کلمه جو
صفحه اصلی

automaton


معنی : ماشین، ماشین خودکار، ادم مکانیکی، ادم بی اراده، الت دست
معانی دیگر : (انسان یا حیوان) دارای رفتار ماشینی و یکنواخت، آدمک برقی یا مکانیکی، آدم واره، آدم ماشینی، (کامپیوتر) دستگاهی که به طور خودکار و بنابر برنامه ای که قبلا به آن داده شده کاری را انجام می دهد، ماشینی که کارهای انسان را میکند

انگلیسی به فارسی

اتوماتیک، ماشین، ماشین خودکار، ادم مکانیکی، ادم بی اراده، الت دست، ماشینی که کارهای انسان را میکند


ماشین، ماشین خودکار


آدم مکانیکی، ماشینی که کارهای انسان را می‌کند ، (مجازاً) آدم بی‌اراده، آلت دست


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: automata, automatons
(1) تعریف: a piece of machinery that resembles a human in some or all functions; robot.
مترادف: robot
مشابه: android, humanoid, machine

(2) تعریف: a person who behaves mechanically or automatically, as if without thought.
مترادف: robot
مشابه: machine, puppet

• robot; self-acting machine; person who behaves mechanically
if you say that someone is an automaton, you mean that they act without thinking, usually because they are tired or bored.

دیکشنری تخصصی

[سینما] عروسک مکانیکی
[کامپیوتر] ماشین خودکار .

مترادف و متضاد

ماشین (اسم)
apparatus, machine, engine, mill, automaton, motor, plant, gin, mechanism

ماشین خودکار (اسم)
automaton

ادم مکانیکی (اسم)
automaton, robot

ادم بی اراده (اسم)
automaton

الت دست (اسم)
tool, automaton, guinea pig, stooge, cat's-paw

جملات نمونه

1. The automaton no longer looked so innocent.
[ترجمه ترگمان]مرد بی اراده آن قدر معصوم و معصوم به نظر نمی رسید
[ترجمه گوگل]این خودرو دیگر بیگناه نیست

2. Rising slowly like an automaton, she made her way over to the counter and picked up the receiver.
[ترجمه ترگمان]در حالی که آهسته از جا برمی خاست به طرف پیشخوان رفت و گوشی را برداشت
[ترجمه گوگل]او به آرامی مثل یک ماشین حرکت می کرد، او را به سمت مقبره برد و گیرنده را برداشت

3. She was an automaton, carrying out the simple instructions of her neural program: If whit fly occupied, withhold sperm.
[ترجمه ترگمان]او یک ماشین بود و دستورها ساده برنامه عصبی خود را انجام می داد: اگر با پرواز کردن، اسپرم را نگه دارید
[ترجمه گوگل]او اتوماتیک بود، دستورالعمل های ساده ای از برنامه عصبی خود را انجام می داد: اگر هر کس پرواز کند اشغال شود، اسپرم را از بین ببرد

4. It was the mechanical accuracy of an automaton.
[ترجمه ترگمان]این دقت مکانیکی یک ماشین بود
[ترجمه گوگل]این دقت مکانیکی یک ماشین بود

5. Moving like an automaton, she went through all the motions of washing, dressing and putting on make-up.
[ترجمه ترگمان]او مانند یک ماشین حرکت می کرد، تمام حرکات شستن، لباس پوشیدن و آرایش را انجام می داد
[ترجمه گوگل]حرکت مانند یک ماشین، او از طریق تمام حرکات شستشو، پانسمان و آرایش دادن رفت

6. If he too is just an automaton driven by his genetic predispositions what can be the scientific value of his observations?
[ترجمه ترگمان]اگر او هم مثل یک ماشین است که محرک ژنتیکی او باشد، می تواند ارزش علمی مشاهدات خود را داشته باشد؟
[ترجمه گوگل]اگر او نیز فقط یک ماشین است که توسط خواص ژنتیکی او هدایت می شود، ارزش علمی مشاهدات او چیست؟

7. Discrete event system is modelled as automaton.
[ترجمه ترگمان]سیستم رویداد گسسته به عنوان یک ماشین مدل سازی شده است
[ترجمه گوگل]سیستم رویداد گسسته به عنوان اتوماتیک مدل سازی می شود

8. The result shows that the finite automaton can accept this limit set.
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که ماشین متناهی می تواند این محدودیت را بپذیرد
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد که اتوماتیک محدود می تواند این محدودیت را قبول کند

9. Do you think I an an automaton?
[ترجمه ترگمان]فکر می کنید من یک آدم بی اراده هستم؟
[ترجمه گوگل]فکر میکنی من یک ماشین هستم؟

10. In this paper, a cellular automaton model is presented to simulate the evacuation process in the square.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، یک مدل ماشین سلولی برای شبیه سازی فرآیند تخلیه در میدان ارائه شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک مدل اتوماتیک سلولی برای شبیه سازی فرآیند تخلیه در میدان ارائه شده است

11. Based on the cellular automaton (CA) made up of regular hexagon cells, the nearest neighbor type and periodic boundary condition, equiaxial microstructure as parent phase was obtained.
[ترجمه ترگمان]براساس ماشین سلولی (CA)که از یک شش ضلعی منظم تشکیل شده است، نزدیک ترین نوع همسایه و شرایط مرزی تناوبی، ریزساختار equiaxial به عنوان فاز پدر بدست آمد
[ترجمه گوگل]بر اساس ماشین سلولی (CA) که از سلولهای شبه منظم منظم تشکیل شده است، نزدیک ترین نوع همسایه و شرایط مرزی دوره ای، میکروساختار equi axial به عنوان مرحله اولیه به دست آمده است

12. In existing one - dimensional cellular automaton models of traffic flow, drivers'varying behaviors are the deceleration probability.
[ترجمه ترگمان]در مدل سلولی یک بعدی موجود از جریان ترافیک، رفتارها و رفتارهای متغیر احتمال deceleration هستند
[ترجمه گوگل]در مدلهای یکپارچه ی اتوماتای ​​سلولی جریان ترافیکی موجود، رفتارهای راننده درایو، احتمال کاهش سرعت هستند

13. By combining the Automaton with an Elephant Gun, the advanced Technologist can create the Automaton Gunner!
[ترجمه ترگمان]با ترکیب automaton با تفنگ فیل، the پیشرفته می تواند the automaton را ایجاد کند!
[ترجمه گوگل]با ترکیب اتوماتیک با تفنگ فیل، تکنولوژیست پیشرفته می تواند Automat Gunner را ایجاد کند!

14. I do the same route to work every day, like some sort of automaton.
[ترجمه ترگمان]من همان مسیر را برای کار کردن هر روز، مثل یک نوع ماشین، انجام می دهم
[ترجمه گوگل]من همان مسیری را برای کار هر روز، مانند نوعی اتوماتیک انجام می دهم

He has become an automaton, repeating the same dull things over and over.

او مانند یک آدم ماشینی همان حرف‌های کسل‌کننده را بارها تکرار می‌کند.


پیشنهاد کاربران

خودکار ، خودکاره ، خود کارکرد

=robot

ادم اهنی/ربات

ربات , ماشین خودکار

– He believes that automatons would ultimately displace human labor
– I do the same route to work every day, like some sort of automaton


کلمات دیگر: