کلمه جو
صفحه اصلی

flatwise


از پهنا، از تختگاه، از طرف پهن چیزی، تخت خوابیده، دمر

انگلیسی به فارسی

از پهنا، تخت خوابیده، دمر


مسطح، از پهنا، دمر، تخت خوابیده


انگلیسی به انگلیسی

• with the flat side down, in contact with a surface; not sideways, flatways

جملات نمونه

He hit me flatwise with the ruler.

با طرف پهن خط‌کش مرا زد.


1. he hit me flatwise with the ruler
با طرف پهن خطکش مرا زد.

پیشنهاد کاربران

از طرف پهن


کلمات دیگر: