1. designer jeans
شلوار جین مارکه (مارکدار)
2. dress designer
طراح لباس
3. industrial designer
طراح صنعتی،نهرنگ گر صنعتی
4. a scene designer
صحنه پرداز،طراح صحنه
5. The designer has received rave reviews from such arbiters of taste as Elle magazine.
[ترجمه ترگمان]این طراح با مرور بیش از حد از این قاضی، قاضی سلیقه (Elle)استقبال می کند
[ترجمه گوگل]طراح ارزیابی های هیجان انگیز از جمله داوران طعم مانند مجله Elle دریافت کرده است
6. Fake designer watches are sold at a fraction of the price of the genuine article.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه های تقلبی در بخشی از قیمت این مقاله واقعی به فروش می رسند
[ترجمه گوگل]ساعتهای طراح جعلی با کمترین قیمت از محصول واقعی فروخته می شود
7. The designer came in for a lot of criticism.
[ترجمه الهه فهیمی] طراح آماده رویارویی با بسیاری از انتقادات شد
[ترجمه ترگمان]طراح برای بسیاری از انتقادات وارد عمل شد
[ترجمه گوگل]طراح برای بسیاری از انتقادات وارد شده است
8. He'll only wear clothes with a designer label.
[ترجمه ترگمان]او فقط با برچسب طراح لباس می پوشد
[ترجمه گوگل]او تنها با برچسب طراح لباس می پوشد
9. They chased up the dress designer to get a delivery date.
[ترجمه ترگمان]آن ها طراح لباس را دنبال کردند تا تاریخ تحویل را دریافت کنند
[ترجمه گوگل]آنها یک طراح لباس را تعقیب کردند تا یک تاریخ تحویل را دریافت کنند
10. Mrs Yacoub was robbed of her £000 designer watch at her West London home.
[ترجمه ترگمان]خانم \"Yacoub\" در خانه اش در غرب لندن از ۰۰۰ پوند دزدیده شد
[ترجمه گوگل]خانم یوکوب از طراحان 000 دلاری خود در خانه خود در لندن غارت گرفت
11. The designer dummied up the book so that they could study the format.
[ترجمه ترگمان]طراح این کتاب را مرتب می کند تا آن ها بتوانند فرمت را مطالعه کنند
[ترجمه گوگل]طراح کتاب را خفه کرد تا بتواند فرمت را مطالعه کند
12. She's a highly original young designer.
[ترجمه ترگمان]او یک طراح جوان بسیار اصیل است
[ترجمه گوگل]او طراح جوان بسیار ابتکاری است
13. Her designer clothes were from the pages of a glossy fashion magazine.
[ترجمه ترگمان]لباس های طراح از صفحات مجله مد براق بود
[ترجمه گوگل]لباس طراحیش از صفحات مجله مد براق بود
14. People are prepared to pay high prices for designer clothes.
[ترجمه ترگمان]مردم آماده هستند که بهای بالای لباس های طراح را بپردازند
[ترجمه گوگل]مردم آماده هستند برای پرداخت هزینه های بالا برای لباس طراح
15. They brought in an interior designer to suggest colour schemes for the house.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک طراح داخلی آورده بودند تا طرح های رنگی را برای این خانه پیشنهاد کنند
[ترجمه گوگل]آنها طراح داخلی را به طرح های رنگی برای خانه پیشنهاد دادند
16. The designer has exercised good taste in her use of different fonts.
[ترجمه ترگمان]طراح از سلیقه خوبی در استفاده از فونت های مختلف استفاده کرده است
[ترجمه گوگل]طراح با استفاده از فونت های مختلف، طعم خوبی دارد
17. Designer beers and trendy wines have replaced the good old British pint.
[ترجمه ترگمان]آبجو Designer و شراب های trendy جایگزین the قدیمی انگلیسی شده است
[ترجمه گوگل]آبجو طراح و شراب های مرسوم، جایگزین پینت خوب قدیمی انگلیسی شده اند
18. In his designer suit and shiny shoes he looked quite the man about town.
[ترجمه ترگمان]او با کت و شلوار شیک و کفش های براقی به مردی که در اطراف شهر بود نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]در کت و شلوار طراحیش و کفشهای براق او کاملا مردی در مورد شهر بود