کلمه جو
صفحه اصلی

ecdysis


(جانورشناسی - مار و حشرات) پوست ریزی، پوست اندازی (molting بیشتر به کار می رود)، پوست اندازی مثل مارو کرم ابریشم، پوست ریختن

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) پوست‌اندازی (مثل مار و کرم ابریشم)، پوست ریختن


ecdysis


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: ecdyses
• : تعریف: the shedding of an outer layer of skin or integument, esp. by snakes, insects, or crustaceans.

• molting, shedding of skin (in snakes, etc.)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] پوست اندازی. پدیده تعویض پوست در موجودات ؛ حشرات و خزندگان و ...

جملات نمونه

1. The 2nd ecdysis larvae appeared eyestalk, the 4th pereiopod was recognized as a faint swelling and the1st, 2nd pereiopod had 6 pairs of natatory setae on the exopod respectively.
[ترجمه ترگمان]دومین لارو ecdysis به صورت eyestalk ظاهر شدند، چهارمین لارو pereiopod به ترتیب آماس و the۱st ضعیف تشخیص داده شد، در حالی که دومین لارو pereiopod به ترتیب ۶ جفت از natatory setae را بر روی exopod داشتند
[ترجمه گوگل]دومین لارو اگزیدز به نظر می رسد چشم انداز، 4th pereiopod به عنوان یک تورم ضعیف شناخته شده و 1stst، 2 pereiopod به ترتیب 6 جفت ستون natatory در exopod بود

2. The process of toads ecdysis was reported, and the significance of environmental protection and the commercialization of bufonic was discussed.
[ترجمه ترگمان]فرآیند of ecdysis گزارش شد و اهمیت حفاظت از محیطزیست و تجاری سازی of مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه گوگل]پروسه حمل مواد غذایی گزارش شد و اهمیت حفاظت از محیط زیست و تجاری سازی bufonic مورد بحث قرار گرفت

3. The reason of snake's ecdysis is its skin too tightens and it feels uncomfortably.
[ترجمه ترگمان]دلیل of مار این است که پوست آن خیلی محکم تر می شود و به طور ناراحت کننده ای احساس ناراحتی می کند
[ترجمه گوگل]دلیل تخریب مار، پوست آن بیش از حد قوی است و احساس راحتی می کند

4. Hormones regulate many insect functions, including ecdysis and metamorphosis. Pheromones are chemicals emitted by one individual that alter the behavior of another member of the same species.
[ترجمه ترگمان]هورمون ها بسیاری از توابع حشرات از جمله ecdysis و دگردیسی را تنظیم می کنند Pheromones ها مواد شیمیایی ساطع شده توسط فردی هستند که رفتار یکی دیگر از گونه های مشابه را تغییر می دهد
[ترجمه گوگل]هورمون ها بسیاری از توابع حشرات را تنظیم می کنند، از جمله ecdysis و دگرگونی فرومون ها مواد شیمیایی است که توسط یک فرد منتقل می شود که رفتار یک عضو دیگر از همان گونه را تغییر می دهد

5. Hormones regulate many insect functions, including ecdysis and metamorphosis.
[ترجمه ترگمان]هورمون ها بسیاری از توابع حشرات از جمله ecdysis و دگردیسی را تنظیم می کنند
[ترجمه گوگل]هورمون ها بسیاری از توابع حشرات را تنظیم می کنند، از جمله ecdysis و دگرگونی

6. In the period of nymph stage and ecdysis peak, the control effects was better but it need highly professional technique and not suitable for guiding farmer to control the midges .
[ترجمه ترگمان]در دوران پری سکو و قله ecdysis، اثرات کنترل بهتر بود اما به تکنیک بسیار حرفه ای نیاز داشت و برای هدایت کشاورزان مناسب نبود تا پشه ها را کنترل کند
[ترجمه گوگل]در دوره مرحله نیمه و اوج ecdysis، اثرات کنترل بهتر بود، اما نیاز به روش بسیار حرفه ای داشت و برای هدایت کشاورزان برای کنترل میگو ها مناسب نبود

7. Accumulating evidence suggests that EH is present in all insects and may provide a general hormonal mechanism to regulate ecdysis.
[ترجمه ترگمان]شواهد accumulating حاکی از آن است که EH در همه حشرات وجود دارد و ممکن است یک مکانیزم هورمونی عمومی برای تنظیم ecdysis فراهم کند
[ترجمه گوگل]شواهد جمع آوری شده نشان می دهد که EH در همه حشرات وجود دارد و ممکن است یک مکانیزم عمومی هورمونی برای تنظیم ecdysis باشد


کلمات دیگر: