آسایش بخش، راحت، آسودگر، توام باراحتی
easeful
آسایش بخش، راحت، آسودگر، توام باراحتی
انگلیسی به فارسی
توأم باراحتی
راحت، توام با راحتی
انگلیسی به انگلیسی
• comfortable; quiet; peaceful
جملات نمونه
1. People there are friendly, easeful, you even feel there is no time went by.
[ترجمه ترگمان]افرادی که آنجا هستند دوستانه و easeful هستند، و حتی احساس می کنید که زمان دیگری وجود ندارد
[ترجمه گوگل]مردم دوستانه هستند، راحت هستند، شما حتی احساس می کنید که هیچ وقت به سر می برند
[ترجمه گوگل]مردم دوستانه هستند، راحت هستند، شما حتی احساس می کنید که هیچ وقت به سر می برند
2. Furthermore, drinking in such easeful light is really a kind of enjoyment.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، نوشیدن در چنین نور easeful واقعا نوعی لذت است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، نوشیدن در چنین نور راحت واقعا یک نوع لذت است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، نوشیدن در چنین نور راحت واقعا یک نوع لذت است
3. Easeful Death: Is There a Case for Assisted Dying?
[ترجمه ترگمان]مرگ خوار: یه پرونده برای مردن \"assisted\" هست؟
[ترجمه گوگل]مرگ ناگوار: آیا یک مورد برای مرگ کمک کننده وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]مرگ ناگوار: آیا یک مورد برای مرگ کمک کننده وجود دارد؟
4. I have been half in love with easeful Death.
[ترجمه ترگمان]من نصف عشقم رو با مرگ \"easeful\" دوست داشتم
[ترجمه گوگل]من نیمی از عاشق مرگ مرگبار هستم
[ترجمه گوگل]من نیمی از عاشق مرگ مرگبار هستم
5. Those help to create comfortable easeful and intellectualized modern life for villa owners.
[ترجمه ترگمان]این افراد به ایجاد easeful راحت و intellectualized زندگی مدرن برای صاحبان ویلا کمک می کنند
[ترجمه گوگل]کسانی که برای ایجاد راحت و معقولانه زندگی مدرن برای صاحبان ویلاها کمک می کنند
[ترجمه گوگل]کسانی که برای ایجاد راحت و معقولانه زندگی مدرن برای صاحبان ویلاها کمک می کنند
6. I am living a peaceful and easeful life with my parents.
[ترجمه ترگمان]من در زندگی آرام و easeful با پدر و مادرم زندگی می کنم
[ترجمه گوگل]من با والدینم زندگی آرام و آرام زندگی می کنم
[ترجمه گوگل]من با والدینم زندگی آرام و آرام زندگی می کنم
7. I have been half in love with easeful death.
[ترجمه ترگمان]من نصف عشقم رو با مرگ \"easeful\" دوست داشتم
[ترجمه گوگل]من نیمی از عشق را با مرگ راحت دارم
[ترجمه گوگل]من نیمی از عشق را با مرگ راحت دارم
8. She was pausing a moment with that easeful sense of accomplishment which follows work done that has been a hard struggle in the doing.
[ترجمه ترگمان]لحظه ای درنگ کرد، با آن حس easeful که از کار پیروی می کند و در انجام این کار سخت تقلا می کند
[ترجمه گوگل]او یک لحظه با این حس راحت انجام شد که به دنبال کار انجام شده است که مبارزه سخت در انجام است
[ترجمه گوگل]او یک لحظه با این حس راحت انجام شد که به دنبال کار انجام شده است که مبارزه سخت در انجام است
9. They all look so comfortable and easeful with their lives here, without any upset or complaint for the tough living environment they are in.
[ترجمه ترگمان]همه آن ها خیلی راحت و راحت با زندگی شان در اینجا، بدون هیچ ناراحتی یا شکایت برای محیط زندگی سخت که در آن قرار دارند، هستند
[ترجمه گوگل]آنها همه زندگی خود را در اینجا راحت و راحت می بینند، بدون اینکه ناراحت و یا شکایتی برای محیط زندگی سخت آنها داشته باشند
[ترجمه گوگل]آنها همه زندگی خود را در اینجا راحت و راحت می بینند، بدون اینکه ناراحت و یا شکایتی برای محیط زندگی سخت آنها داشته باشند
10. There was no feeling sorry: he took down too many days for easeful sorrow; he glutted on ruin.
[ترجمه ترگمان]هیچ احساس تاسف نمی کرد؛ روزه ای زیادی را به خاطر اندوه easeful فرو برد؛ on را خفه کرد
[ترجمه گوگل]هیچ احساسی پشیمان نشد: روزهای زیادی را برای غم و اندوه آرام گرفت او سرخورده بود
[ترجمه گوگل]هیچ احساسی پشیمان نشد: روزهای زیادی را برای غم و اندوه آرام گرفت او سرخورده بود
11. The narrative approach in her novels includes a unique perspective of children′s narrative, omniscient narrative style, easeful emotional narration and interspersed type of local narration.
[ترجمه ترگمان]رویکرد روایی در رمان های او شامل یک دیدگاه منحصر به فرد از روایت روایی، سبک روایت omniscient، روایت عاطفی easeful و نوع روایت محلی است
[ترجمه گوگل]روایت روایت در رمان هایش شامل یک دیدگاه منحصر به فرد از روایت کودکان، سبک روایت همهجانبه، روایت عاطفی راحت و نوع روایت محلی است
[ترجمه گوگل]روایت روایت در رمان هایش شامل یک دیدگاه منحصر به فرد از روایت کودکان، سبک روایت همهجانبه، روایت عاطفی راحت و نوع روایت محلی است
12. Till recently, dictators who ordered thousands of "disappearances" in Latin America's dirty wars were allowed to slip into easeful retirement.
[ترجمه ترگمان]تا همین اواخر، dictators که به هزاران نفر از \"ناپدید شدن\" در جنگ های کثیف آمریکای لاتین دستور داده بودند، اجازه یافتند که به دوران بازنشستگی easeful وارد شوند
[ترجمه گوگل]تا همین اواخر، دیکتاتورهایی که هزاران نفر از 'ناپدیدشدن' را در جنگهای کثیف آمریکای لاتین سفارش دادند، به بازنشستگی راحت رسیده بودند
[ترجمه گوگل]تا همین اواخر، دیکتاتورهایی که هزاران نفر از 'ناپدیدشدن' را در جنگهای کثیف آمریکای لاتین سفارش دادند، به بازنشستگی راحت رسیده بودند
13. Besides the social stability and national unity, the uncontrolled and easeful mind is also the essential condition which realizes finally the harmonious society.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر ثبات اجتماعی و اتحاد ملی، ذهن کنترل نشده و easeful شرایط اساسی است که سرانجام جامعه هماهنگ را درک می کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر ثبات اجتماعی و وحدت ملی، ذهن کنترل نشده و راحت نیز شرایط ضروری است که در نهایت جامعه هماهنگ را درک می کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر ثبات اجتماعی و وحدت ملی، ذهن کنترل نشده و راحت نیز شرایط ضروری است که در نهایت جامعه هماهنگ را درک می کند
کلمات دیگر: