1. a comparison of iran with japan
مقایسه ی ایران با ژاپن
2. a comparison of khayyam's text with the english version
مقایسه ی متن خیام با ترجمه ی انگلیسی آن
3. a comparison of slavery abolition laws in iran and america
مقایسه ی قوانین الغای بردگی در ایران و امریکا
4. limit comparison test
آزمون مقایسه ای حدی
5. by comparison
در مقایسه،در همسنجی،مقایستا،در مقام مقایسه
6. in comparison with
در مقایسه با
7. country life in comparison with city life
زندگی برون شهری در مقایسه با زندگی شهری
8. his book stands comparison with shahnameh
کتاب او با شاهنامه قابل مقایسه است.
9. there is no comparison between the two singers
بین این دو خواننده تشابهی وجود ندارد.
10. to draw a comparison
مقایسه کردن
11. stand (or bear) comparison
همانند بودن،قابل مقایسه بودن،همسنج پذیر بودن
12. there is no comparison
قابل مقایسه نیست
13. his house was very small in comparison with his brother's
خانه ی او در مقایسه با خانه ی برادرش بسیار کوچک بود.
14. his new book is interesting; by comparison his previous books seem dull
کتاب جدید او جالب است ; در مقایسه با آن،کتاب های پیشین او کسل کننده می نماید.
15. Comparison with other oil-producing countries is extremely interesting.
[ترجمه ترگمان]مقایسه با دیگر کشورهای تولید کننده نفت بسیار جالب است
[ترجمه گوگل]در مقایسه با سایر کشورهای تولید کننده نفت بسیار جالب است
16. I enclose the two plans for comparison.
[ترجمه ترگمان] من دو برنامه برای مقایسه رو جمع کردم
[ترجمه گوگل]من این دو برنامه را برای مقایسه مقایسه می کنم
17. He showed us a good tyre for comparison .
[ترجمه ترگمان]او برای مقایسه با ما لاستیک خوبی به ما نشان داد
[ترجمه گوگل]او یک مقایسه خوب را برای ما نشان داد
18. The education system bears / stands no comparison with that in many Eastern European countries .
[ترجمه ترگمان]سیستم آموزشی در بسیاری از کشورهای اروپای شرقی هیچ مقایسه ای ندارد
[ترجمه گوگل]سیستم آموزش و پرورش می تواند در مقایسه با آنچه در بسیاری از کشورهای اروپای شرقی باشد مقایسه کند
19. My garden doesn't stand comparison with his.
[ترجمه ترگمان]باغ من قابل مقایسه با او نیست
[ترجمه گوگل]باغ من در مقایسه با او نیست
20. There is no comparison between them.
[ترجمه ترگمان]هیچ مقایسه ای بین آن ها وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ مقایسه ای بین آنها وجود ندارد
21. It is often useful to make a comparison between two things.
[ترجمه ترگمان]اغلب برای مقایسه بین دو چیز مفید است
[ترجمه گوگل]اغلب مفید است برای مقایسه بین دو چیز