کلمه جو
صفحه اصلی

darjeeling


دارجیلینگ (ناحیه ای در شمال خاوری هندوستان که چای آن معروف است)

انگلیسی به فارسی

دارجلینگ


دارجیلینگ (ناحیه‌ای در شمال خاوری هندوستان که چای آن معروف است)


چای دارجیلینگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a variety of black tea grown in the mountainous region around Darjeeling, India.

• city in india; excellent black tea grown in the mountainous region of darjeeling (india)

جملات نمونه

1. Darjeeling was a fashionable hill resort.
[ترجمه ترگمان]چای هندی یک استراحتگاه مد روز بود
[ترجمه گوگل]دارجیلینگ یک مجتمع تپه مدرن بود

2. Darjeeling Known as the champagne tea and highly regarded for afternoon drinking.
[ترجمه ترگمان]چای هندی را به عنوان چای پانی می دانستند و برای نوشیدن بعد از ظهر آن را نوشیدند
[ترجمه گوگل]دارجلینگ شناخته شده به عنوان چای شامپاین و بسیار مورد توجه برای نوشیدن بعد از ظهر

3. Found as a baby in Darjeeling, she, too, is deaf.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یه بچه تو چای هندی پیدا شده، اون هم کر هستش
[ترجمه گوگل]او نیز به عنوان یک کودک در Darjeeling یافت می شود، همچنین ناشنوا است

4. And suddenly you find yourself suck in'down Darjeeling with Antoinette and her little sister.
[ترجمه ترگمان]و ناگهان خود را با آنتوانت و خواهر کوچکش suck
[ترجمه گوگل]و ناگهان متوجه می شوید خود را درگیر Darjeeling با آنتونی و خواهر کوچکش می کنید

5. Scientists tested black Darjeeling tea on 16 healthy women volunteers aged more than 50.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان بر روی ۱۶ زن سالم که بیش از ۵۰ سال سن دارند، چای دارجلینگ سیاه را مورد آزمایش قرار دادند
[ترجمه گوگل]دانشمندان چای سیاه دارجلینگ را در 16 داوطلب سالم زنان بالای 50 ساله آزمایش کردند

6. Tashi spent his childhood in Darjeeling, the famed British hill station and tea growing area.
[ترجمه ترگمان]Tashi دوران کودکی خود را در دارجلینگ، ایستگاه معروف تپه و در حال رشد چای سپری کرد
[ترجمه گوگل]Tashi دوران کودکی خود را در Darjeeling، ایستگاه تپه بریتانیایی مشهور و منطقه چای رشد گذراند

7. Grey, Black Currant, Pekoe, English Breakfast Darjeeling. 3 infusions of each.
[ترجمه ترگمان]گری، currant، چای هندی، چای هندی انگلیسی سه تا سوزن سوزن
[ترجمه گوگل]خاکستری، انگور سیاه، Pekoe، صبحانه انگلیسی Darjeeling 3 تزریق هر یک

8. She trained in Dublin and in Darjeeling, India, before taking her religious vows in 193
[ترجمه ترگمان]او پیش از اینکه پیمان مذهبی خود را در سال ۱۹۳ به پایان برساند، در دوبلن و در دارجلینگ هند آموزش دید
[ترجمه گوگل]او در سال 193 در مدارس دوبلین و در داروین، هند تحصیل کرد

9. Earl Grey, Darjeeling and Jasmine are best-selling traditional teas.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب، ارل گری، دارجلینگ و یاسمن بیش ترین فروش چای سنتی را دارند
[ترجمه گوگل]ارل گری، دارجلینگ و یاسین بهترین فروش چای سنتی هستند

10. He undressed and put on his pajamas and robe and made a pot of Darjeeling.
[ترجمه ترگمان]لباس هایش را درآورد و لباس خوابش را پوشید و یک قوری چای چینی درست کرد
[ترجمه گوگل]او لباس هایش را برداشت و لباس هایش را پوشید و لباس دی جیلیج را ساخت

11. Contains: Organic Ginger root, organic Cinnamon, organic Cloves, organic Cardamom, organic Nutmeg, organic Darjeeling, and organic Vanilla bean. Contains Caffeine.
[ترجمه ترگمان]این محصول شامل: ریشه Ginger آلی، دارچین آلی، Cloves آلی، آلی Cardamom، آلی Nutmeg، آلی دارجلینگ، و لوبیا آلی وانیلی است حاوی کافئین است
[ترجمه گوگل]حاوی: ریشه زنجبیل ارگانیک، دارچین ارگانیک، پیاز ارگانیک، کاردیم ارگانیک، گردو آلی Organic، Darjeeling ارگانیک و لوبیای وانیلی ارگانیک حاوی کافئین است

12. If flowers don't appeal, the company also offers fennel, pepper and Darjeeling tea.
[ترجمه ترگمان]اگر گل ها جاذبه ندارند، شرکت همچنین رازیانه، فلفل و دارجلینگ را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]اگر گلها تجدیدنظر نکنند، این شرکت همچنین رازیانه، فلفل و چای دارجلینگ را ارائه می دهد

13. An endangered snow leopard sits inside its enclosure at a zoo in Darjeeling, India.
[ترجمه ترگمان]یک پلنگ برفی در معرض خطر در یک باغ وحش در دارجلینگ، هند قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]پلنگ برفی در معرض خطر قرار دارد در محوطه خود در باغ وحش در Darjeeling، هند واقع شده است


کلمات دیگر: