اتاق کنترل
control room
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• center for testing the movement of planes, room in an airport observation post/tower
دیکشنری تخصصی
[سینما] اتاق فرمان - اتاق کنترل
[مهندسی گاز] اطاق فرمان، اطاق کنترل
[زمین شناسی] اطاق فرمان، اطاق پایش و فرمان، اطاق کنترل اطاقی است که در آن تابلوهای کنترل و فرمان نصب می شود .
[مهندسی گاز] اطاق فرمان، اطاق کنترل
[زمین شناسی] اطاق فرمان، اطاق پایش و فرمان، اطاق کنترل اطاقی است که در آن تابلوهای کنترل و فرمان نصب می شود .
جملات نمونه
1. John gave the police control room a running commentary on the driver's antics as he followed him at 90mph.
[ترجمه ترگمان]جان در حالی که با سرعت ۹۰ مایل بر ساعت به دنبال او می رفت، گزارشی در حال اجرا در اتاق کنترل پلیس داد
[ترجمه گوگل]جان به اتاق کنترل اتاق پلیس یک توضیح در حال اجرا در مورد antics راننده را به عنوان او به دنبال او در 90mph
[ترجمه گوگل]جان به اتاق کنترل اتاق پلیس یک توضیح در حال اجرا در مورد antics راننده را به عنوان او به دنبال او در 90mph
2. The control room is walled off by soundproof glass.
[ترجمه ترگمان]اتاق کنترل توسط شیشه ای محصور شده
[ترجمه گوگل]اتاق کنترل با شیشه ای ضد صدا خاموش می شود
[ترجمه گوگل]اتاق کنترل با شیشه ای ضد صدا خاموش می شود
3. A control room operator at Dimlington, he has followed motor racing for years.
[ترجمه ترگمان]یک اپراتور اتاق کنترل در Dimlington، او چندین سال است که حرکت موتور را دنبال می کند
[ترجمه گوگل]اپراتور اتاق کنترل در دیملینگتون، او سالها به دنبال مسابقه موتور است
[ترجمه گوگل]اپراتور اتاق کنترل در دیملینگتون، او سالها به دنبال مسابقه موتور است
4. A visitor to the control room of this nuclear missile submarine might pass it by without a second thought.
[ترجمه ترگمان]یک بازدید کننده از اتاق کنترل این زیردریایی موشکی هسته ای ممکن است بدون فکر دوم از آن عبور کند
[ترجمه گوگل]یک بازدید کننده به اتاق کنترل این زیردریایی موشکی هسته ای ممکن است بدون فکر دوم تصویب کند
[ترجمه گوگل]یک بازدید کننده به اتاق کنترل این زیردریایی موشکی هسته ای ممکن است بدون فکر دوم تصویب کند
5. This interface takes its physical form in the control room.
[ترجمه ترگمان]این رابط فرم فیزیکی خود را در اتاق کنترل می گیرد
[ترجمه گوگل]این رابط فرم فیزیکی خود را در اتاق کنترل می گیرد
[ترجمه گوگل]این رابط فرم فیزیکی خود را در اتاق کنترل می گیرد
6. You see engineers in the control room.
[ترجمه ترگمان]شما مهندسین را در اتاق کنترل می بینید
[ترجمه گوگل]شما مهندسان را در اتاق کنترل می بینید
[ترجمه گوگل]شما مهندسان را در اتاق کنترل می بینید
7. The technical director is the link between the control room and what goes out over the air.
[ترجمه ترگمان]مدیر فنی ارتباط بین اتاق کنترل و چیزی است که روی هوا پخش می شود
[ترجمه گوگل]مدیر فنی مدیر ارتباط بین اتاق کنترل و آنچه در هوا میگذرد
[ترجمه گوگل]مدیر فنی مدیر ارتباط بین اتاق کنترل و آنچه در هوا میگذرد
8. The satellite's launch brought cheers from the mission control room.
[ترجمه ترگمان]پرتاب ماهواره از اتاق کنترل خارج شد
[ترجمه گوگل]راه اندازی ماهواره ای از اتاق ماموریت ماموریت را تشویق کرد
[ترجمه گوگل]راه اندازی ماهواره ای از اتاق ماموریت ماموریت را تشویق کرد
9. One of the radio control room operators heard her screaming in uncontrollable agony over the airwaves.
[ترجمه ترگمان]یکی از اپراتورهای اتاق کنترل رادیویی صدای جیغ او را در عذابی غیرقابل کنترل نسبت به امواج رادیو و هوا شنید
[ترجمه گوگل]یکی از اپراتورهای اتاق کنترل رادیو شنیده بود که فریاد می کشد که در اثر آلودگی های غیر قابل کنترل بر روی امواج رادیویی پخش می شود
[ترجمه گوگل]یکی از اپراتورهای اتاق کنترل رادیو شنیده بود که فریاد می کشد که در اثر آلودگی های غیر قابل کنترل بر روی امواج رادیویی پخش می شود
10. The control room door slammed shut behind Atrimonides as he ran on to the gallery and hurled himself at Christine.
[ترجمه ترگمان]در اتاق کنترل پشت Atrimonides بسته شد و او به سمت گالری دوید و خود را به سوی کریستین پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]درب اتاق کنترل در حالی که به سمت گالری پرتاب شد و در کریستین خود را پرتاب کرد، در پشت Atrimonides بسته شد
[ترجمه گوگل]درب اتاق کنترل در حالی که به سمت گالری پرتاب شد و در کریستین خود را پرتاب کرد، در پشت Atrimonides بسته شد
11. About 500 ambulance officers and control room staff joined the crews' ban on overtime last week.
[ترجمه ترگمان]حدود ۵۰۰ مامور آمبولانس و کارکنان اتاق کنترل در هفته گذشته از پرداخت اضافه کاری به خدمه ملحق شدند
[ترجمه گوگل]نزدیک به 500 نفر از افسران آمبولانس و کارکنان اتاق کنترل، مجوز خدمت رسانی به اضافه کاری را در هفته گذشته پیوستند
[ترجمه گوگل]نزدیک به 500 نفر از افسران آمبولانس و کارکنان اتاق کنترل، مجوز خدمت رسانی به اضافه کاری را در هفته گذشته پیوستند
12. Jester: He's headed to the control room in the basement.
[ترجمه ترگمان] دلقک، داره میره به اتاق کنترل تو زیرزمین
[ترجمه گوگل]جاستر او را به اتاق کنترل در زیر زمین هدایت کرد
[ترجمه گوگل]جاستر او را به اتاق کنترل در زیر زمین هدایت کرد
13. Alarm sounds within the TMI control room.
[ترجمه ترگمان]در اتاق کنترل TMI آژیر به صدا در می آید
[ترجمه گوگل]زنگ هشدار در داخل اتاق کنترل TMI پخش می شود
[ترجمه گوگل]زنگ هشدار در داخل اتاق کنترل TMI پخش می شود
14. The competition, in its eighth year, was organised by Wytch Farm control room operator Dave Handley.
[ترجمه ترگمان]این مسابقه که در سال هشتم آن برگزار شد، توسط دیو Handley، مدیر اتاق کنترل مزرعه Wytch، ترتیب داده شد
[ترجمه گوگل]این رقابت در سال هشتم توسط اپراتور اتاق کنترل Wytch Farm Dave Handley برگزار شد
[ترجمه گوگل]این رقابت در سال هشتم توسط اپراتور اتاق کنترل Wytch Farm Dave Handley برگزار شد
پیشنهاد کاربران
( نظامی ) ستاد عملیات
کلمات دیگر: