کلمه جو
صفحه اصلی

auditorium


معنی : تالار کنفرانس، تالار شنوندگان، شنودگاه
معانی دیگر : تالار سخنرانی

انگلیسی به فارسی

تالار کنفرانس، تالار شنوندگان، شنودگاه


سالن اجتماعات، تالار کنفرانس، تالار شنوندگان، شنودگاه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: auditoria, auditoriums
• : تعریف: a large room in which performances, speeches, and the like are given in front of an audience, or a building housing such a space.

- On the first day of school, the principal addresses all the students in the auditorium.
[ترجمه پارسا نورافروز] در. روز اول مدرسه، مدیر مدرسه در تالار اجتماعات برای دانش آموطان سخنرانی می کند
[ترجمه ترگمان] در اولین روز مدرسه، مدیر کل دانش آموزان را در تالار سخنرانی می کند
[ترجمه گوگل] در روز اول مدرسه، اصلی همه دانش آموزان در سالن اجتماعات است
- The new auditorium is wonderful for band concerts.
[ترجمه ترگمان] این تالار جدید برای کنسرت های موسیقی فوق العاده است
[ترجمه گوگل] سالن کنسرت جدید برای کنسرت گروهی شگفت انگیز است
- Before the play, we'll meet you on the steps outside the auditorium.
[ترجمه Parsa] قبل از اجرا، شما را /تو را در پلکان بیرون تالار اجتامعات ملاقات خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان] قبل از بازی، شما را در پلکان تالار تالار ملاقات خواهیم کرد
[ترجمه گوگل] قبل از پخش، شما را در مراحل خارج از سالن دیدار خواهیم دید

• large room (used for lectures, performances, etc.)
in a theatre or concert hall, the auditorium is the part of the building where the audience sits.

دیکشنری تخصصی

[سینما] محل سخنرانی و نمایش - تالار
[عمران و معماری] آمفی تئاتر - اودیتوریم

مترادف و متضاد

تالار کنفرانس (اسم)
auditorium

تالار شنوندگان (اسم)
auditorium

شنودگاه (اسم)
auditorium

room, building for entertainment events


Synonyms: amphitheater, assembly hall, barn, concert hall, hall, movie house, music hall, opera house, playhouse, reception hall, theater


جملات نمونه

1. The auditorium seats over a thousand people.
[ترجمه ترگمان]صندلی های سالن سخنرانی هزاران نفر بودند
[ترجمه گوگل]سالن کنفرانس بیش از هزار نفر است

2. The auditorium has comfortable seating and modern acoustics.
[ترجمه ترگمان]این تالار دارای جایگاه مناسب و آکوستیک مدرن می باشد
[ترجمه گوگل]سالن اجتماعات دارای صندلی راحتی و آکوستیک مدرن است

3. The auditorium is a building of great magnitude.
[ترجمه 💟💗AA💗💞] تالار سخنرانی ساختمان با شکوه یا عظیم بود
[ترجمه ترگمان]این تالار ساختمان بزرگی است
[ترجمه گوگل]سالن اجتماعات ساختمان بزرگی است

4. The students are congregated in the auditorium.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان در تالار جمع می شوند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان در سالن اجتماعات جمع شده اند

5. We were crushed out of the auditorium.
[ترجمه ترگمان]داشتیم از سالن اجتماعات جدا می شدیم
[ترجمه گوگل]ما از اتاق نشیمن خرد شدیم

6. The darkened auditorium was filled with muttering.
[ترجمه ترگمان]تالار تاریک تالار را فرا گرفت و زیر لب گفت:
[ترجمه گوگل]سالن تیره با سخن گفتن پر شده بود

7. The teacher gathered all the pupils in the auditorium.
[ترجمه ترگمان]معلم تمام دانش آموزان سالن را جمع کرد
[ترجمه گوگل]معلم همه دانش آموزان را در سالن اجتماعات جمع آوری کرد

8. The auditorium can seat an audience of 5 000.
[ترجمه ترگمان]این تالار گنجایش of نفر تماشاچی را دارد
[ترجمه گوگل]سالن اجتماعات می تواند مخاطبان 5،000 را داشته باشد

9. Who will undertake the job of decorating the auditorium?
[ترجمه ترگمان]چه کسی وظیفه تزیین تالار را به عهده خواهد گرفت؟
[ترجمه گوگل]چه کسی مسئولیت دکوراسیون سالن نمایش را انجام خواهد داد

10. The auditorium was recently renovated for more than $ 2 million and still needs improvements.
[ترجمه ترگمان]این تالار به تازگی برای بیش از ۲ میلیون دلار بازسازی شده است و هنوز به بهبودهایی نیاز دارد
[ترجمه گوگل]سالن اجتماعات به تازگی برای بیش از 2 میلیون دلار بازسازی شده است و هنوز هم نیاز به پیشرفت دارد

11. Far in back of the huge auditorium, a camera scans the frantic attendees.
[ترجمه ترگمان]در انتهای تالار بزرگ، یک دوربین تصویر شرکت کنندگان سراسیمه را بررسی می کند
[ترجمه گوگل]دور از پشت جلوی عظیم، یک دوربین دوربین عکاسی از شرکت کنندگان کورکورانه را اسکن می کند

12. I arrive late at an auditorium filled with row upon row of molded-plastic lecture-chairs.
[ترجمه ترگمان]من تا دیر وقت در تالار سخنرانی که ردیف صندلی ها را ردیف کرده بود، دیر رسیدم
[ترجمه گوگل]من دیر می رسم در یک اتاق نشیمن که در ردیف ردیف صندلی های پلاستیکی قالب پلاستیکی قرار دارد

13. The main auditorium Although you can shrink a hall by various techniques, it is not ideal.
[ترجمه ترگمان]تالار اصلی اگرچه شما می توانید یک تالار را با تکنیک های مختلف کوچک کنید، ایده آل نیست
[ترجمه گوگل]سالن های اصلی اگر چه شما می توانید سالن را با تکنیک های مختلف کاهش دهید، ایده آل نیست

14. The auditorium was quiet enough to hear a pin drop.
[ترجمه ترگمان]سالن سالن به اندازه کافی ساکت بود که صدای افتادن سوزنی را بشنود
[ترجمه گوگل]سالن کنفرانس به اندازه کافی آرام بود که یک قطعه پین ​​را شنید

15. In a fine auditorium equipped with every teaching aid and where the curtains are operated by an electric switch.
[ترجمه ترگمان]در یک تالار خوب مجهز به هر کمک های آموزشی و جایی که پرده ها به وسیله یک سوئیچ الکتریکی عمل می کنند
[ترجمه گوگل]در یک سالن زیبایی مجهز به هر کمک آموزشی و جایی که پرده ها توسط سوئیچ الکتریکی عمل می کنند

پیشنهاد کاربران

سالن تئاتر

سالن اجتماعات

جایگاه تماشاگران

سالن سینما

تالار سخنرانی


تالار کنفرانس

آمفی تئاتر

جایی که همایش برگزار می شود

یک؛ شنیدگرجایگاه؛ جایی که شنیدگران و مخاطبان می نشینند

دو، در انگلیسی آمریکایی؛ همایشگاه یا همایشتالار؛ ساختمان یا اتاقی بزرگ که درش ملاقات عمومی و کنسرت و دیگر مراسمها انجام می پذیرند.

سالن همایش

the auditorium is a good place for actors and singers.
the auditorium is big.
the auditorium is a place for those who want to perform.

سالن نمایش
سالن اجتماعات

auditorium ( هنرهای نمایشی )
واژه مصوب: تالار نمایش
تعریف: 1. محوطۀ استقرار تماشاگران در تماشاخانه|||2. تماشاخانه|||متـ . تالار 2


کلمات دیگر: