1. outside the ambit of ordinary events
خارج از حوزه ی اتفاقات روزمره
2. Her case falls within the ambit of moral law.
[ترجمه ترگمان]پرونده او در چارچوب قانون اخلاقی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]پرونده او در محدوده قانون اخلاقی قرار دارد
3. This case falls clearly within the ambit of the 1994 act.
[ترجمه ترگمان]این پرونده به وضوح در چارچوب قانون ۱۹۹۴ اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]این پرونده به وضوح در محدوده قانون سال 1994 قرار دارد
4. Now it is within the Tyneside ambit.
[ترجمه ترگمان]اکنون در درون the ambit قرار دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر در محدوده Tyneside است
5. Justice entailed bringing all relations within the ambit of divine order.
[ترجمه ترگمان]عدالت، همه روابط را با نظم الاهی ترتیب می داد
[ترجمه گوگل]عدالت مستلزم آوردن تمام روابط در محدوده نظم الهی است
6. What the legitimate ambit of a certain power actually is will necessarily be a value judgment.
[ترجمه ترگمان]آنچه the قانونی یک قدرت خاص در واقع لزوما یک قضاوت ارزش خواهد بود
[ترجمه گوگل]حقیقی مشروعیت یک قدرت خاص در واقع لزوما قضاوت ارزش است
7. The second question, the proper ambit of the provocation defence, is more troublesome.
[ترجمه ترگمان]سوال دوم، توجیه درست دفاع تحریک، بیش از پیش اسباب دردسر است
[ترجمه گوگل]سوال دوم، محدوده مناسب دفاع تحریک آمیز، مشکل تر است
8. The ambit of the duty must depend on the circumstances, especially the respective positions of those involved.
[ترجمه ترگمان]The وظیفه باید به شرایط، به خصوص موقعیت های مربوط به افراد درگیر، بستگی داشته باشد
[ترجمه گوگل]محدوده وظیفه باید به شرایط، به ویژه موقعیت های مربوطه مربوطه بستگی دارد
9. The first class is of wider ambit than the second and exists only during the period of employment.
[ترجمه ترگمان]کلاس اول بزرگ تر از ثانیه است و تنها در طول دوره اشتغال وجود دارد
[ترجمه گوگل]کلاس اول از محدوده وسیع تر از دوم است و تنها در طول دوره استخدام وجود دارد
10. Restaurants, cafes and public houses are outside the ambit of that class of use and planning permission is therefore required.
[ترجمه ترگمان]رستوران ها، کافه ها و خانه های عمومی خارج از ambit هستند که از آن استفاده می کنند و مجوز برنامه ریزی لازم است
[ترجمه گوگل]رستوران ها، کافی نت ها و خانه های عمومی در خارج از محدوده این کلاس از استفاده قرار می گیرند و بنابراین مجوز لازم برای برنامه ریزی است
11. The ambit of this appears very wide.
[ترجمه ترگمان]The این صحنه بسیار عریض به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]محدوده این بسیار گسترده است
12. The ambit of this discretion will now be reviewed in more detail.
[ترجمه ترگمان]استفاده از این اختیار در حال حاضر با جزئیات بیشتر مورد بررسی قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]محدوده این اختیار اکنون در جزئیات بیشتر بررسی خواهد شد
13. This case falls clearly within the ambit of the 2001 act.
[ترجمه ترگمان]این پرونده به وضوح در چارچوب قانون ۲۰۰۱ قرار دارد
[ترجمه گوگل]این پرونده به وضوح در محدوده قانون سال 2001 قرار دارد
14. Traceless education is the supreme ambit of education. True love, tolerance and wisdom are the virtues that all educators should bear.
[ترجمه ترگمان]تعلیم و تربیت traceless، بالاترین میزان آموزش و پرورش است عشق واقعی، تحمل و خرد، virtues هستند که همه مربیان باید تحمل کنند
[ترجمه گوگل]آموزش بدون سر و صدا فوق العاده ای از آموزش و پرورش است عشق واقعی، تحمل و حکمت فضیلت هایی است که همه آموزگاران باید تحمل کنند
15. Thus, coming out from the ambit of business concerns, this issue has become an inevitable topic to think upon in general.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، بیرون آمدن از نگرانی های مربوط به نگرانی های تجاری، این موضوع به یک موضوع اجتناب ناپذیر برای تفکر عمومی تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، از حوزه نگرانی های تجاری بیرون می آید، این موضوع موضوعی اجتناب ناپذیر است که به طور کلی به آن فکر می کند