دسته ی عینک
earpiece
دسته ی عینک
انگلیسی به فارسی
دستهی عینک
earphone
هدفون
انگلیسی به انگلیسی
• piece which covers or fits over the ear (as on a cap or eyeglasses)
the earpiece of a telephone receiver, hearing aid, or other device is the part that is held up to or put into your ear.
the earpieces of a pair of glasses are the parts which fit over your ears to keep the glasses on.
the earpiece of a telephone receiver, hearing aid, or other device is the part that is held up to or put into your ear.
the earpieces of a pair of glasses are the parts which fit over your ears to keep the glasses on.
جملات نمونه
1. Her hand tightened convulsively on the receiver, the earpiece jerked against her face.
[ترجمه ترگمان]دستش را با تشنج روی گوشی حلقه کرد و گوشی را روی صورتش کشید
[ترجمه گوگل]دست خود را به شدت متورم در گیرنده، صدای جیر جیر در برابر صورت او حرکت کرد
[ترجمه گوگل]دست خود را به شدت متورم در گیرنده، صدای جیر جیر در برابر صورت او حرکت کرد
2. The nurse listened with an earpiece.
[ترجمه ترجمه تحلیل گران] در دست گرفتن
[ترجمه ترگمان]پرستار با گوشی گوش داد[ترجمه گوگل]پرستار با یک گوش
3. A thin cord leads to Sam's earpiece.
[ترجمه سهیلا نخعی] سیم نازکی به گوشی سام وصل است
[ترجمه ترگمان]سیم نازکی به گوشی سم رسید[ترجمه گوگل]طناب نازک به گوشه سام وارد می شود
4. At two minutes past six Holloway pressed his earpiece.
[ترجمه ترگمان]در عرض دو دقیقه، دو دقیقه گذشت و گوشی را به دست گذاشت
[ترجمه گوگل]در دو دقیقه گذشته شش هالووی، صدای خود را فشرده کرد
[ترجمه گوگل]در دو دقیقه گذشته شش هالووی، صدای خود را فشرده کرد
5. The dongle acts as both an earpiece and a controller for the phone.
[ترجمه ترگمان]The هم به عنوان earpiece و هم یک کنترل کننده برای گوشی عمل می کنند
[ترجمه گوگل]دونل به عنوان یک گوشی و یک کنترل کننده برای گوشی عمل می کند
[ترجمه گوگل]دونل به عنوان یک گوشی و یک کنترل کننده برای گوشی عمل می کند
6. A speaker device installed in an earpiece, for improving an antenna property in a wireless portable terminal is provided.
[ترجمه ترگمان]یک دستگاه سخنگو که در یک earpiece نصب شده است، برای بهبود ویژگی آنتن در یک ترمینال قابل حمل بی سیم، ارایه شده است
[ترجمه گوگل]یک دستگاه بلندگو که در یک گوشی نصب شده است، برای بهبود ویژگی آنتن در یک ترمینال قابل حمل قابل حمل ارائه شده است
[ترجمه گوگل]یک دستگاه بلندگو که در یک گوشی نصب شده است، برای بهبود ویژگی آنتن در یک ترمینال قابل حمل قابل حمل ارائه شده است
7. Earpiece connector for use ear defenders.
[ترجمه ترگمان]اتصال دهنده earpiece برای استفاده از مدافعان گوش
[ترجمه گوگل]اتصال دهنده مسی برای استفاده از مدافعان گوش
[ترجمه گوگل]اتصال دهنده مسی برای استفاده از مدافعان گوش
8. My earpiece cord would clip to the back of my jacket collar.
[ترجمه ترگمان]بندناف من از پس یقه ژاکت من گیره
[ترجمه گوگل]سیم بند ناف من به پشت یقه ژاکت من متصل می شود
[ترجمه گوگل]سیم بند ناف من به پشت یقه ژاکت من متصل می شود
9. Using an earpiece, callers hold the phones at arm's length to maintain visual contact.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از an، تماس گیرندگان با طول بازوی خود گوشی را نگه دارند تا ارتباط چشمی برقرار شود
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک گوشی، تماس گیرندگان گوشی ها را به صورت دستی نگه می دارند تا تماس بصری را حفظ کنند
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک گوشی، تماس گیرندگان گوشی ها را به صورت دستی نگه می دارند تا تماس بصری را حفظ کنند
10. Gaines, through the earpiece, tells Jack to get her out of the building.
[ترجمه ترگمان]گینس \"، از طریق گوشی\" به \"جک\" گفت که اونو از ساختمون خارج کنه
[ترجمه گوگل]از طریق بلندگو، می گوید جک او را از ساختمان خارج می کند
[ترجمه گوگل]از طریق بلندگو، می گوید جک او را از ساختمان خارج می کند
11. There was a momentary pause, and then the sentence he had typed was repeated in soft tones through the right-hand earpiece.
[ترجمه ترگمان]لحظه ای سکوت برقرار شد و بعد جمله ای که تایپ کرده بود با صدای آرام و آهسته در گوشی سمت راست تکرار شد
[ترجمه گوگل]یک مکث لحظه ای وجود داشت، و سپس جمله ای که او تایپ کرده بود در صداهای نرم از طریق گوش راست دست تکرار شد
[ترجمه گوگل]یک مکث لحظه ای وجود داشت، و سپس جمله ای که او تایپ کرده بود در صداهای نرم از طریق گوش راست دست تکرار شد
12. Lift the telephone and hold the microphone next to the telephone earpiece.
[ترجمه ترگمان]گوشی را بلند کنید و گوشی را کنار گوشی تلفن نگه دارید
[ترجمه گوگل]بلند کردن تلفن و نگه داشتن میکروفون در کنار گوشواره تلفن را نگه دارید
[ترجمه گوگل]بلند کردن تلفن و نگه داشتن میکروفون در کنار گوشواره تلفن را نگه دارید
13. Before bringing the receiver to his face, he rubs the earpiece and mouthpiece against the sleeve of his denim jacket.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه گوشی را به صورتش بیاورد، گوشی را روی گوشی تلفن گذاشت و گوشی را روی آستین کت جینش برد
[ترجمه گوگل]قبل از آوردن گیرنده به چهره او، گوش و صدای خواننده را در برابر آستین ژاکت جین خود پاک می کند
[ترجمه گوگل]قبل از آوردن گیرنده به چهره او، گوش و صدای خواننده را در برابر آستین ژاکت جین خود پاک می کند
14. So he replaced the diaphragm with a piece of light-sensitive selenium, connected in series with a battery and telephone earpiece.
[ترجمه ترگمان]بنابراین دیافراگم را با قطعه ای از سلنیوم بسیار حساس جایگزین کرد که با باتری و earpiece تلفنی ارتباط داشت
[ترجمه گوگل]بنابراین او دیافراگم را با قطعه ای از سلنیوم حساس به نور، به صورت سریال با یک باتری و تلفن متصل کرد
[ترجمه گوگل]بنابراین او دیافراگم را با قطعه ای از سلنیوم حساس به نور، به صورت سریال با یک باتری و تلفن متصل کرد
پیشنهاد کاربران
پشت گوشی , دور گوشی ( مثلا برای هدفون و وایرلس مبایل و . . . . . . )
هدفون دور گوشی
در گوشی موبایل به آنجایی که صدای مخاطب را از آن می شنوید گفته می شود. چون در زبان فارسی معادلی ندارد، می توان آن را به بلندگو ترجمه کرد. ( هرچند با بلندگوی گوشی متفاوت است )
کلمات دیگر: