کلمه جو
صفحه اصلی

acrobatic


مربوطبه بندبازی

انگلیسی به فارسی

مربوط به بندبازی


آکروباتیک


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: having to do with acrobats or feats of balance and skill.

• of gymnastic tricks
an acrobatic movement or display involves difficult jumps, somersaults, and balancing acts.
acrobatics are acrobatic movements.

دیکشنری تخصصی

[سینما] حرکات ماهرانه

جملات نمونه

1. a few chinese athletes exhibited their acrobatic skills
چند ورزشکار چینی مهارت های آکروباتیک خود را نشان دادند.

2. The acrobatic tricks absorbed the children.
[ترجمه ترگمان]حرکات آکروباتیک بچه ها را به خود اختصاص داده بود
[ترجمه گوگل]ترفندهای آکروباتیک کودکان را جذب می کنند

3. They laid on an acrobatic performance for the children.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای بچه ها عملکرد دسته جمعی داشتند
[ترجمه گوگل]آنها بر روی عملکرد آکروباتیک برای کودکان گذاشتند

4. They performed some amazing acrobatic feats.
[ترجمه ترگمان]آن ها کاره ای نمایشی نمایشی انجام می دادند
[ترجمه گوگل]آنها برخی از شاهکارهای آکروباتیک شگفت انگیز را انجام دادند

5. The entertainment consisted of comic songs, dances and acrobatic performance, and wound up with a screamingly funny farce.
[ترجمه ترگمان]سرگرمی عبارت بود از ترانه های خنده دار، رقص و نوازندگی acrobatic، و با یک نمایش مضحک خنده دار از هم جدا می شدند
[ترجمه گوگل]سرگرمی شامل آهنگ های کمیک، رقص و عملکرد آکروباتیک بود و با یک افسون جیغ وحشتناک ختم شد

6. Inverted flight is an acrobatic maneuvre of the plane.
[ترجمه ترگمان]پرواز Inverted مثل maneuvre acrobatic
[ترجمه گوگل]پرواز معکوس یک مانور آکروباتیک هواپیما است

7. Inverted flight is an acrobatic manoeuvre of the plane.
[ترجمه ترگمان]پرواز Inverted مانور acrobatic از هواپیما است
[ترجمه گوگل]پرواز معکوس یک مانور آکروباتیک هواپیما است

8. Scott Brosius has played an acrobatic third base and hit for average and power.
[ترجمه ترگمان]اسکات Brosius بر روی پایه سوم حرکت کرد و به طور متوسط به قدرت و قدرت رسید
[ترجمه گوگل]اسکات بروسیوس سومین پایه آکروباتیک را تجربه کرده و به طور متوسط ​​به قدرت رسیده است

9. Dineh used various tricks and acrobatic feats to escape them, but eventually exhaustion set in.
[ترجمه ترگمان]Dineh از ترفندهای گوناگونی استفاده می کردند و حرکات آکروباتیک انجام می دادند تا از آن ها فرار کنند، اما در نهایت خستگی شروع به کار کرد
[ترجمه گوگل]دینه از ترفندهای مختلف و شاهکارهای آکروباتیک برای فرار از آنها استفاده می کند، اما در نهایت خستگی در آن قرار دارد

10. Special skills could include acrobatic attacks worthy of their feline heritage.
[ترجمه ترگمان]مهارت های ویژه می تواند شامل حرکات آکروباتیک هم تیمی آن ها باشد
[ترجمه گوگل]مهارت های ویژه می تواند شامل حملات آکروباتیک ارزش میراث خویش باشد

11. The acrobatic performances combining beauty, thrill, surprise and inconceivability.
[ترجمه ترگمان]حرکات آکروباتیک با ترکیب زیبایی، هیجان، غافلگیری و inconceivability
[ترجمه گوگل]اجرای آکروباتیک ترکیبی از زیبایی، هیجان، تعجب و غیر قابل تصور است

12. Dancing on a rope is an acrobatic feat.
[ترجمه ترگمان]رقص روی یک طناب یک شاهکار acrobatic
[ترجمه گوگل]رقص در طناب یک شاهکار آکروباتیک است

13. Cartwheel: A sideways acrobatic roll with the arms and legs extended.
[ترجمه ترگمان]cartwheel: یک حرکت acrobatic بر روی بازوها و پاها دراز می شود
[ترجمه گوگل]چرخش چرخ رول آکروباتیک جانبی با بازوها و پاها گسترش یافته است

14. He performed a sensational acrobatic feat.
[ترجمه ترگمان]او حرکات نمایشی مهیج اجرا کرد
[ترجمه گوگل]او یک شاهکار آکروباتیک عجیب و غریب را انجام داد

پیشنهاد کاربران

حرکت چرخشی

فوتبال:قیچی، برگردان


کلمات دیگر: