1. he staged a satirical burlesque of romeo and juliet
او تقلید طنزآمیزی از رومئو و ژولیت را به صحنه آورد.
2. Our comic play was a burlesque of a Shakespearean tragedy.
[ترجمه ترگمان]نمایش کمدی ما یک رقاص تراژدی غم انگیزی بود
[ترجمه گوگل]بازی کمیک ما یک سر و صدا از یک تراژدی شکسپیر بود
3. The play was criticized for its burlesque treatment of serious issues.
[ترجمه ترگمان]این نمایش بخاطر رفتار burlesque در مورد مسائل جدی مورد انتقاد قرار گرفت
[ترجمه گوگل]این بازی به دلیل رفتارهای جدی اش با مسائل جدی مورد انتقاد قرار گرفت
4. The book read like a black comic burlesque.
[ترجمه ترگمان] کتاب مثل یه رقاص مضحک خونده میشه
[ترجمه گوگل]این کتاب مانند یک کمیک طنز سیاه و سفید خوانده می شود
5. He shouldn't burlesque the elder.
[ترجمه ترگمان]او نباید از خواهر بزرگ تر جدا شود
[ترجمه گوگل]او نباید بزرگتر شود
6. The Hollywood was one of the last pure burlesque theaters anywhere.
[ترجمه ترگمان]هالیوود یکی از آخرین burlesque burlesque بود
[ترجمه گوگل]هالیوود یکی از آخرین تئاترهای خالص خالص بود
7. Though his banner read burlesque, he occasionally dabbled in slightly more legitimate vaudeville fare.
[ترجمه ترگمان]با وجودی که بیرق خود را از دست می داد و گاه اندک اندک اندک نمایشی به نمایش می گذاشت
[ترجمه گوگل]اگرچه بنر او بنام burlesque را بخواند، او گاه گاه به صورت ارزان تر از وودویل زندگی می کند
8. Ohio Street with its burlesque houses is out of the question.
[ترجمه ترگمان]خیابون \"اوهایو\" با اون رقاص خونه دیگه سوال نیست
[ترجمه گوگل]خیابان اوهایو با خانه های Burlesque خود را از این سوال است
9. A performance, as in a burlesque act, in which a person slowly removes clothing, usually to musical accompaniment.
[ترجمه ترگمان]یک عملکرد، مانند یک عمل مضحک، که در آن فرد به آرامی لباس را از خود حذف می کند و معمولا با موسیقی همراه می شود
[ترجمه گوگل]عملکرد، همانطور که در یک عمل جراحی، که در آن یک شخص به آرامی لباس را حذف، معمولا به همراه موسیقی
10. In 2002 I began performing in burlesque and cabaret shows, both solo and with groups.
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰۲ من شروع به اجرا در نمایش های مضحک و کاباره کردم، هم تکی و هم با گروه ها
[ترجمه گوگل]در سال 2002، من در نمایش های Burlesque و کاباره، هم به صورت انفرادی و هم گروه های مختلف، اجرا کردم
11. As a local burlesque troupe entertained the crowd by staging a mock pillow fight, they were shocked when women from the audience came forward looking to join the battle.
[ترجمه ترگمان]در حالی که یک گروه نمایش مضحک محلی، مردم را با روی صحنه آوردن یک بالش مسخره، سرگرم کرد، وقتی که زنان از میان جمعیت به جلو آمدند تا به نبرد بپیوندند، آن ها شوکه شده بودند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک گروه مردانه محلی، مردم را با راه اندازی یک مبارزه با بالش های خنده دار سرگرم کردند، زمانی که زنان از مخاطب به دنبال پیوستن به نبرد بودند، شوکه شدند
12. Burlesque narrative of what happened when - one morning out of the blue - I lay an egg.
[ترجمه ترگمان]داستان burlesque که وقتی - یک روز صبح بیرون از آبی - من یک تخم گذاشتم
[ترجمه گوگل]روایت Burlesque از آنچه اتفاق افتاده است - یک صبح از آبی - تخم گذاشته ام
13. By taking bribes the judge made a burlesque of his high office.
[ترجمه ترگمان]با گرفتن رشوه دادن قاضی، یه رقاص از دفتر کارش درست کرد
[ترجمه گوگل]قاضی، با رشوه گرفتن، یک دفترچه بلند از دفتر عالی خود را ساخت
14. He's the headliner of a gay burlesque show.
[ترجمه ترگمان]اون یه نمایش مسخره رقاص مسخره است
[ترجمه گوگل]او سرآمد یک نمایشگر خالکوبی است
15. The burlesque element weakens the serious portions of the book.
[ترجمه ترگمان]این عنصر مضحک بخش های جدی کتاب را تضعیف می کند
[ترجمه گوگل]عنصر burlesque بخش های جدی کتاب را تضعیف می کند