معنی : مطابق
conforming
معنی : مطابق
انگلیسی به فارسی
مطابق
انگلیسی به انگلیسی
• in accordance; complying
دیکشنری تخصصی
[سینما] تطبیق - مطابقت
مترادف و متضاد
مطابق (صفت)
accordant, matching, according, conforming, relevant, similar, agreeing, correspondent, alike, alike in form, alike in shape, comformable, respondent
جملات نمونه
1. Conforming to the more rigid traditions such as locking up women is a privilege only the upwardly mobile can afford.
[ترجمه ترگمان]توجه به سنت more مانند قفل کردن زنان تنها یک امتیاز است که تلفن همراه می تواند هزینه آن را تقبل کند
[ترجمه گوگل]سازگاری با سنت های سخت تر مانند قفل کردن زنان، یک امتیاز است که تنها می توان از تلفن های همراه استفاده کرد
[ترجمه گوگل]سازگاری با سنت های سخت تر مانند قفل کردن زنان، یک امتیاز است که تنها می توان از تلفن های همراه استفاده کرد
2. Women's power lies in conforming to and consolidating these statuses.
[ترجمه ترگمان]قدرت زنان در تطبیق با این وضعیت قرار دارد
[ترجمه گوگل]قدرت زنان در مطابقت با این وضعیت ها و تحکیم آنها بستگی دارد
[ترجمه گوگل]قدرت زنان در مطابقت با این وضعیت ها و تحکیم آنها بستگی دارد
3. Jane Ming-li was conforming her behavior to proper conduct: She was not violent.
[ترجمه ترگمان]جین مینگ رفتار او را به طرز شایسته و درستی تشخیص می داد: او خشن نبود
[ترجمه گوگل]جین مینگ لی با رفتار وی رفتار مناسب داشت او خشونت آمیز نبود
[ترجمه گوگل]جین مینگ لی با رفتار وی رفتار مناسب داشت او خشونت آمیز نبود
4. It has also received accolades for conforming to the W3C's Web standards, unlike its Windows equivalent.
[ترجمه ترگمان]همچنین جوایز زیادی را برای تطبیق با استانداردهای وب W۳C، برخلاف ویندوز برابر با ویندوز دریافت کرده است
[ترجمه گوگل]بر خلاف معادل ویندوز خود، آن را نیز مطابق با استانداردهای وب W3C پذیرفته است
[ترجمه گوگل]بر خلاف معادل ویندوز خود، آن را نیز مطابق با استانداردهای وب W3C پذیرفته است
5. As people become swept up in conforming to this, they lose their individuality.
[ترجمه ترگمان]همان طور که مردم با سازگاری با این اخلاق بزرگ می شوند فردیت خود را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]همانطور که مردم در انطباق با این موضوع قرار می گیرند، فردیت خود را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]همانطور که مردم در انطباق با این موضوع قرار می گیرند، فردیت خود را از دست می دهند
6. It will also include object-oriented support, conforming to Object Management Group specifications and on-line transaction processing facilities.
[ترجمه ترگمان]همچنین شامل پشتیبانی شی گرا، منطبق با مشخصات گروه مدیریت شی و امکانات پردازش تراکنش است
[ترجمه گوگل]این همچنین شامل پشتیبانی از شی گرا، مطابق با مشخصات گروه Object Management و امکانات پردازش آنلاین معامله می شود
[ترجمه گوگل]این همچنین شامل پشتیبانی از شی گرا، مطابق با مشخصات گروه Object Management و امکانات پردازش آنلاین معامله می شود
7. Here the opposite of traditional is not conforming.
[ترجمه ترگمان]در اینجا نقطه مقابل سنتی منطبق نیست
[ترجمه گوگل]در اینجا، مخالفت با سنتی سازگار نیست
[ترجمه گوگل]در اینجا، مخالفت با سنتی سازگار نیست
8. But, although a professed and conforming Anglican, he was often reviled as an atheist.
[ترجمه ترگمان]با این حال، گرچه یک روحانی پیرو مذهب رسمی و اصیل آیین انگلیکان بود، اغلب به عنوان ملحد مورد لعن و نفرین قرار می گرفت
[ترجمه گوگل]اما، اگر چه آنگلیکان متعهد و متقن بود، او اغلب به عنوان یک بی ایمان دروغ می گوید
[ترجمه گوگل]اما، اگر چه آنگلیکان متعهد و متقن بود، او اغلب به عنوان یک بی ایمان دروغ می گوید
9. Secondary aims included conforming to existing industry standards and defining interfaces to other languages.
[ترجمه ترگمان]اهداف فرعی شامل تطبیق با استانداردهای صنعت موجود و مشخص کردن رابط ها با دیگر زبان ها بود
[ترجمه گوگل]هدفهای ثانویه شامل انطباق با استانداردهای صنعت موجود و تعریف رابطها به زبانهای دیگر بود
[ترجمه گوگل]هدفهای ثانویه شامل انطباق با استانداردهای صنعت موجود و تعریف رابطها به زبانهای دیگر بود
10. Conforming to the new regulations will add to the cost of the project.
[ترجمه ترگمان]انطباق با مقررات جدید به هزینه پروژه اضافه خواهد شد
[ترجمه گوگل]مطابق با مقررات جدید به هزینه پروژه افزوده می شود
[ترجمه گوگل]مطابق با مقررات جدید به هزینه پروژه افزوده می شود
11. Aim: Being the initiator of film and television conforming and popularizing concepts.
[ترجمه ترگمان]هدف: مبتکر بودن فیلم و تلویزیون با مفاهیم و مفاهیم popularizing
[ترجمه گوگل]اهداف به عنوان آغازگر فیلم و تلویزیون مطابق و محبوبیت مفاهیم
[ترجمه گوگل]اهداف به عنوان آغازگر فیلم و تلویزیون مطابق و محبوبیت مفاهیم
12. Conforming with CNMARC format, this paper discusses the author descriptions and retrieval spots selecting of Chinese trade books and elaborates and analyzes the key and difficult problems.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از فرمت CNMARC، این مقاله در مورد توصیفات مولف و نقاط بازیابی انتخاب بین کتاب های تجاری چین بحث و بررسی کرده و مشکلات کلیدی و دشوار را بررسی و تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]مطابق با فرمت CNMARC، در این مقاله، توضیحات نویسنده و نقاط بازیابی، انتخاب کتابهای تجارت چینی و بررسی و تحلیل مشکلات کلیدی و دشواری مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]مطابق با فرمت CNMARC، در این مقاله، توضیحات نویسنده و نقاط بازیابی، انتخاب کتابهای تجارت چینی و بررسی و تحلیل مشکلات کلیدی و دشواری مورد بحث قرار می گیرد
13. Collect non - conforming parts and feed back quality information timely.
[ترجمه ترگمان]بخشی از بخش های غیر منطبق را جمع آوری کرده و اطلاعات کیفیت را به موقع تغذیه کنید
[ترجمه گوگل]جمع آوری قطعات غیرمجاز و به موقع اطلاعات کافی در مورد کیفیت ارائه دهید
[ترجمه گوگل]جمع آوری قطعات غیرمجاز و به موقع اطلاعات کافی در مورد کیفیت ارائه دهید
14. Apparatus for conforming a planar film on an optical lens, method for functionalizing an optical lens by means of said apparatus, the optical lens so-obtained.
[ترجمه ترگمان]دستگاه برای منطبق کردن یک فیلم مسطح بر روی یک لنز نوری، روشی برای ایجاد یک لنز نوری با استفاده از دستگاه، لنز نوری به این شکل به دست آمده است
[ترجمه گوگل]دستگاه برای مطابقت با یک فیلم فضایی بر روی یک لنز نوری، روش برای عملکرد یک لنز نوری با استفاده از دستگاه ذکر شده، لنزهای اپتیکی به طوری که به دست آمده است
[ترجمه گوگل]دستگاه برای مطابقت با یک فیلم فضایی بر روی یک لنز نوری، روش برای عملکرد یک لنز نوری با استفاده از دستگاه ذکر شده، لنزهای اپتیکی به طوری که به دست آمده است
15. Based on the theory of generalized conforming element, two triangular membrane elements with rotational degree of freedom are developed by introducing internal parameters into its displacement field.
[ترجمه ترگمان]براساس نظریه عنصر منطبق تعمیم یافته، دو عنصر غشا مثلثی با درجه آزادی دورانی با معرفی پارامترهای داخلی در میدان جابجایی ایجاد می شوند
[ترجمه گوگل]بر اساس تئوری عنصر سازگار تعمیم یافته، دو عنصر غشای مثلثی با درجه چرخشی آزادی با معرفی پارامترهای داخلی به میدان جابجایی آن توسعه می یابد
[ترجمه گوگل]بر اساس تئوری عنصر سازگار تعمیم یافته، دو عنصر غشای مثلثی با درجه چرخشی آزادی با معرفی پارامترهای داخلی به میدان جابجایی آن توسعه می یابد
پیشنهاد کاربران
سازگاری
کلمات دیگر: