1. animated cartoon
نقاشی متحرک (مثل فیلم های میکی ماوس)
2. an animated story
داستان کارتونی
3. his jokes animated the audience
لطیفه های او حضار را سرحال آورد.
4. the breeze animated the leaves
نسیم برگ ها را تکان می داد.
5. the desire to surpass animated hassan's efforts to continue his education
میل برتری جویی،حسن را برانگیخت که تحصیلات خود را ادامه دهد.
6. the old man seemed animated and determined
پیرمرد،سرزنده و مصمم به نظر می رسید.
7. their conversation was frank and animated
مکالمه ی آنها رک و پر شور بود.
8. She was seen in animated conversation with the singer Yuri Marusin.
[ترجمه ROSE] او در گفتگوی انیمیشن با خواننده یوری دیده شد
[ترجمه ترگمان]او در گفتگوی انیمیشن با \"یوری Marusin\" (یوری Marusin)خواننده دیده شد
[ترجمه گوگل]او در گفتگوی متحرک با خواننده یوری Marusin دیده شد
9. I had rarely seen him so animated.
[ترجمه ترگمان]به ندرت او را چنان سرزنده دیده بودم
[ترجمه گوگل]من به ندرت او را بسیار متحرک دیدم
10. A smile suddenly animated her face.
[ترجمه ترگمان]ناگهان لبخندی بر چهره اش نشست
[ترجمه گوگل]یک لبخند ناگهان صورت او را متحیر کرد
11. Laughter animated his face for a moment.
[ترجمه ترگمان]خنده برای لحظه ای صورت او را به هیجان آورد
[ترجمه گوگل]خنده یک لحظه صورت خود را متحیر کرد
12. His observations gave rise to an animated and lively discussion.
[ترجمه ترگمان]مشاهدات او به یک بحث زنده و پر جنب و جوش تبدیل شد
[ترجمه گوگل]مشاهدات او باعث بحث و گفتگو متحرک و پر جنب و جوش شد
13. They were animated by religious zeal.
[ترجمه ترگمان]شور و شوق مذهبی آن ها را به هیجان آورده بود
[ترجمه گوگل]آنها توسط مشتاقان مذهبی متحرک شدند
14. There was an extremely animated discussion on the subject.
[ترجمه ترگمان]بحث پرشوری درباره این موضوع درگرفت
[ترجمه گوگل]یک بحث بسیار متحرک در مورد موضوع وجود داشت
15. The performance was followed by an animated discussion.
[ترجمه ترگمان]نمایش با بحث پرشوری مواجه شد
[ترجمه گوگل]عملکرد به دنبال یک بحث متحرک بود
16. A smile animated her face.
[ترجمه ترگمان]لبخندی بر چهره اش نشست
[ترجمه گوگل]یک لبخند چهره او را متحیر کرد
17. Her present submission is animated solely by her fear of punishment.
[ترجمه ترگمان]تسلیم فعلی او فقط به خاطر ترس از مجازات است
[ترجمه گوگل]تقاضای فعلی او تنها توسط ترس از مجازات متحرک است
18. Animated by fresh hope, he started again.
[ترجمه ترگمان]دوباره شروع به دویدن کرد
[ترجمه گوگل]با امید تازه متحرک، او دوباره شروع کرد
19. The boy was so bright and animated.
[ترجمه ترگمان]کودک بسیار بشاش و سرزنده بود
[ترجمه گوگل]پسر خیلی روشن و متحرک بود