زیان دیدن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
آسیب و گزند دیدن
لغت نامه دهخدا
زیان دیدن.[ دی دَ ] ( مص مرکب ) آسیب و گزند دیدن :
در حد حجاز امن یابم
گر سوی خزر زیان ببینم.
جز چشم و سری زیان ندیدم.
گاه توبه کردن آمد از مدایح وز هجی
کز هجی بینم زیان و از مدایح سود نی.
خوانده ای تا عیسی از مقعد چه دید آخر زیان.
الا ززبان زیان ندیده ست.
کافرم گر جوی زیان بینی.
در حد حجاز امن یابم
گر سوی خزر زیان ببینم.
خاقانی.
چون سوزن گر شکسته گشتم جز چشم و سری زیان ندیدم.
خاقانی.
|| خسارت و ضرر دیدن. متضرر شدن. مغبون شدن : گاه توبه کردن آمد از مدایح وز هجی
کز هجی بینم زیان و از مدایح سود نی.
منوچهری.
با شکستم زین خران گرچه درست از من شدندخوانده ای تا عیسی از مقعد چه دید آخر زیان.
خاقانی.
خاقانی سود و مایه عمرالا ززبان زیان ندیده ست.
خاقانی.
هرچه داری اگر به عشق دهی کافرم گر جوی زیان بینی.
هاتف.
پیشنهاد کاربران
خسارت افتادن ؛ ضرر پدید آمدن. زیان افتادن. زیان دیدن : بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد. ( گلستان ) .
کلمات دیگر: