1. a booth on the tenth international fair of tehran
غرفه ای در دهمین نمایشگاه بین المللی تهران
2. telephone booth
کیوسک (اتاقک) تلفن
3. He went into the phone booth and dialed the number.
[ترجمه ترگمان]به باجه تلفن رفت و شماره را گرفت
[ترجمه گوگل]او به غرفه تلفن رفت و شماره را شماره گیری کرد
4. Mrs Booth showed a lot of good sense.
[ترجمه ترگمان]خانم \"بوث\" خیلی با عقل جور در میاد
[ترجمه گوگل]خانم بوتی معجزه خوبی داشت
5. Cherie Booth is the lawyer appearing for the defendant.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسه که \"عزیز بوث\" وکیل متهم به متهم است
[ترجمه گوگل]چری بوت وکیل برای متهم است
6. Booth paints a grim picture of life in the next century.
[ترجمه ترگمان]بوث \"یه عکس ترسناک از زندگی در قرن بعد نقاشی می کنه\"
[ترجمه گوگل]غرفه یک تصویر تلخ از زندگی را در قرن بعدی رنگ می کند
7. They sat in a corner booth, away from other diners.
[ترجمه ترگمان]روی میز کناری نشستند و از other دور شدند
[ترجمه گوگل]آنها در یک غرفه گوشه نشسته بودند، دور از دیگر غواصان
8. I called her from a public phone booth near the entrance to the bar.
[ترجمه ترگمان]از یه کیوسک تلفن عمومی نزدیک ورودی بهش زنگ زدم
[ترجمه گوگل]من از یک غرفه تلفن عمومی در نزدیکی ورودی به نوار، او را صدا زدم
9. We found a photo booth on the station.
[ترجمه ترگمان]ما یه غرفه عکس تو ایستگاه پیدا کردیم
[ترجمه گوگل]ما یک ایستگاه عکس پیدا کردیم
10. When you are there, in the polling booth, nobody can see where you put your cross.
[ترجمه ترگمان]وقتی تو آنجا هستی، در باجه اخذ رای، هیچ کس نمی تواند ببیند که cross را کجا گذاشته ای
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما آنجا هستید، در غرفه رای گیری، هیچ کس نمیتواند ببیند کجا عبور می کنید
11. Booth was a revivalist intent on his Christian vocation.
[ترجمه ترگمان]بوث \"یه قصدی برای ماموریت مسیحی خودش بود\"
[ترجمه گوگل]غرفه یک هدف احیاگرانه در مورد مسیحی خود بود
12. In the next booth along he could see an elderly lady, talking volubly.
[ترجمه ترگمان]در اتاق مجاور، یک خانم مسن را می دید که تند حرف می زد
[ترجمه گوگل]در غرفه بعدی، او یک بانوی سالخورده را دید که با صدای بلند صحبت می کرد
13. You're a millionaire call while in a phone booth in Creeksville-in-the-Boondocks.
[ترجمه ترگمان]شما یک میلیونر هستید در حالی که در باجه تلفن در باجه تلفن در Creeksville - نامیده می شود
[ترجمه گوگل]شما یک تماس میلیونر در حالی که در یک غرفه تلفن در Creeksville-in-the-Boondocks است
14. President Lincoln was assassinated by John Wilkes Booth.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور لینکلن توسط جان ویلکز کشته شد
[ترجمه گوگل]پرزیدنت لینکلن توسط جان ویلکس بوت به قتل رسید