش های خال خال دار، صداهای echolocation را بشنویم

12. We studied the echolocation calls and acoustic response properties in the inferior colliculus of the least horseshoe bat Rhinolophus pusillus.
[ترجمه ترگمان]ما the صوتی و خواص پاسخ صوتی را در the تحتانی of least Rhinolophus pusillus بررسی کردیم
[ترجمه گوگل]ما خواص اکوکولاسیون و خواص واکنشی آکوستیکی در کولیکولوس زیرین کمتر از Rhinolophus pusillus تسبیح مطالعه کردیم

13. A significant proportion of the dolphin's brain is thought to be used in processing the information produced by the echolocation system.
[ترجمه ترگمان]تصور می شود که بخش قابل توجهی از مغز دلفین در پردازش اطلاعات تولید شده توسط سیستم مکانیابی صوتی مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]تصور می شود که بخش قابل توجهی از مغز دلفین در پردازش اطلاعات تولید شده توسط سیستم ایکولاسیون استفاده می شود

14. I agree that this is a small change, no match for the evolution of the eye, or of echolocation.
[ترجمه ترگمان]من موافقم که این یک تغییر کوچک است، نه مسابقه برای تکامل چشم، یا of
[ترجمه گوگل]من موافقم که این یک تغییر کوچک است، هیچ انطباقی برای تکامل چشم یا انعکاس آن نیست

پیشنهاد کاربران

جهت یابی از طریق صدا
پژواک یابی


کلمات دیگر: